پوشاندن بدن در نماز - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

محمد تقی بهجت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وقت دارد، بايد يك نماز به هر طرفى كه مى خواهد بخواند. و در مواردى كه نماز متعدد مى خواند بايد نمازها را طورى بخواند كه يقين كند يكى از آنها رو به قبله بوده، يا اگر از قبله كج بوده به طرف دست راست ودست چپ قبله نرسيده است.

(657) اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكى از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند.

(658) كسى كه مى خواهد به چند طرف نماز بخواند، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب وعشا را بخواند مى تواند بنا بر اظهر نماز ظهر را به يك طرف بخواند بعد نماز عصر را به همان طرف بخواند وبعد همين طور به طرف هاى ديگر، ولازم نيست ظهر را به چهار طرف بخواند وبعد شروع در نماز عصر كند.

(659) اگر در بين نماز فهميد كه از قبله منحرف است، پس اگر انحراف در بين طرف راست وچپ او بوده وقبله در جهت پشت قرار نگرفته باشد، به طرف قبله متوجه مى شود وبقيه نمازش را مى خواند وصحيح است، ولى اگر پشت به قبله [ 133 ]

بوده ويا كاملا به طرف راست يا چپ بوده، نماز را قطع مى كند ودوباره رو به قبله نماز مى خواند.

(660) كسى كه يقين به قبله ندارد اگر بخواهد غير از نماز كارى كند كه بايد رو به قبله انجام داد، مثلا بخواهد سر حيوانى را ببرد، بايد به گمان عمل نمايد واگر گمان ممكن نيست به هرطرف كه انجام دهد صحيح است.

پوشاندن بدن در نماز

(661) مرد بايد در حال نماز، اگر چه كسى او را نمى بيند عورتين خود را بپوشاند. وبهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند.

(662) زن در موقع نماز، بايد تمام بدن حتى سر وموى خود را بپوشاند حتى اگر كسى او را نبيند. ولى پوشاندن صورت ودست ها تا مچ وپاها تا مچ پا لازم نيست، ولى احتياط در اين است كه صورت بيش از آنچه شستن آن در موقع وضو واجب است در حال نماز باز نباشد و هم چنين كف پا ودرون دست نيز باز نباشد. اما براى آن كه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت وقدرى پايين تر از مچ را هم بپوشاند.

(663) موقعى كه انسان نماز احتياط مى خواند ويا قضاى سجده فراموش شده يا تشهد فراموش شده را بجا مى آورد، بايد خود را مثل موقع نماز بپوشاند.

(664) اگر انسان عمدا در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است.

(665) اگر در بين نماز بفهمد كه عورتش پيداست، بايد آن را بپوشاند بدون اين كه پوشاندن عورت زياد طول بكشد ولى احتياط در آن است كه نماز را تمام كند ودوباره بخواند، ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح است.

(666) انسان مى تواند در نماز خود را به علف وبرگ درختان بپوشاند ولى احتياط در آن است موقعى خود را با اينها بپوشاند كه چيز ديگرى نداشته باشد.

(667) اگر غير از گل هيچ چيز ندارد كه در نماز خود را بپوشاند واجب نيست [ 134 ]

خود را با گل بپوشاند ولى بنا بر احتياط براى اين كه ركوع وسجود بجا آورد خود را با گل بپوشاند با عدم مشقت.

(668) تهيه‌ساتر براى نماز واجب است اگر چه به خريدن باشد ويا اجاره اى كه مضر به حالش نباشد، واگر مضر به حالش باشد يا موجب خوارى وتحمل منت باشد لازم نيست، واحوط تأخير نماز است تا آخر وقت براى تهيه‌ساتر، مگر آن كه از تهيه‌آن تا آخر وقت مأيوس باشد.

(669) كسى كه مى خواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن خود حتى برگ درخت وعلف هم نداشته باشد واحتمال ندهد كه تا آخر وقت چيزى پيدا كند كه خود را با آن بپوشاند، در صورتى كه نامحرم او را مى بيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند. واگر كسى او را نمى بيند، ايستاده نماز بخواند و جلوى خود را با دست بپوشاند واگر در ركوع وسجود بيشتر عورت او ديده شود مى تواند ركوع وسجود را در حال قيام با اشاره انجام دهد وبراى سجود سر را قدرى پايين تر آورد. [ 135 ]

لباس نمازگزار

لباس نمازگزار شش شرط دارد:

1 - آن كه پاك باشد.

2 - آن كه مباح باشد.

3 - آن كه از اجزاء مردار نباشد.

4 - آن كه از اجزاء حيوان حرام گوشت نباشد. 5 و

6 - آن كه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص وطلا باف نباشد. وتفصيل اينها در مسائل آينده گفته مى شود. شرط اول:

(670) لباس نمازگزار بايد پاك باشد واگر كسى در حال اختيار با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است. مگر در مواردى كه استثنا شده وبعدا خواهد آمد.

(671) كسى كه از روى تقصير نمى داند با بدن ولباس نجس، نماز باطل است، اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.

(672) اگر به واسطه ندانستن مسأله از روى تقصير، چيز نجس را نداند نجس است، مثلا نداند عرق كافر نجس

/ 175