ولي مسئله استقبال با قبله بايد از هم جدا بشود؛ كعبه قبله است ولي كسي كه در مسجد الحرام است، در هنگام استقبال به خود بدنه كعبه و جرم مشهودِ كعبه مراجعه ميكند و مستقبل اوست و كساني كه دورند به كعبه استقبال ميكنند منتها استقبال به كعبه براي كساني كه دورند يك شعاع وسيعي دارد، الآن همه كساني كه در اين منطقه وسيع زندگي ميكنند، در يك صف جماعت دو هزار يا سه هزار نفره كه بخواهند نماز بخوانند همه به سمت كعبه متوجّهاند در حالي كه اگر ما خطوط موازي ما رسم بكنيم يقيناً از كعبه بيروناند و اشكالي كردند گفتند اگر امام جماعتي در جلو باشد صف طولاني باشد اين شخص كه در آخر ايستاده است يقين دارد كه نماز او باطل است؛ براي اينكه يا امامش از قبله منحرف است يا خودش. امّا جواب اين توهم آن است كه استقبال يك شيء عن بُعدٍ جهت وسيعي دارد. صدق، صدق عرفي است؛ نه صدق رياضي، نه يعني شما بايد جايي بايستيد كه اگر ما يك خطي بكشيم به عين كعبه بخورد. بايد عرفاً صدق كند شما مستقبِل كعبهايد، صدق عرفيِ استقبال وسيع است؛ نه قبله وسيع باشد. قبله همان بُعد خاص است كه كعبه و اين خانه مبارك در او هست و لا غير. مسجد قبله نيست حتّي حجر اسماعيل كه مطاف است قبله نيست. اگر كسي به سمت حجر اسماعيل نماز بخواند، نمازش باطل است، گرچه حجر اسماعيل جزء مطاف است، ولي در قبله داخل نيست. قبله فقط كعبه است ولا غير امّا استقبالِ كعبه مصاديق فراوان دارد كه در فاصله دور استقبال صادق است ولو به شعاع وسيع؛ نه اينكه براي افراد دور حرم قبله باشد يا مكّه قبله باشد يا مسجد الحرام قبله باشد، اين چنين نيست.