اضطرار آن ضرر حتمي است، يك وقت است انسان در برابر ضرر قرار ميگيرد ميتواند دفاع كند، يك وقتي در برابر ضرر قرار ميگيرد ناچار است كه تسليم بشود. اگر در برابر ضرر قرار گرفت و ناچار شد كه تن به اين ضرر بدهد، ميگويند: مضطر است يعني بايد اين ضرر را تحمل كند. فرمود: نتيجه تبهكاري آنها اين است كه بايد اينها ضرر قيامت را تحمل كنند: (ثمّ أضطره الي عذاب النار)، اينكه فرمود: (خذوه فغلّوه)19؛ اين اضطرار به نار است. اينها را فرمود: به سوي جهنم دع20 و دفع ميشوند اين اضطرار به نار است: (يَوْمَ يُسْحَبُونَ في النّار)21؛ كشان كشان به سوي آتش ميروند اين اضطرار به نار است يعني اينها بايد اين ضرر را تحمل كنند. چون نتيجه كارشان جزء تحمل ضرر چيز ديگر نيست. عملشان اختياري است ولي عذاب شدنشان اضطراري است، يعني حتماً بايد اين ضرر را تحمل كنند: (ثمّ أضطره الي عذاب النار و بئس المصير) . لذا اينها ميشوند مضطر.
ـ صيرورت سوء كافران
اين (بئس المصير) را هم ملاحظه فرموديد به اينكه به اين معنا خواهد بود اينها بد شدني دارند، يعني شدنشان بد است. چون با مصير با صاد يعني صيرورت يعني شدن. يعني اينها بد ميشوند، يعني اينها به صورت آتش درميآيند، اينها به صورت هيزم درميآيند. (وَ أَمّا القاسطون فَكَانُوا لجهنّم حطباً)22. اينها مصيرشان بد است نه مصير يعني با سين يعني راهشان بد است. آن مسير كه به معني راه است. آن با سين است. اينها بد ميشوند، چيز بد ميشوند خلاصه؛ مثل اينكه ميوه ميپوسد يا انسان در اثر بدخوري و پرخوري مريض ميشود بد ميشود، اينها هم بد ميشوند، اينها آتش ميشوند، اينها هيزم ميشوند امثال ذلك. تنها سخن از اين نيست كه اينها را ما در جهنم ميسوزانيم كه عذاب بيرون از اينها باشد. اينها بد ميشوند يك چيز بد درميآيند خلاصه. چيز بد ميشوند يعني غير از آن است كه انسانند ما اينها را عذاب ميكنيم. اينها همانطور كه در بيانات حضرت امير(سلام الله عليه) است كه «فالصورة صورة الانسان و القلب قلب حيوان»23؛ انسان كه خنزير ميشود، خب بد ميشود ديگر. فرمود: صورت صورت آدمي است، امّا قلب قلب حيوان است يعني باطنشان درنده است و اين باطن هم در قيامت ظهور ميكند. لذا اينها در قيامت بد ميشوند، چيز بدي درميآيند خلاصه نه فقط انسانند اينها را ما عذاب ميكنيم. اينطور نيست: (ثمّ أضطره الي عذاب النار و بئس المصير).