بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ظهر افطار كند بايد كفاره بدهد وكفاره او اطعام ده فقير ودر صورت عدم توانايى سه روز روزه گرفتن است.(1335) كسى كه مى تواند وقت را تشخيص دهد، اگر به گفتهكسى كه مى گويد مغرب شده افطار كند وبعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا وكفاره بر او واجب مى شود.(1336) كسى كه عمدا روزهخود را باطل كرده، اگر براى فرار از كفاره به سفر برود، اگر چه پيش از ظهر، كفاره از او ساقط نمى شود.(1337) اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است وعمدا روزهخود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، كفاره بر او واجب نيست.(1338) اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال، وعمدا روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه اول شوال بوده، كفاره بر او واجب نيست.(1339) اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است نزديكى كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش وروزه زن را بايد بدهد ولى اگر [ 262 ]
در اثناء زن راضى شود، بنا بر احتياط واجب مرد دو كفاره بدهد وزن يك كفاره واگر زن به نزديكى راضى بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب مى شود.(1340) اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور كند كه نزديكى نمايد يا كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.(1341) كسى كه به سبب مسافرت يا بيمارى روزه نمى گيرد، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به نزديكى كند.(1342) اگر كفاره واجب شود نبايد در بجا آوردن آن كوتاهى كرد ولى لازم نيست فورا آن را انجام داد.(1343) اگر كفاره واجب شود وچند سال آن را بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى شود. مواردى كه فقط قضاى روزه واجب است(1344) غير از مواردى كه در مسائل گذشته بيان شد در چند صورت ديگر هم فقط قضاى روزه بر انسان واجب است وكفاره واجب نيست: 1 - در شب ماه رمضان جنب باشد وبه تفصيلى كه در مسائل قبلى گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود ولى چنانكه گفته شد علاوه بر قضا، احتياط واجب نيز در دادن كفاره است. 2 - كسى كه مى تواند از صبح شدن مطلع شود، بدون تحقيق، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد وبعد معلوم شود كه صبح بوده است، ولى اگر چنين كسى تحقيق كرد واطمينان پيدا كرد كه صبح نشده ولى بعد معلوم شد كه صبح شده بود، قضا بر او واجب نيست. 3 - كسى كه قادر به تحقيق است، به قول كسى كه مى گويد: صبح نشده، اعتماد كند اگر چه از حرف او اطمينان پيدا كند كه شب است، وكارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد وبعد معلوم شود صبح بوده است، و هم چنين است اگر دو نفر عادل شهادت دهند صبح نشده وانسان يقين به شب بودن نداشته باشد، حتى اگر از [ 263 ]
حرف آنها اطمينان پيدا كند. 4 - اين كه كسى بگويد صبح شده وانسان گمان كند شوخى مى كند يا دروغ مى گويد وچيزى بخورد بعد معلوم شود صبح بوده است، در حالى كه خودش به تنهايى مى توانست تحقيق كند. 5 - دو نفر عادل يا شخص موثقى بگويد كه مغرب شده است، وانسان از گفته آنان اطمينان پيدا كند وافطار نمايد، اما بعدا بفهمد مغرب نشده بود. 6 - انسان به خاطر تاريكى افطار كند، بعد بفهمد مغرب نبوده است، ولى بنابر احتياط واجب نيز در اين صورت بايد كفاره بدهد، ولى اگر به خاطر تاريكى اطمينان داشت مغرب شده وافطار كرد، بعد معلوم شد مغرب نبوده، كفاره ندارد، بلكه بنا بر اظهر قضا هم واجب نيست. 7 - كسى كه غسل جنابت را فراموش كند وروزه بگيرد، يا اين كه تمام روز را خواب باشد ونيت روزه نكرده باشد، يا روزه گرفتن را فراموش كند. 8 - شخص نابينا يا زندانى بدون سؤال وتحقيق از صبح شدن، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.(1345) اگر كسى عمدا قى كند روزه اش باطل است وقضا دارد، ولى كفاره واجب نيست ودر صورت اماله كردن با چيز روان، بنابر احتياط واجب، كفاره لازم است.(1346) مضمضه كردن، يعنى آب در دهان گردانيدن، براى روزه دار جايز است حتى اگر براى غير وضو، مثل خنك شدن باشد، وبهتر است در غيروضو اين كار را انجام ندهد، ومستحب است بعد از مضمضه، سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد، ولى اگر براى غير وضوى واجب وغير مداوا مضمضه يا استنشاق كرد، وبدون اختيار آب در حلق او فرو رفت، بنا بر احتياط واجب بايد قضاى اين روزه را بگيرد.(1347) اگر روزه دار براى درمان غير ضرورى در بينى يا گوش دارو بريزد يا سرمه بكشد اگر نداند كه دارو به حلق مى رسد ولى اتفاقا از اين مجارى به حلق رسيد وپائين رفت بنا بر احتياط واجب بايد قضاى روزه را بگيرد اما اگر بداند كه به حلق مى رسد، بنا بر اظهر روزه باطل وقضاى آن واجب است. [ 264 ]