تعبدي بودن تحديد حدّ نائي بر اساس روايات - تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 196 (4) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 196 (4) - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تعبدي بودن تحديد حدّ نائي بر اساس روايات

نكته بعد آن است كه اينكه فرمود: (فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمْرَةِ إِلَي الحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْيِ فَمَن لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ فِي الحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ) اين مخصوص كسي است كه اهلش حاضر المسجدالحرام نباشد در بحث ديروز ملاحظه فرموديد كه اگر تعبد در بين نبود حاضر المسجدالحرام شامل مردم مكه و مجاورين مكه مي‌شد؛ نظير آنچه كه در سوره «اعراف» آمده است در سوره «اعراف» آيه صد و شصت و سوم اين است كه: (وَسْالهُمْ عَنِ القَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ البَحْرِ)؛ اين بندر‌ها و روستاها و شهركهايي كه در كنار درياست مي‌گويند اين قريه «حاضرة البحر» است اما يك روستايي كه شانزده فرسخ از يك دريا دور است كه نمي‌گويند اين حاضرة البحر است. بيش از نود كيلومتر فاصله دارد كه نمي‌گويند حاضرة البحر است. اگر چنانچه درباره حاضر المسجد الحرام روايت آمده است كه كسي تا 96 كيلومتر تقريبي باشد اين حاضر المسجد الحرام است اين پيداست تعبد محض است و نمي‌شود اين را بر طبق بيان شيخ طوسي كه با دوازده ميل مسئله حل كردن بگوييم اين حاضر است. حضور يك تعبد خاص دارد در خصوص حج و آن تعبد هم تقريباً 96 كيلومتر تقريبي است اين كه فرمود (ذلك لمن لم يكن اهله حاضري المسجد الحرام) تحديدش به 48 ميل و 96 كيلومتر تقريبي جز به تعبد نخواهد بود.

بازگشت به بحث: راز لحن تهديد آميز آيه

آن‌گاه مي‌رسيم به آن مسئله‌اي كه قرار بود مطرح بشود و آن اين است كه تا كنون بعد از آيات معارف يك سلسله آيات فقهي مطرح شد نظير قصاص، نظير وصيت، نظير احكام صوم، نظير مسئله دعا، نظير حرمت اكل مال مردم و مانند آن و حج در هيچ كدام از اينها اين قدر آيه شديد الحن نبود كه اول نام «الله» را ببرد بعد بفرمايد و (وَاتَّقُوْا اللّهَ) بعد به ضمير اكتفاء نكند دوباره اسم ظاهر بياورد فرمود: (وَاتَّقُوْا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقَابِ) در اين گونه موارد پيداست زمينه براي يك استنكار و انكار و استكبار هست. در اين زمينه‌هاي استنكاري آيات شديد اللحن نازل مي‌شد؛ مثل اينكه وقتي آيات سوره «احزاب» را ملاحظه مي‌فرمايد در خيلي از موارد خدا يك سفارشهاي شديد و غليظي به همسران پيغمبر دارد: (يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ)7 اين‌چنين باشيد (وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الجَاهِلِيَّةِ الأُولَي)8 اين معلوم مي‌شود بالأخره در همسران پيغمبر كساني هستند كه اين‌طور انذار شديد لازم دارند كه خدا فرمود: در خانه‌هايتان باشيد مبادا مشكلاتي ايجاد كنيد، بودند كساني كه زمينه جنگ جمل را فراهم مي‌كردند كه خدا از قبل پيش بيني كرد اين قدر آيات شديد اللحن نازل كرد. در اين زمينه هم همين‌طور است درباره روزه گرفتن يا درباره ساير احكام اين‌طور با شدت برخورد نكرد. در موارد ديگر فرمود: اگر كسي معصيت كرد (فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ)9، اما اينجا مي‌فرمايد: (وَاتَّقُوْا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقَابِ) پيداست كه زمينه، زمينه استنكار است؛ چه اينكه جريان روايت و تاريخ هم تأييد مي‌كند.

/ 14