اهميت سفال در باستان شناسي
قاسم كريمي وند كارشناس ارشد باستان شناسي پيش درآمد:
اصولاً هدف از علم باستان شناسي شناسائي تمدنهاي باستاني و كهن از طريق كاوشهاي علم ي در محوطه هاي استقراري مي باشد. مشخص كردن نوع معماري و مصالح مورد استفاده در ساخت بناء نوع تدفين موجود در محل، نوع اقتصاد معيشتي، مذهب و آداب و رسوم و بسياري موارد ديگر در نتيجه كاوشهاي باستان شناسي آشكار مي گردد.اما شناخت دوره اي كه اين استقرار در آن دوره صورت گرفته از راههاي گوناگوني چون بررسي و آزمايش با استفاده از روش كربن 14 ( surveypottery ) بررسي سفال بررسي مصالح و فرم بناها صورت مي پذيرد.بررسي علمي سفالها يكي از راههاي مهم شناخت دورة استقراري در هر محوطة باستاني به شمار مي رود. علاوه بر اين با توجه به اهميت سفال درباستان شناسي كه به عنوان الفباي باستان شناسي نيز معرفي شده است لازم ديدم مطالبي را فهرست وار از ابتداي استفاده بهتر از سفال و مراحل تكاملي آن در اختيار خوانندگان و دانشجويان عزيز قرار دهم. مواد تشكيل دهندة سفال :
مواد تشكيل دهندة سفال شامل خاك و آب و مادة چسباننده يا شاموت ( shamoot ) مي باشد. بشر به تجربه دريافت در صورت تركيب مواد اوليه مذكور مي تواند اشكال و ظروف متنوعي را بسازد كه از لحاظ عملكرد به مانند اشياء و ظروف سنگي بوده و گل را به هر شكلي كه مي خواست فرم مي داد. اما از چه زماني بشر موفق به ساخت و استفاده از سفال شد. در تقسيم بندي هاي انجام شده در عصر سنگ، دوره نوسنگي را با نام نوسنگي بدون سفال و ن وسنگي باسفال تقسيم كرده اند. آقاي دكتر ملك شهميرزادي در اين زمينه مي نويسند: ((... از ويژگيهاي تكنولوژي در پايان اين مرحله و در اوائل مرحله استقرار دائم در يك مكان ساخت و استفاده از سفال است. ساختن سفال در مقايسه با ابزار و ادوات سنگي كه تماماً از تغيير شكل دادن به مواد اوليه صورت مي گرفت يك نوع صنعت تركيبي محسوب مي شود.حداقل اعمالي را كه براي ساختن سفال يك سفالگر بايد انجام دهد عبارت اند از مخلوط كردن آب و خاك و مادة چسباننده و سپس ورز دادن و سرانجام پخت آن ...)) فرم و شكل مورد نظر، طرحها و نقوش مختلف هنري، جانوري، گياهي، موضوعات انساني مرحله بعد از فرم دادن به شمار مي روند. اين نقوش ، زماني که ظرف سفالين هنوز کاملاً خشک نشده بود بر روي ظرف به روشهاي مختلف تثبيت مي شد و در نهايت ظرف به کوره مي رفت پس از پخت ظرف براساس فرم ساخت آن مورد استفاده قرار مي گرفت. ظروف عمدتاً شامل خمره، کاسه هاي مختلف و بشقاب بودند. ظروف سفالين قبل از اينکه به کوره برده شوند در ابتدا با لعاب گلي پوشش داده مي شدند که بعدها شاهد کشف لعاب در سفالگري و معماري هستيم. لعاب از ذوب مواد معدني خاصي بدست مي آيد و خاصيت آن علاوه بر جلوگيري از نفوذ مايعات و تخريب زود هنگام ظرف به عنوان زيبائي هنري نيز بوده است. اما سوالي که ممکن است براي خواننده محترم مطرح شود اين است که آيا مراحل نامبرده در ساخت سفال تماماً در يک زمان صورت گرفته و بشر در همان مرحله اوليه ساخت و استفاده از سفال اين موارد را به طور کامل به اجرا مي گذاشته است؟ واضح که رسيدن به تکامل در هر رشته علمي نياز به تجربه و آزمون دارد و اينگونه نيست که مثلاً معماران ايلامي به ناگاه در 1250 قبل از ميلاد ناگهان تصميم گرفتند معبد چغازنبيل را بسازند. بلکه تجربه قرنها لازم بود تا در نهايت در اين زمان منجر به خلق پديده اي با عنوان چغازنبيل شد. هنر سفالگري نيز چيزي جدا از اين امر نمي باشد و تمامي مراحل ساخت سفال از جمله مرحله تلفيق آب و خاک، نوع شاموت و ميزان آن، انواع فرمها و اشکال ظروف، کاربرد انواع نقوش، دماي لازم براي پخت سفال و کاربرد لعاب در ظروف سفالين به مرور با گذشت زمان به تکامل رسيده اند مثلاً اگر سفالهاي اوليه ساده و خشن و بعضاً بدون نقش و يا نقوش ابتداي هنري بودند رفته رفته سفالها کاملتر و متنوعتر شدند و اگر در ابتدا کنترل زيادي بر دماي کوره نبود و کوره ها توانائي لازم براي پخت ظروف را بدليل شکل ابتدايشان و يا عدم کنترل سفالگر بر دماي کوره نداشتند رفته رفته سفالگر توانست اين نقيصه را برطرف نمايد.( سفالهائي که پخت آنها کامل نبوده معمولاً مغز سفال به صورت قهوه اي و خاکستري متمايل به سياه خود را نشان مي دهد.) در مورد نقوش هم به همين صورت است. نقوش مورد استفاده در ابتدا بيشتر هنري بود و شامل خطوط موازي يا منحني بود که سفالگر با شيء نوک تيز و بعضاً با انگشت و ناخن دست اين نقوش را بر بدنه ظرف تعبيه مي کرد اما رفته رفته نقوش متنوع ديگري در کنار نقوش هنري مورد استفاده قرار گرفت که در بالا به آن اشاره گرديد. پيدايش چرخ سفالگري:
ظروف ساخته شده از گل که اصطلاحاً امروزه به سفال و يا آنچنانکه در ميان مردم مصطلح است کوزه معروف است در ابتدا بوسيله دست فرم داده مي شد. ساخت ظروف دستي بشر را به طور کامل از لحاظ هنري و عملکرد ظروف ارضا نمي کرد با اختراع چرخ سفالگري يک تحول عظيم در صنعت سفالگري بوجود آمد. چرخهاي اوليه در ابتدا چرخش کامل نداشتند و اصطلاحاً بطئي بودند که بعدها چرخهائي ساخته شد که چرخش کامل را انجام مي دادند و دست سفالگر را براي ساخت هر چه بهتر سفال بازگذاشتند چرخهاي سفالگري اوليه از گل بودند که در آنها از شاموت نيز استفاده شده بود. چرخ سفالگري عبارت است از صفحة مدور که بوسيله اهرمي به صفحه مدور ديگري در پائين متصل است که با به حرکت در آوردن صفحه پائين نيروي چرخشي از طريق اهرم به صفحه مدور بالائي منتقل شده و باعث به چرخش در آمدن صفحه مي گردند. سفالگر گل آماده را بر روي همين صفحه مدور قرار داده و شروع به فرم دادن ظرف با دست مي کند. سفالگر طرح را از قبيل در ذهن خويش آماده دارد در نيمه هنگام کار از قصد خويش براي ساختن ظرف خاص آگاه بود. شناخت دوره استقراري:
با گسترش توليد سفال به مرور تاثيرات بومي و منطقه اي نيز در ساخت سفال تاثير گذار شدند. اين تاثيرات در فرم، نقوش، خمير سفال خود را نشان دادند. به اين ترتيب هر منطقه اي توليد سفالش با منطقه ديگر تفاوت پيدا کرد. امروزه باستان شناسان با استفاده از اين اختلافها و تفاوتهاي موجود به آساني تعلق سفال را به منطقه خاص در مي يابند. همچنين با استفاده از اين تفاوتها دوره هاي مختلف تمدني را که سفال در آن دورة خاص ساخته شده مثلاً در دورة تاريخي سفال مورد نظر متعلق به دورة ايلام، ماد، هخامنشي، پارت و ساساني است و يا در دورة اسلامي سفال متعلق به قرون اوليه، مياني و يا متأخر است معرفي نمايند. در بررسي تپه هاي باستاني نيز تنها سفال است که به باستان شناس کمک مي کند تا دوره هاي استقراري سطحي را شناسائي نمايد. در کاوشهاي باستان شناسي نيز بهترين راه تشخيص دروه هاي استقراري در کنار شناخت لايه ها و لايه نگاري علمي بررسي سفالهاي بدست آمده از لايه هاي مختلف کاوش مي باشد مطالعه سير تاريخي سفال:
نوسنگي با سفال اولين مرحله ساخت و توليد سفال محسوب مي شود که در کنار پيشرفت هايي که در زمينه هاي مختلف از جمله اقتصاد معيشي و رشد کشاورزي و دامداري و تکامل معماري بوجود آمد سفالگري نيز شکوفا شد. دوره اي که از آن با عنوان پيش از تاريخ اطلاق مي شود داراي مشخصه هاي سفالي خاصي است که به عنوان سفال پيش از تاريخ شناخته مي شود. سفالهاي پيش از تاريخ را مي توان دست ساز، بيشتر ساده ، شاموت بيشتر گياهي، نقوش در سفالهاي منقوش عمدتاً هنري هستند، تنوع محدود در فرم ظروف و در ابتدا بدليل عدم توانايي سفالگر در کنترل کوره مغز سفال خاکستري رنگ است در اين دوره (پيش از تاريخ) رفته رفته توانائي سفالگر در ساخت انواع ظروف و نقوش ديگر علاوه بر نقوش هنري بيشتر شد و کنترل سفالگر بر دماي کوره نيز کامل گرديد آقاي دکتر صادق ملک شهميرزادي در خصوص سفالهاي دوره محمد جعفر در تپه علي کش چنين آورده است: (( سفالهاي دوره محمد جعفر نرم، خرد شكننده و داراي مادة چسبانندگي کاه خردشده و يا سبزيجات خرد شده هستند. سفالها تماماً با دست فرم داده شده بودند و حرارت براي پختن سفال هنوز کاملاً کنترل نشده بود...)) لازم به ذکر است که کاوشگران تاريخ دوره محمد جعفر را از 6000 تا 5600 قبل از ميلاد مي دانند. همچنين درخصوص سفالهاي تپه زاغه در دشت قزوين که نگارنده يک فصل کاوش در سال 1373 را در آنجا تجربه کرده ام آقاي دکتر شهميرزادي چنين مي نويسد: ((... سفال نوع زاغه سبک و نرم و ترد است. خمير سفال قرمز يا نخودي کدر و تيره است. مادة چسباننده سفال کاه و سبزيجات خرد شده است. سفالهاي زاغه داراي سطحي براق هستند که به نظر مي رسد پس از اينکه سطح سفال را با دست مرطوب لعاب دادند آن را صيقل مي کردند...)) با آغاز شهرنشيني در ايران تحولات چندي صورت گرفت که از جمله آنها و توان پيدايش حکومت استفاده از خط و ادبيات، رشد جمعيت، تحول در معماري و تخصص را نام برد که مورد اخير درخصوص مشاغل و حرفه هاي موجود قابل بحث است و به اين معناست که در هر رشته اي عده اي تمام وقت خويش را صرف يک حرفه خاص مي کردند. سفالگري نيز يکي از اين مشاغل به حساب مي آمد به هر حال ساخت سفالهاي متنوع از عهده همگان برنمي آمد و کساني که تبحر لازم را در ساخت سفال داشتند وظيفه توليد آنرا به عهده گرفتند و از اين را نيز امرار معاش مي کردند. با ورود به دوران تاريخي شاهد تحولات گسترده اي در زندگي هستيم، به هر حال بشر تجربه قرنها ساخت سفال را به همراه داشت و طبيعي بود که توانائي خلق شاهکارهاي هنري را در زمينه سفالگري داشته باشد. اما در اين دوران بشر فلز را نيز شناخته بود و فن ذوب آن نيز دست يافته بود به همين دليل توجه ويژه اي به فلز داشت. خاصيت دوام بالاي ظروف فلزي بدليل استحکام آن باعث گرديد که انسان دوره تاريخي رفته رفته به ساخت ظروف فلزي متمايل شود. اما همچنان ساخت سفال جايگاه بالاي خود را داشت و به خاطر سبکي به جهت حمل و نقل و زيبائي آن کماکان مورد استفاده قرار گرفت و بطور کلي انسان در دوره تاريخي به تواناي هاي خويش براي ساخت انواع ظروف سفالين ساده و منقوش افزود. با ظهور اسلام وتاکيد بر ساده زيستي توجه بر سفال دوچندان گرديد. در اين زمان با ممنوعيت استفاده از ظروف زرين و سيمين هنرمندان سفالگر تمام تلاش خويش را براي ساخت ظروف سفالي بکار بردند. هر چند که در دو قرن اوليه هنرمندان براي کاربرد انواع نقوش و طرحها بدليل مخالف خلفاء با مشکل روبرو بودند اما همين عامل هم باعث شد که از قرن سوم هجري به بعد و با ظهور حکومتهاي مستقل ايراني يک تجديد حيات هنري نيز صورت پذيرد و انواع ظروف سفالين با طرحهاي متنوع و تزئينات و انواع لعاب ها مورد استفاده قرار گيرد. امروزه شاهد به نمايش گذاشته شدن اين ظروف سفالين زيبا در موزه هاي ايران و جهان مي باشيم که معرف فرهنگي ايرنيان مسلمان در طول تاريخ دوره اسلامي به شمار مي روند کلام آخر :
نقش و اهميت سفال بر هيچکس پوشيده نيست. هر چند امروزه از اين هنر مردمي فعاليتي به چشم نمي خورد و کارگاههاي سفالگري در غبار زمان و زندگي صنعتي امروز رنگ باخته اند. اما همواره سفال اهميت علمي و تاريخي و تحولاتي را که نشان از رشد و شکوفائي فرهنگهاي و تمدنهاي مختلف داشت را خواهد داشت تاثير ساخت سفال بر زندگي انسان تا حدي است که حتي پيشنهاد مي شود زمان آغاز استفاده از سفال را به مانند عصر سنگ ( stonage )، عصر مس، عصر مفرغ، عصر آهن، عصر سفال بناميم. اميدوارم که مطالب هر چند مختصر جمع آوري شده بود مورد توجه قرار گرفته باشد، درصورت تمايل به مطالعه بيشتر درخصوص سفال و سفالگري به کتابهاي سفال و سفالگري اثر استاد فرهيخته جناب آقاي سيف الله کامبخش فرد و فن و هنر سفالگري اثر استاد فائق توحيدي و گزارش کاوشهاي باستان شناسي در محلهاي مختلف مراجعه نمائيد. 1- شاموت: به منظور اتصال بيشتر مولکولهاي خاک معمولاً موادي را به آب و خاک اضافه مي کردند که اصطلاحاً به اين مواد شاموت مي گويند. اين مواد عبارت اند از کاه خردشده، کاني، ذرات خرده سفال، موي بز و... 2- باستان شناس و هنر پيش از تاريخ ايران، مولف صادق ملک شهميرزادي، انتشارات مارليک، صفحه 125 © کپي رايت توسط .:مقاله نت.: بزرگترين بانك مقالات دانشجويي کليه حقوق مادي و معنوي مربوط و متعلق به اين سايت و گردآورندگان و نويسندگان مقالات است.) برداشت مقالات فقط با ذکر منبع امکان پذير است.