ـ وجه اعجاز رو به كعبه ايستادن پيامبر اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم)
(فلنولينك قبله ترضاها)، لذا بعداً هم كه مهندسين و محقّقين بررسي كردند، ديدند همين كه وجود مبارك پيغمبر در حال نماز از بيت المقدس به سمت كعبه روآورد مستقيماً متوجّه كعبه شد2، بدون اينكه از آلات نجومي استفاده كند، بدون اينكه از آلات رياضي استفاده كند، بدون اينكه از مسئله ستارهها استفاده كند؛ چون اين علامتهاي ستاره بعداً آمده، كه جدي را خلف منكب ايمن قرار بدهيد يا فلان ستاره سهيل را بين عينين قرار بدهيد تا در چه افقي قرار بگيريد. اينها علامتهايي است كه بعداً قرار [داده] شده. آن هم براي كسي كه شب بتواند اين علامتها را تشخيص بدهد، روز كه علامتي ندارد. اگر ستاره جدي هست اگر ستاره سهيل هست و اگر ساير ستارهها هست، اينها را بايد در شب شناسايي كرد و قبله را به كمك اين ستارهها شب شناخت. مسئله زوالِ از دايره نصف النهار نيست كه با شمس حل بشود: (أقم الصلاة لدلوك الشمس إلى غسق الليل)3؛ وقت را ميتوان با سايه شمس تشخيص داد، با نورش و با زوالش تشخيص داد، اما قبله را كه نميشود با شمس تشخيص داد. قبله را بايد با اين ستارهها تشخيص داد، آن هم بعداً مشخص شد، آن هم وقت تشخيص آن شب است. در روز در نماز ظهر يا در نماز عصر در وسط نماز ظهر وجود مبارك پيغمبر از بيت المقدس به كعبه متوجه بشود، به طوري كه هيچ انحراف نباشد جز معجزه چيز ديگر نيست، فرمود: (فلنولينك قبلة ترضاها)، آنهايي هم كه با قواعد رياضي كار ميكنند اگر اين جدولها و آن زيجها و آن مِصدرها و قلم و خودكار را از دستشان بگيريد متحيّرند، تازه يك عالم رياضيدان هم وقتي از قواعد كنار رفت متحيّر است. وجود مبارك پيغمبر در مسجدي كه مسجد قبلتين بعداً نامگذاري شد، گرچه مسجد قبلتين را مسجد ديگر دانستهايد؛ علي اي حال آن مسجدي كه حضرت در آن مسجد مشغول نماز ظهر بود، دستور رسيد كه الآن بايد از بيت المقدس به كعبه متوجه بشويد. خب، اين حكم، اما تشخيص موضوع چگونه است؟ (فلنولينك قبلةً ترضاها)؛ به وسيله جبرئيل(سلام الله عليه) فرشته وحي كل اين فاصلهها برطرف شد، طوري كه حضرت كعبه را از نزديك ديد، رو به روي ميزاب (آنجا كه جاي ناودان طلاست)، آنجا را مشاهده كرد [و] به همان سمت ايستاد.