يكي از اسماي حسناي خداوند «حسيب» است كه خدا حسيب است. كافي بودن و حسيب بودن از اسماي حسناي خداست و چون كار خدا با حركت نيست با همان (كُنْ فَيَكُونُ)2 انجام ميشود. «فاعل لا بمعني الحركات»3 لذا به مجرد اراده همه حسابها صورت ميپذيرد. پس گروه اول بينصيباند در نتيجه بيحساباند و بيوزنند. گروه دوم كه نصيبمندند خدا با سرعت كار آنها را انجام ميدهد. آنها را معطل نميكند.
ـ عدم اقامه ميزان براي دنياطلبان
پرسش:...پاسخ: آنكه در بحث ديروز به عرض رسيد كه جواب سه گروه را با اين جمله (نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا) بيان كردند. الآن درباره آخرت بحث است وگرنه نسبت به دنيا كه جواب سه گروه را ديروز بيان كردند اينكه فرمود: در آخرت اينها خلاق ندارند قهراً حسابي هم نخواهند داشت و اگر خدا سريع الحساب است نسبت به افرادي است كه حساب و كتابي دارند. چون اين گروه كاري براي آخرت نكردند (أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً)4 هستند. در سوره مباركه كهف آيه 105 فرمود: ما براي اينها حساب و كتابي باز نميكنيم چون چيزي در دفتر اعمال اينها نيست تا حساب كنيم و بسنجيم. در آيه 105 سوره كهف فرمود: (أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً) پس اينكه درقيامت ميزاني هست و يكي از مواقيف قيامت توزين هست، نسبت به كساني است كه كاري براي قيامت كرده باشند و اگر كسي براي قيامت هيچ كاري نكرد، نه حسابي براي او باز است و نه كتابي: (فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً)5. از اينجا معلوم ميشود آيه سوره انبيا كه فرمود: ما اگر يك مثقال خردل و پر اسفند هم باشد به حساب ميآوريم، اين ناظر به مسلمانها و مؤمنين است. در سوره مباركه «انبياء» آنجا كه خود را حاسب ميداند ميفرمايد: اگر مثقال خردلي كه باشد، ما حساب خواهيم كرد. آيه چهل و هفتم سوره مباركه انبياء اين است كه (وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلاَ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَي بِنَا حَاسِبِينَ)، اينكه فرمود: اگر به وزن يك پر اسفند و اسفنج باشد، ما از نظر دور نميداريم و حساب ميكنيم؛ ناظر به مسلمين و مؤمنين است وگرنه درباره كافرين كه فرمود: ما براي او ترازو وضع نميكنيم. ترازو براي سنجش عمل است [و] كسي كه هيچ عمل صالح ندارد نه حسابي براي او باز مي شود و نه وزني. پرسش:...پاسخ: گفتند: (فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا)، هيچ سخن از آخرت نيست. آن وقت در مقابلش كساني هستند كه ميگويند: (رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً) در تشريح اين كريمه هم به عرض رسيد كه منظور دعاي لفظي نيست، سيره عملي است؛ يعني منطق بعضيها اين است كه به ما دنيا بده كاري به آخرت ندارند [و] منطق گروه ديگر اين است كه خدايا به ما دنياي حسنه و آخرت حسنه بده. آن (يَقُولُوا) نه يعني «يتلفظوا» يعني «يعمل كذا، يسير كذا» اين (مِنَ النّاسِ) يعني سيره انسانها به دو قسم تقسيم ميشود (انسانها دو خط زندگي دارند): بعضيها فقط دنيا طلب ميكنند، حلال و حرام براي آنها يكسان است و كاري به آخرت ندارند؛ بعضيها هم دنياي حلال طلب ميكنند و هم آخرت حسنه. بنابراين اينكه فرمود: ما اگر مثقال خردلي باشد از نظر دور نميداريم: چون ما حسابرس خوبي هستيم. اين ناظر به كار مسلمانهاست كه خدا اگر خردلي هم باشد نميگذارد و اما درباره كافران فرمود: (فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً)6.