و آنچه كه اتفاق افتاد اين است كه اصل حج افراد در جاهليت بود اصل حج بود و عمره از حج جدا بود، حج از عمره جدا بود؛ چه اينكه در حج افراد اينچنين است. عمره از حج جداست، حج از عمره جداست. اول حج را انجام ميدهند بعد عمره را انجام ميدهند؛ دو عبادت مستقل و جداي از هم است. اما يك عبادتي كه حجش در عمره و عمرهاش با حج مشتبك شده باشد و در هنگام نيت عمره انسان بگويد، من عمره تمتع الي الحج انجام ميدهم اين در جاهليت سابقه نداشت و اين در اسلام آمد و اگر چنانچه بعضي در صدر اسلام به حج معتقد بودند و حج انجام ميدادند براي اينكه اين امضاي سنت جاهلي آنها بود، آنها استنكاري نكردند ولي يك تحول جديدي كه در حج پيدا شد به نام حج تمتع كه عمره را در حج و حج را با عمره مشتبك كرد با انكار اينها روبهرو شد كه همان وقت انكار كردند، منتها انكار مستتر بعد هم قدرت به دست آنها رسيد بالصراحة نهي كردند، گفتند «دو متعه بود كه در زمان رسول خدا حلال بود و ما تحريم ميكنيم»10.پس سر اينكه قرآن در حين بيان حكم فقهي گذشته از دعوت به تقوا هشدار ميدهد كه ميفرمايد: (وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقَابِ) معلوم ميشود زمينه زمينه، انكار و نفي است و آن زمينه با نقل جريان حج رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) روشن ميشود.
ـ نكاتي درباره حج پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلّم)
حضرت مادامي كه در مكه بودند خب، حج مكرر انجام ميدادند عمره هم انجام ميدادند، بعد هم احياناً عمرههاي فراواني انجام دادند، منتها در خفا؛ يعني به صورت علن نبود11. حج رسمي حضرت در سال دهم هجرت بود كه آمدند به صورت «حجة الوداع» انجام دادند. قبل از سال دهم عازم شدند آمدند تا حديبيه مشركين اينها را محاصره كردند و برگرداندند كه حضرت همان جا قرباني كرد12 و (فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الهَدْي) هم همانجا بود و اگر چنانچه (وَلاَ تَحْلِقُوا رُؤُوسَكُمْ حَتَّي يَبْلُغَ الهَدْيُ مَحِلَّهُ) شامل محصور و مصدود هم بشود و ناظر به اصل حج نباشد يا اختصاصي به اصل حج نداشته باشد معناي (حَتَّي يَبْلُغَ الهَدْيُ مَحِلَّهُ) اين است كه «حتي يذبح الهدي» منتها محلش و جايش كجاست اين را بايد روايت بيان كند؛ يعني اگر شما احرام بستيد نميتوانيد از احرام بيرون بياييد مگر اينكه قرباني را ذبح كنيد حالا ذبحش هر جا شد اگر منا رفتيد، در منا. نشد درحال عمره اگر مصدود شديد ميفرستيد مكه: مريض شديد ميفرستيد مكه و اگر جاي ديگر مصدود شديد، همان جا قرباني ميكنيد؛ (حَتَّي يَبْلُغَ الهَدْيُ مَحِلَّهُ) نه يعني اين قرباني را بفرستيد منا يا بفرستيد مكه؛ چون اگر هم بفرستيد كافي نيست (حَتَّي يَبْلُغَ) يعني «حتي يذبح»؛ يعني تا به مكانش برسد. آنجايي كه بايد ذبح بشود ذبح بشود بلوغ مكاني كه مراد نيست كه شما بفرستيد مكه يا بفرستيد منا (حَتَّي يَبْلُغَ الهَدْيُ مَحِلَّهُ)؛ يعني ذبح بشود. حالا كجا ذبح بشود آن را بايد روايت معين كند. در جريان مصدود، همانجا كه مصدود شدند همانجا بايد سرش را جدا كنند چه اينكه رسول خدا همانجا قرباني كرده يعني در حديبيه قرباني كرده با اينكه حديبيه جزء حرم نيست و اصل حج رسمي حضرت در همان سال دهم بود كه «حجة الوداع» بود.