پرسش...پاسخ: اگر خداي سبحان ابقا ميكرد، رسول خدا هم اين طعن را لله تحمل ميكرد، امّا بيصبرانه منتظر دستوري است كه جلوي طعن طاعنان را هم بگيرد، به خداي سبحان زباني چيزي عرض نكرد ولي همان تقلّب وجهش سؤالِ حال بود. عرض كرد: خدايا! مشرق و مغرب كه براي توست، همه جهات هم كه براي توست، حكم هم كه در اختيار توست، يك حكمي دستور بدهيد كه از اين طعن محفوظ باشيم. از طعن بر اسلام محفوظ باشيم؛ نه از طعن بر شخص. چون قرآن خداي سبحان فرمود: مسئله قبله امر سنگين است (إلاّ علي الذين هدي الله)5، پس نسبت به مهتديان مسئلهاي نيست و وجود مبارك پيغمبر هم از كاملترين مصاديق إهتدا است؛ براي اينكه خداوند فرمود: (انك علي صراط مستقيم)6 پس قبله بر پيغمبر مسئلهاي نبود ولي تحمل طعن بدانديشان براي پيغمبر مسئله بود. لذا خداي سبحان فرمود: (فلنولينك قبلة ترض اها)پرسش .... پاسخ: قبلهاي كه تو راضي باشي؛ قبلهاي كه اگر از يك طعني به طعن ديگر برگردد كه مشكل حلّ نميشود. اگر قبله به سمتي ميشد كه مسيحيها طعن ميزدند، باز هم حل نميشد. بايد نه تنها از طعن بدانديشان يهود نجات پيدا كرد از طعن زبان درازان غير مسلمان، انسان نجات پيدا كند، لذا فرمود: ما قبلهاي كه تو براي اسلام بپسندي و مصون از آسيب طعن باشد قرار ميدهيم: (فلنولينك قبلةً ترض اها).