فرمود: همانطوري كه همه جهات مِلك و مُلك خداست و خداي سبحان طبق حكمت و مصلحت انسانها را به قبلههاي مشخص هدايت ميكند، همچنين شما را كه امت مرحومه هستيد امت وسط قرار داديم تا بين پيغمبر و بين مردم قرار بگيريد از يك طرف فيض را از پيغمبر دريافت كنيد [و] از طرف ديگر به مردم برسانيد (وكَذلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً).
ـ عدم اراده بين اِفراط و تفريط از«وسط»
شهادت در اين آيه به قرينه ساير آياتي كه شهادت را مطرح ميكند و به قرينه رواياتي كه وارد در ضمن اين آيه است به معناي شهادت بر اعمال است، چه اينكه بحثش مبسوطاً گذشت. و از اين جهت وسط بين افراط و تفريط نخواهد بود، بلكه بين أعلي و أدني خواهد بود يعني شما بين پيغمبر و بين مردم قرار داريد، وسط به اين معناست گرچه آن معنا حق است كه اسلام وسط بين افراط و تفريط است اما وسطي كه در اين آيه ذكر شده است، دو طرف اين وسط چون بيان شد [كه] يك طرفش رسول خدا(عليه آلاف التحية و الثّناء) است و طرف ديگرش هم مردم، پس وسط بين أعلي و أدني است؛ نه وسط بين افراط و تفريط.
نقد احتمال اراده «وسط» به لحاظ قبله
و اگر گفته شود به اينكه به مناسبت قبله چون قبله بين المشرق والمغرب است وسط بودن هم بين افراط و تفريط است اين ناتمام است؛ براي اينكه اين زمين كه به چهار جهت تقسيم ميشود، آنهايي كه در قسمتهاي شمالي يا جنوبياند آنها بين المشرق والمغرب رو ميكنند، قبله آنها بين المشرق والمغرب است. ولي آنهايي كه در قسمت غرب كعبه قرار دارند يا آنهايي كه در قسمت شرق كعبه قرار دارند، قبله آنها بين شمال و جنوب است، نه بين المشرق و المغرب، پس نميشود گفت چون قبله ما بين مشرق و مغرب است، پس ناظر به وسط بين يهوديت و مسيحيت است كه عدهاي به شرق و عدهاي به غرب در عبادتها رو ميكنند [و] ما نه به مشرق و نه به مغرب؛ زيرا اين قبله براي همه مسلمين عالم است؛ ماها كه در قسمت شمال قرار داريم قبله ما بين مشرق و مغرب است، كساني كه روبروي ما هستند يعني در قسمت جنوب كره زمين قرار دارند قبله آنها بين مشرق و مغرب است، اما آنها كه در قسمت غرب كعبه قرار دارند قبله آنها بين الشمال والجنوب است. چه اينكه آنهايي كه در سمت شرق كعبه قرار دارند قبله آنها هم بين الشمال والجنوب است. پس اين نميتواند شهادت بدهد به اينكه وسط بودن يعني بين مشرق و مغرب بودن، بلكه وسط دو طرفش در همين كريمه مشخص است يعني بين پيغمبر و بين مردم.