توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

محمد تقی بهجت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تخلى ، جايى بنشيند كه كسى او را نبيند، و موقع وارد شدن به مكان تخلى ، اول پاى چپ وموقع بيرون آمدن، اول پاى راست را بگذارد، و هم چنين مستحب است در حال تخلى سر را بپوشاند وسنگينى بدن را بر پاى چپ بيندازد.

(84) نشستن روبروى خورشيد وماه در موقع تخلى مكروه است ولى اگر عورت خود را به وسيله اى بپوشاند مكروه نيست. و هم چنين در موقع تخلى ، نشستن روبروى باد ودر جاده، خيابان، كوچه، درب خانه وزير درختى كه ميوه مى دهد، مكروه است، وچيز خوردن وتوقف زياد در مكان تخلى وتطهير كردن با دست راست نيز مكروه مى باشد. و هم چنين است حرف زدن در حال تخلى ، ولى اگر ناچار باشد يا ذكر خدا بگويد كراهت ندارد.

(85) ايستاده بول كردن وبول كردن در زمين سخت وسوراخ جانوران ودر آب، خصوصا آب ايستاده، مكروه است. [ 23 ]

(86) خوددارى كردن از بول وغائط مكروه است، واگر به حدى ضرر برساند كه در حكم ضرر زدن حرام باشد، نبايد خوددارى كند.

(87) مستحب است انسان پيش از نماز وپيش از خواب وپيش از جماع و بعد از بيرون آمدن منى ، بول كند. [ 24 ]

نجاسات نجاسات ده چيز است:

1 - بول

2 - غائط

3 - منى

4 - مردار

5 - خون 6 و 7: سگ وخوك

8 - كافر

9 - شراب

10 - فقاع ومسائل مربوط به عرق جنب از حرام وعرق شتر نجاستخوار نيز در ادامه‌همين مسائل خواهد آمد. بول وغائط

(88) بول وغائط انسان وهرحيوان حرام گوشتى كه خون جهنده دارد (يعنى اگر رگ آن را ببرند، خون از آن جستن مى كند) نجس است. وبنا بر احتياط از بول و غائط حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد در صورتى كه عسر وحرج لازم نمى آيد اجتناب نمايند. ولى فضله حيوانات كوچك مثل پشه ومگس كه گوشت ندارند پاك است.

(89) فضله پرندگان حرام گوشت نجس است وفضله خفاش بنا بر احتياط نجس است.

(90) بول وغائط حيوان نجاستخوار كه عادت به خوردن فقط نجاست انسان بدون اختلاط به چيز ديگرى ، پيدا كرده، تا زمانى كه استبراء نشده است نجس است. وحيوانى كه انسان آن را وطى كرده، يعنى با آن نزديكى نموده، و [ 25 ]

گوسفندى كه گوشت آن از خوردن شير خوك روئيده شده است، بنا بر احوط ملحق به نجاستخوار است. منى

(91) منى حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است. مردار

(92) مردار حيوانى كه خون جهنده دارد، نجس است، چه خودش مرده باشد، يا به غير دستورى كه در شرع معين شده آن را كشته باشند. وماهى چون خون جهنده ندارد، اگر چه در آب بميرد پاك است.

(93) چيزهايى از مردار مثل پشم، مو، كرك، استخوان ودندان كه روح ندارند، پاك مى باشند.

(94) اگر از بدن انسان يا حيوانى كه خون جهنده دارد، در حالى كه زنده است گوشت يا چيز ديگرى را كه روح دارد جدا كنند، نجس است.

(95) پوست هاى مختصر لب وجاهاى ديگر بدن كه موقع افتاد نشان رسيده اگر چه آنها را بكنند پاك است، ولى بنا بر احتياط واجب بايد از پوستى كه موقع افتادنش نرسيده وآن را كنده اند اجتناب نمايند.

(96) تخم مرغى كه از شكم مرغ مرده بيرون مى آيد، پاك است وبنا بر احتياط بايد پوست روى آن سفت شده باشد ولى ظاهر آن را بايد آب كشيد.

(97) اگر بره وبزغاله پيش از آن كه علف خوار شوند بميرند، پنير مايه اى كه در شيردان آنها مى باشد پاك است، ولى ظاهر آن را بايد آب كشيد.

(98) دواجات مايع، عطر، روغن، واكس وصابونى كه از كشورهاى غير اسلامى مى آورند، اگر انسان يقين به نجاست آنها نداشته باشد پاك است.

(99) گوشت وپيه وچرمى كه در بازار مسلمانان فروخته مى شود پاك است [ 26 ]

و هم چنين است اگر يكى از اينها در دست مسلمان باشد. ولى اگر بدانند آن مسلمان از كافر گرفته ورسيدگى نكرده كه از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، نجس مى باشد. خون

(100) خون انسان وهر حيوانى كه خون جهنده دارد - يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى كند - نجس است، پس خون حيوانى كه مانند ماهى وپشه خون جهنده ندارد، پاك مى باشد.

(101) اگر حيوان حلال گوشت را به دستورى كه در شرع معين شده بكشند و خون آن به مقدار معمول بيرون آيد، خونى كه در بدنش مى ماند پاك است، ولى اگر به علت نفس كشيدن يا به واسطه‌اين كه سر حيوان در جاى بلندى بوده خون به بدن حيوان برگردد، آن خون نجس است و هم چنين چيزى كه با آن خون ملاقات كند آن هم نجس است.

(102) از خونى كه در تخم مرغ مى باشد بنا بر احتياط بايد اجتناب كرد، ولى اگر خون در زرده باشد سفيده پاك است واگر در سفيده باشد زرده پاك است.

(103) خونى كه هنگام دوشيدن شير ديده مى شود نجس است وشير را نجس مى كند.

(104) خونى

/ 175