آزردگي پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) از طعنه يهوديان
اينكه فرمود: (فلنولينك قبلةً ترض اها)؛ نه به اين معناست كه از قبله گذشته شما ناراضي هستيد و نه به اين معناست [كه] اين رضاي شما رضاي نفساني است. چرا؟ براي اينكه خداي سبحان در آيه قبل فرمود: اين مسئله قبله گرچه يك آزمون بزرگ است ولي نسبت به افرادي كه هدايت شدهاند دشوار نيست. (وان كانت لكبيرةً الاّ علي الذين هدي الله)1 و وجود مبارك پيغمبر از كاملترين مصاديق هدايت است و انسان مهتدي است، پس مسئله قبله براي شخص پيغمبر دشوار نبود. پيغمبر بهتر از هر انساني عبد صالح است و مطيع وحي است. و دستور وحي را بيش از همه احترام ميكند و امتثال ميكند. پس مسئله قبله براي شخص پيغمبر دشوار نبود؛ نه از بيت المقدس نگران بود، نه خيلي دلبسته به كعبه بود. او عبد صالح است و قلبش متيّم به حبّ خداست و مطيع خداست پس اگر مسئلهاي در بين هست، مربوط به شخص پيغمبر يا هواي نفساني و امثال ذلك نيست، مگر آنجايي كه حساب اسلام در بين باشد و اگر جايي حساب اسلام در بين بود، رسول خدا متأثر است و در جريان طعني كه بنياسرائيل ميزدند، پاي اسلام و حساب اسلام در كار بود. طعني كه بنياسرائيل (يهوديها) ميزدند، ميگفتند به اينكه مسلمين در قبله تابع ما هستند، ديني كه اساسش و ستونش نماز است و قبلهاي ميخواهد آنها در قبله مستقل نيستند تابع ما هستند. اين طعن بر اسلام بر پيغمبر اكرم [صلّي الله عليه و آله و سلم] ناگوار بود. منتظر بود قبلهاي بيايد كه اين طعن در او نباشد فتحصّل اينكه خداي سبحان فرمود: (فلنولينك قبلةً ترض اها) نه به اين معناست كه قبله قبلي مرضي شما نبود. چرا؟ براي اينكه در همان آيه قبل فرمود: (و إن كانت لكبيرة الاّ علي الذين هدي الله)2 و وجود مبارك رسول اكرم [صلّي الله عليه و آله و سلّم] از كاملترين مصاديق هدايت شدگان است. و اين هم كه فرمود: (فلنولينك قبلةً ترض اها)؛ نه به اين معناست كه شما را برميگردانيم به يك قبلهاي كه مورد پسند شخص شما باشد. چون آنچه كه مورد پسند شخص رسول خداست، فرمان الهي است. كسي كه حبيب خداست چيزي جز دستور خدا نميپذيرد. پس آنچه كه پسند پيغمبر است همان دين خداست. اگر دين خدا مورد پسند پيغمبر است، پس او رضاي نفسي ندارد. آنگاه امر سوّم آن است كه رضايي كه در اينجا مطرح است بايد به اصل اسلام برگردد. يعني قبلهاي كه تو براي اسلام ميپسندي، آن قبله را ما براي تو مقرّر ميكنيم كه حساب شخص و حساب قوم و امثال ذلك مطرح نيست. آنچه كه مطرح هست اسلام است: (فلنولينك قبلةً ترض اها) للاسلام؛ زيرا يهوديها بر اسلام طعن ميزدند و بر مسلمين از جهت دين اسلاميشان طعن ميزدند كه اينها داراي قبله نيستند و مطيع ما هستند.