مكروهات لباس نمازگزار - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

محمد تقی بهجت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بدن يا لباس خود خونى كه بيشتر از درهم است ببيند ونداند از زخم است يا خون ديگر، بنا بر اظهر جايز است با آن نماز بخواند.

(718) اگر سر سوزنى خون سگ، خوك، كافر، مردار وحيوان حرام گوشت بنا بر احوط، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است وبنا بر احتياط خون حيض، نفاس، استحاضه، نيز چنين است. ولى خون هاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت، اگر چه در چند جاى بدن ولباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد، نماز خواندن با آن اشكال ندارد.

(719) اگر چند زخم در بدن باشد چنانچه مى شود آنها را موقع آب كشيدن، جداى از يكديگر تطهير كرد وبراى آن شخص مشكل نباشد، هر كدام يك زخم حساب مى شود، اگر چه زخم ها نزديك به هم باشد، و هر كدام كه خوب شد بايد بدن يا لباس را از خون آن آب كشيد.

(720) بايد مجموع خونى كه در لباس است از مقدار يك درهم بيشتر نباشد، بنا بر اين خونى كه به پشت لباس رسيده يا به آستر لباس هم سرايت كرده جداگانه حساب مى شود وبايد مجموع جاهايى را كه خونى شده، در نظر گرفت كه اگر از يك درهم كمتر بود، مانعى ندارد وگرنه بايد آب كشيده يا تعويض شود.

(721) اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد ورطوبتى به آن برسد كه اطراف را آلوده كند، در صورتى كه خون ورطوبتى كه به آن رسيده، به اندازه درهم نباشد، بنا بر اظهر نماز صحيح است.

(722) اگر بدن يا لباس خونى نشود، ولى با رطوبت به خون برسد ونجس شود، اگر مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، بنا بر اظهر مى شود با آن نماز خواند. [ 144 ]

(723) اگر خونى كه در بدن يا لباس است كمتر از درهم باشد ونجاست ديگرى به آن برسد مثلا يك قطره بول روى آن بريزد، وبه بدن يا لباس برسد، نماز خواندن با آن جايز نيست.

(724) اگر لباس هاى كوچك نمازگزار مثل عرقچين وجوراب، كه نمى شود با آنها عورت را پوشانيد، نجس باشد، چنانچه از مردار وحيوان نجس العين درست نشده باشد، نماز با آن صحيح است وبنا بر احتياط بايد از ساير حيوانات حرام گوشت نيز درست نشده باشد ويا با رطوبت با آنها ملاقات نكرده باشد. واگر با انگشتر نجس نماز بخواند اشكال ندارد.

(725) چيز نجس مانند دستمال وكليد وچاقوى نجس جايز است همراه نمازگزار باشد واگر لباسى كه ساتر عورت نيست، همراه او باشد ولى آن را نپوشيده ونجس است، نماز با آن اشكال ندارد. واگر ساتر عورت باشد احوط اجتناب است.

(726) اگر مى داند خونى كه در بدن يا لباس او است، كمتر از درهم است ولى احتمال مى دهد از خون هايى باشد كه نماز را باطل مى كند، جايز است كه با آن خون نماز بخواند وشستن لازم نيست.

(727) اگر خونى كه در لباس يا بدن است كمتر از درهم باشد ونداند كه از خون هايى است كه نماز با آن باطل است ونماز بخواند وبعد معلوم شود كه از خون هايى بوده كه نماز با آن باطل است، اعاده‌نماز لازم نيست، و هم چنين است اگر اعتقاد پيدا كند كه كمتر از درهم است ونماز بخواند وبعد معلوم شود كه به مقدار درهم يا بيشتر بوده كه در اين صورت نيز اعاده لازم نيست.

مكروهات لباس نمازگزار

(728) اگر نمازگزار چند چيز را به اميد اين كه ثواب نمازش زياد شود ترك كند خوب است. قسمتى از آنها عبارتند از: پوشيدن لباس سياه غير از عمامه وكساء، و لباس نازك كه ساتر عورت باشد، وشلوار را روى پيراهن قرار دادن، وبدون حنك با [ 145 ]

عمامه نماز خواندن، وبدون رداء امام شدن، وپوشيدن لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمى كند، ولباسى كه نقش صورت دارد، ودست كردن انگشترى كه نقش صورت دارد، ونماز خواندن با نقاب وخلخال (زيورى كه زنان در پا مى كنند وصدا مى كند) براى زنان وبا نقاب براى مردان. " مكان نمازگزار " مكان نمازگزار دو شرط دارد: شرط اول: مكان مباح باشد. شرط دوم: مكان نمازگزار از نجاست مرطوبى كه به بدن ولباس نمازگزار سرايت كند خالى باشد.

(729) كسى كه در ملك غصبى نماز مى خواند اگر چه روى فرش وتخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل است، اگر قصد قربت در نماز نداشته باشد، و همچنين است بنا بر احتياط اگر قصد قربت داشت، ولى نماز خواندن در زير سقف وخيمه غصبى ودر جائى كه فقط ديوار آن غصبى است بنا بر اظهر مانعى ندارد.

(730) نماز خواندن در ملكى كه منفعت آن مال ديگرى است، بدون اجازه‌او باطل است مثلا در خانه اجاره اى اگر صاحب خانه يا ديگرى بدون اجازه‌كسى كه آن خانه را اجاره كرده نماز بخواند، نمازش باطل است، مگر اين كه بداند ويا نشانه هايى در كار باشد كه گمان كند مستأجر به نماز خواندن او راضى است بنا بر اظهر، بلكه اگر نداند يا نشانه هايى نسبت به عدم رضايت مستأجر در كار نباشد تا موجب گمان به عدم رضايت مستأجر

/ 175