در هر حال اگر بخواهند اعمال كسي را با يك وزني بسنجاند بايد از آن سنخ باشد [و] وزن در قيامت حق است. چون در توزين يك وزن لازم است، يك موزون لازم است و يك ميزان. اگر خواستند نان را بسنجند نان موزون است، آن وزن سنگ است [و] آن ترازو را ميگويند ميزان. يك ميزان لازم است، يك وزن لازم است و يك موزون. عقايد و اخلاق و اعمال را با سنگ و متر و امثال ذلك كه نميسنجد، با حق ميسنجند. نماز را با حق ميسنجند، عقيده را با حق ميسنجند (وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ)13؛ نه «و الوزن يومئذ حق». يك وقتي انسان در دعاي عديله معتقدات خودش را ميشمرد ميگويد من معتقدم كه «و الصراط حق و الميزان حق و الحساب حق و الكتاب حق و الجنة حق و ان النار حق و ان الساعة آتية لا ريب فيها»14 يعني وزني هست، صراطي هست، بهشتي هست، جهنمي هست. يك وقت آيه سوره «اعراف» است ميفرمايد: (وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ)15 با «الف» و «لام» است؛ يعني اعمال و عقايد و اخلاق را با حق ميسنجند؛ مثل نان نيست كه با سنگ بسنجند با حق ميسنجند. حالا اگر كسي اهل حق نبود چه چيزي را بسنجند؟ فرمود: ما براي او ترازو وضع نميكنيم، ميماند تشخيص دركات باطل او. البته آن قسمت هم حساب است هم وزن است هم امثال ذلك. پرسش:...پاسخ: موازين القسط اين قسط همان معادل حق است. پرسش: (الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ) يكي است اما موازين جمع است؟پاسخ: آن براي اينكه يك سلسله موازين است براي عقايد، يك سلسله است براي اخلاق، يك سلسله براي اعمال، براي نماز يك ميزان است، براي صوم يك ميزان است و امثال ذلك. حق جامع اينهاست، اينها حقايقاند. حق جامع اينهاست و همه اينها انواع گوناگون حقيقتاند و كسي كه اهل حقيقت نيست و اهل باطل است، عملش سهمي از حق ندارد تا بسنجند. اگر كسي خواست هوا را بسنجد، هوس را بسنجد، اين با ترازوي حق سنجيده نميشود چون باطل است. باطل را با ميزان حق نميسنجند البته باطلها يك معيارهايي دارند. به همان اندازه كه از حق دورند به همان اندازه معيار دركاتشان هم مشخص ميشود. براي تشخيص دركات آنها حساب و ميزاني هست اما براي تشخيص اينكه آنها اهل بهشتند يا اهل جهنم و براي تشخيص درجات آنها در اين دو بخش معياري نيست. فرمود: (فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً)16؛ نه اينكه در بعضي از مواقف؛ نظير (لاَ يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلاَ جَانٌّ)17. قيامت يك مواقفي دارد كه حالات گوناگون آنجا ظهور ميكند ولي درباره كافران فرمود: اصلاً آن اعمالشان كه سراب هست، ما ترازو نصب نميكنيم تا سراب را بسنجنيم؛ اين كار عاقلانه نيست. اگر كسي به دنبال سراب ميدويد، ما حالا ترازو نصب بكنيم كه چند من سراب يا چند درجه سراب يا چند كيلو سراب فراهم كرده است! اين كار عاقلانه نيست. اما ترازو نصب كنيم كه چقدر دويده به دنبال سراب؛ بله، آن را مشخص ميكنند كه منافق بيش از ديگران به دنبال سراب ميدود. سراب را نميسنجند.