زوائدنويسي در حديث اهل سنت - زوائد نویسی در حدیث اهل سنت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زوائد نویسی در حدیث اهل سنت - نسخه متنی

مجید معارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زوائدنويسي در حديث اهل سنت

مجيد معارف

چكيده:

عده‏اي از متاخران اهل سنت به تأليف كتبي با عنوان «زوائد» دست زده‏اند. زوائد نويسي ـ با تعريفي كه خواهد آمد ـ نخست با تاليف كتابهايي چون: «مستخرجات»، «مستدركات» و ديگر آثاري كه به عنوان ذيل و تكلمه صحيحين به رشته تحرير درآمده بود، شكل گرفت، اما در دوره‏هاي بعد به صورت فن رايج و مستقلي درآمد و در نتيجه به احياي بسياري از آثار حديثي اهل سنت و گسترش دايره حديث در آن مكتب انجاميد، به طوري كه امروزه يكي از شعب رايج در علوم حديث «علم الزوائد» است و كتب زوائد از آثار مهم در منابع حديثي به شمار مي‏رود.

كليد واژه‏ها: زائد، مزيد، مستخرج، مستدرك، كتب زوائد، علم زوائد، تعريف زوائد

مفهوم زوائد و پيشينه بحث

زوائد جمع زائد است و زائد در علم الحديث به معناي اسم مفعول آن به كار رفته است. بدين سان حديث زائد همان حديث مزيد است كه معمولاً در مقابل حديث منقوص قرار مي‏گيرد. اما حديث مزيد در اصطلاح محدثان، حديثي است كه نسبت به حديثِ هم معني خود داراي زيادتي باشد (غفاري، 46). اين زيادت گاه در ناحيه متن و گاه در ناحيه سند است. مثلاً حديث مزيد متني، حديثي است كه نسبت به حديث مشابه داراي كلمه يا عبارت زيادتري باشد، به طوري كه حديث در اين حالت متضمّن معنايي گردد كه از آن حديث مشابه حاصل نشود. به عنوان مثال مي‏توان به حديث «جعلت لي الأرض مسجدا و ترابها طهوراً» نسبت به حديث: «جعلت لي الأرض مسجداً و طهوراً» اشاره كرد كه در حديث اول تعبير «ترابها» اضافه است و اكثر محدثان، حديث را با عبارت دوم روايت كرده‏اند (همانجا). در برخي از منابع، بحث حديث مزيد زير عنوان: «معرفة زيادات الثقات» وارد شده و در تعريف «زيادات الثقات» آمده است: «هو ان يروي احد الرواة زيادة لفظة او جملة في متن الحديث لايرويها غيره» (ابوشهبه، 373). اينكه از حديث مزيد يا منقوص كداميك و با چه شرايطي داراي اعتبار است، خود موضوع علم جديدي به نام «علم زوائد الحديث»، است كه در عصر حاضر مورد توجه حديث پژوهان قرار گرفته و آثاري چند در اين زمينه تاليف شده است، اما در گذشته، مباحث اين علم در همان حوزه «معرفة زيادات الثقات» يا بحثِ از احاديث «مُدْرَج»، «مضطرب» و نيز «علم مختلف الحديث» مورد بررسي قرار مي‏گرفت. به نظر اكثر دانشمندان، زيادات ثقات با شرايطي معتبر و قابل قبول است (عتر، 425؛ ابوشهبه، 374) به همين سبب از همان زمان قديم، گردآوري اين زيادات مورد توجه قرار گرفته بود و به طوري كه اشاره گرديد، در ابتدا در اشكال مختلف تصانيف حديثي خودنمايي كرده است و سپس به پيدايش كتب مستقلي با عنوان «زوائد» منجر گرديد به طوري كه كتّاني در برشماردن اقسام كتب حديث مي‏نويسد: «و منها الزوائد اي الاحاديث التي يزيد بها بعض كتب الحديث علي بعض آخر معين» (همو، 170) يعني: «و از آن جمله كتب زوائد است و آن كتب رواياتي است كه در آن نسبت به برخي از كتب حديثي، رواياتش داراي نكات اضافي باشد». اما محمودطحّان از اين كتب تعريف ديگري به دست داده و يادآور مي‏شود كه: «مقصود از زوائد، مصنفاتي است كه نويسنده آن، روايات زائد برخي از مصادر را نسبت به مصادر ديگر، در خود جمع مي‏كند» (همو،119). وي به عنوان مثال از كتاب زوائد ابن ماجه علي الاصول الخمسة ياد مي‏كند كه مشتمل بر رواياتي است كه ابن ماجه در سنن خود آورده، اما اثري از آن در پنج كتاب ديگر يعني صحيح بخاري، صحيح مسلم، سنن ترمذي، سنن ابي داود و سنن نسايي نيست (همانجا). اما تعاريف ياد شده هر كدام به گوشه‏اي از محتواي كتب زوائد اشاره دارد و به نظر مي‏رسد كه جامع‏ترين تعريف از اين كتب را خلدون احدب به دست داده و اين تعريف با اندكي تصرف به شرح زير است: كتب زوائد عبارت است از آثاري كه يك يا چند رشته حديثي ـ آن هم غالباً نسبت به صحاح سته ـ را از احاديث زير در بردارند:

الف ـ احاديثي كه به لفظ يا به معنا در كتب ششگانه يا ديگر كتب مهم حديثي ـ از سوي صحابه روايت كننده يا صحابي ديگر وارد نشده و به عبارتي اين احاديث به طور مطلق زائد بر روايات كتب نامبرده است (اعم از آنكه از نظر اعتبار در رديف روايات كتب اصلي ـ يعني صحاح و سنن ـ باشد يا نباشد).

ب ـ احاديثي كه با همان لفظ و معنا در كتب اصلي وارد شده اما به نقل از صحابيان ديگر.

ج ـ احاديثي كه گر چه با همان لفظ و معنا در كتب اصلي يا يكي از آنها وارد شده و صحابي ناقل روايت در تمام مصادر يكي است، اما متن حديث در كتب زوائد در مقايسه با كتب قبل از آن داراي نكات زائد و جديدي است به طوري كه اين نكات در بردارنده حكم تازه‏اي است، مثل آن كه مطلقي را مقيد سازد يا عامي را تخصيص زند و يا مشتمل بر بيان حديث مجملي باشد (احدب، علم زوائد...، 27، زوائد تاريخ...، 1/34؛ و نيز نك: ابو صعليك، 12؛ عتر، 206).

تعريف فوق از مطالعه مقدمه برخي از كتب زوائد و نيز از رهگذر تدبر در لابه‏لاي اين كتب به دست آمده است. مثلاً هيثمي در مقدمه المقصد العلي في زوائد ابي يعلي (1/81)، مي‏نويسد: «فذكرت فيه ما تفرّد به عن اهل الكتب الستة من حديث بتمامه و من حديث شاركهم فيه او بعضهم و فيه زيادة» يا نظير آن، سخن ابن حجر عسقلاني است كه در مقدمه المطالب العاليه (1/5) آورده است: «و شرطي فيه ذكر كل حديث ورد عن صحابي لم يخرجه اصحاب الاصول السبعة من حديث و اخرجوه او بعضهم من حديث غيره».

روايت زير را به عنوان مثال از احاديث كتب زوائد نقل مي‏كنيم: در مسند ابي يعلي حديثي از انس از رسول خدا (ص) وارد شده كه: «ان الدّعا لايردّ بين الأذان و الأقامة فادعوا». هيثمي كه اين حديث را با همين متن در كتاب المقصد العلي آورده، توضيح داده است كه: «رواه ابوداود و غيره خلا قوله فادعوا» (نقل از خلدون احدب، 32).

فوائد زوائد نويسي و اعتبار اين كتب

از نظر دانشمندان، زوائدنويسي فوائد متعددي داشته است كه مهم‏ترين آنها به قرار زير است:

1ـ افزايش طرق روايات به ويژه خارج شدن سندهاي مفرد از تفرّد.

2ـ ترميم اسناد منقطع در روايات و تبديل آنها به سندهاي متصل.

3ـ خارج شدن بسياري از روايات از ابهام و اجمال و بروز زيادات در حكم.

4ـ برقراري اتصال سند از دوره متاخران به دوره متقدمان.

5 ـ آگاهي از علل موجود در برخي از روايات.

6 ـ تقويت متن و يا سند برخي از روايات.

7ـ جمع آوري و تدوين روايات كتب و نسخه‏هاي متروكه (براي اطلاع بيشتر، نك: ابو صعليك، 21 الي 24).

نكته مهم در باب كتب زوائد به ويژه در عصر حاضر آن است كه خواننده به ياري آنها در جريان مآخذ و مصادري قرار مي‏گيرد كه اينك نابود شده‏اند، زيرا پس از آنكه در دوره متاخر، روايات آنها در كتب زوائد قرار گرفت، اصلشان متروك شد و به تدريج از بين رفت (الرعيس، 60).

اما در باب اعتبار كتب زوائد بايد گفت كه گرچه روايات صحيح در آنها به فراواني يافت مي‏شود، لكن اين كتب از جهت اعتبار در رديف منابع درجه دوم به شمار مي‏رود. در اين باره يكي از محققان مي‏نويسد: «از خلال تدبر در اكثر كتب زوائد برايم مشخص گرديد كه در اين گونه كتب به اندازه‏اي از روايات مرسل، موقوفه و مقطوعه وارد شده كه در كتب اصلي حديثي، آن هم در اين شمار، وجود ندارد. به عنوان مثال در كتاب مجمع الزوايد هيثمي چندان حديث مرسل گردآوردي شده كه در هيچ يك از صحاح سته و يا حتي مجموع آنها، به آن اندازه نمي‏توان يافت (احدب، زوائد تاريخ بغداد علي الكتب السته، 1/36).

پيدايش زوائد نويسي و سير تحول آن

درباب تاريخچه زوائدنويسي به طور مشخص از دو دوره مي‏توان سخن به ميان آورد.

1ـ دوره متقدمان

2ـ دوره متاخران

ما اينك پيرامون هر دوره و آثاري كه طي آن پديد آمده توضيحاتي عرضه مي‏كنيم.

1ـ دوره متقدمان ـ پراكنده‏نويسي در حوزه زوائد:

به عقيده برخي از محققان (ابو صعليك، 15)، مورخّان اهل سنت سرآغاز زوائدنويسي را معين نكرده‏اند. لكن ترديدي نيست كه پس از تأليف كتب اصلي حديث در ميان اهل سنت ـ از جمله صحاح سته، موّطاي مالك و مسند احمد بن حنبل ـ چند رشته تأليف در دستور كار محدثان قرار گرفت كه هر كدام به نحوي در پيدايش زوائدنويسي موءثر بود. اين تاليفات البته با كتب زوائد به معنايي كه در عصر متأخّران رايج گرديده تفاوت دارد، اما در ميان آنها، آثاري به نام «مستخرجات» و «مستدركات» پديد آمد كه مي‏توان آنها را به عنوان گامهاي نخست در زوائدنويسي مورد بررسي قرار داد.

الف - مستخرجات

مستخرجات جمع مستخرج، عبارت از كتابي است كه در آن نويسنده (مستخرِج) روايات يكي از كتابهاي حديثي را به غير از اسناد صاحب كتاب، بلكه با سندي كه خود از شيوخ و اساتيد خود در دست دارد نقل كند (سيوطي، 1/85). ممكن است كه در طبقات بالا ـ يعني تابعين يا صحابه ـ طريق اين موءلف به طريق نقل شده در كتاب اصلي پيوند خورد، مع هذا تاليف مستخرجات فوائد متعددي دارد كه از جمله مي‏توان از تقويت سند روايات ـ با توجه به طرق متعاضد ـ ، كم شدن واسطه‏هاي روايت با توجه به علوّ سند برخي از روايات، ترميم سندهاي مقطوع، معلق و مرسل به سندهاي متصل و از همه مهم‏تر ـ كه به بحث زوائدنويسي ارتباط دارد ـ اشتمال روايات كتابهاي مستخرج بر نكات اضافه و جديد نام برد چرا كه به گفته محققان، موءلفان اين كتب الزامي نداشتند كه احاديث خود را با همان الفاظ موجود در كتب اصلي بياورند. (محمدابوزهو، 405، عتر، 261، الصباغ، 353). تعداد مستخرجات در حديث اهل سنت فراوان بوده و محور آنها در درجه نخست صحيحين و سپس كتابهاي سنن است.

1ـ نسبت به صحيح بخاري: مستخرج ابوبكر اسماعيلي جرجاني (د371)، مستخرج ابوبكر برقاني (د425)، مستخرج ابوبكر مردويه (د416)، مستخرج ابواحمد غطريفي (د377) مستخرج ابن ابي ذهل هروي (د378).

2ـ نسبت به صحيح مسلم: مستخرج ابوعوانه اسفرايني (د316)، مستخرج محمد بن رجاء نيشابوري (د286)، مستخرج محمدبن عبدالله جوزقي نيشابوري (د388)، مستخرج احمد بن سلمه نيشابوري (د286).

3ـ نسبت به صحيحين: مستخرج محمد بن يعقوب شيباني معروف به ابن‏الاخرم (د344) مستخرج ابوذر هروي (د434)، مستخرج ابومحمد بغدادي معروف به خلال (د439)، مستخرج ابوعلي ماسرخسي نيشابوري (د365) و مستخرج ابونعيم اصفهاني (د430).

4ـ نسبت به ساير كتب: مستخرج محمد بن عبدالملك بن امين نسبت به سنن ابي داود؛ مستخرج ابونعيم نسبت به توحيد ابن خزيمه و مستخرج ابوعلي طوسي بر سنن ترمذي، (سيوطي، 1/85، محمد ابوزهو، 404، الكتاني، 26)

ب ـ تاليف مستدركات

مستدرك عبارت از كتابي است كه به عنوان متمم كتابي ديگر و با شروط همان كتاب، احاديثي را كه از سلف فوت شده در خود گردآورد (شانه‏چي، 28؛ عتر، 260؛ الصباغ، 352). به اين ترتيب روايات كتب مستدرك به طور مطلق زائد بر كتبي است كه به عنوان مكمّل آن تاليف شده است. پس از تاليف صحيحين مستدركات فراواني براي آنها تاليف گرديد كه از همه مهم‏تر مي‏توان به كتاب الالزامات دار قطني (د385)، المستدرك علي الصحيحين حاكم نيشابوري (د405) و المستدرك علي الصحيحين حافظ ابوذر عبد بن احمد بن محمد... انصاري (د435) اشاره كرد (كتاني، 21 و 23). معروف‏ترين كتاب مستدرك همان مستدرك حاكم نيشابوري بر صحيحين است كه از نظر برخي از محققان نخستين گام در حوزه «زوائدنويسي» به شمار مي‏رود. محمد علّوش مي‏نويسد: «كسي كه در زمينه شناسايي زوائدنويسان گام بردارد متوجه مي‏شود كه نخستين كسي كه در اين زمينه به تأليف پرداخته حاكم در المستدرك است و به دنبال او مي‏تواند كارهاي حافظ ابن كثير، حافظ هيثمي، حافظ بوصيري، حافظ ابن حجر، حافظ ابن قطلونياالحنفي و سيوطي را ملاحظه كند و پس از سيوطي رشته تصنيف در اين فن تا عصر حاضر قطع گرديد (علّوش، 17). وي سپس در ارزيابي كار حاكم در المستدرك مي‏نويسد: (صص 191 تا 194 به اختصار) «در كتاب حاكم دو دسته حديث به شرح زير وارد شده است:

1ـ رواياتي كه در صحيح بخاري، صحيح مسلم يا يكي از اين دو كتاب اصلاً وارد نشده لكن شرايط آنها را دارد.

2ـ رواياتي كه با آن الفاظ و عبارات در صحيح بخاري و مسلم يا يكي از آن دو وارد نشده يا اگر وارد شده به صورت موجز و مختصر است و حاكم آنها را به صورت كامل‏تر نقل كرده است و اين نظير همان كاري است كه بعدها موءلفان كتب زوائد به آن پرداختند». مفصّل‏تر از كار حاكم در المستدرك از جهت اشتمال بر زوائدِ كتب حديث مي‏توان از جامع المسانيد ابن كثير ياد كرد. اين كتاب در اصل جامع بين كتب سته و مسانيد اربعه (مسانيد احمد، بزّاز، ابي يعلي و معجم كبير طبراني) است. اما به گفته ابن حجر، ابن كثير در جامع المسانيد به نقل رواياتي اقدام كرده كه در اصل اين كتب به ويژه مسانيد اربعه وجود خارجي ندارد (نقل از علوش، 215).

صحيح ابن حبّان نيز از جمله كتبي است كه نسبت به صحيح بخاري و صحيح مسلم مشتمل بر زوائد فراواني بوده و بعدها برخي از محققان ـ از جمله مغلطاي بن قليچ و نورالدين هيثمي ـ به استخراج اين زوائد دست زدند و كتب مستقلي تأليف كردند.

2ـ دوره متاخّران ـ ظهور تاليفات رسمي در حوزه زوائد

زوائدنويسي به طور رسمي در قرن هشتم رايج گرديد و ظاهراً نخستين كسي كه با عنوان «زوائد» به تاليف كتابي دست زد، مغلطاي بن قليچ حنفي (د762) بود كه كتابي به نام زوائد ابن حبان علي الصحيحين تاليف كرد كه اينكه نشاني از آن در دست نيست (رعيس، 60 به نقل از ابن فهد مكي و سيوطي و نيز ابن فهد، 139). اما در قرن‏هاي هشتم تا دهم پنج نفر از دانشمندان اهل سنت به نامهاي ابن الملقّن (د804)، هيثمي (د807) بوصيري (د804)، ابن حجر عسقلاني (د852) و سيوطي (د911) به نگارش تأليفاتي در زمينه زوائد دست زده و آثار مختلفي در اين حوزه به وجود آوردند كه بيشتر آنها تا عصر ما باقي مانده است. ذيلاً به معرفي كوتاهي از اين آثار به ترتيب زمان مي‏پردازيم.

الف ـ ابن ملقّن و كتب زوائد

عمر بن علي بن احمد... انصاري معروف به ابن الملقّن از محدثان بزرگ اهل سنت است كه در سال 723ق. در قاهره به دنيا آمد و در سال 804ق. در همان شهر چشم از جهان فروبست (ابن فهد مكّي، 197 و 202). وي داراي تأليفات متعددي در حوزه حديث است و از آن ميان، 4 اثر، در فنّ زوائد است. به گفته محققان او نخست زوائدي بر كتابهاي حديثي نوشت و سپس خود آنها را مورد شرح قرار داد؛ نام اين كتب به قرار زير است:

1ـ شرح زوائد مسلم علي البخاري، در 4 جلد؛

2ـ شرح زوائد ابي داود علي الصحيحين، در 2 جلد؛

3ـ شرح زوائد النسايي علي الاربعه، ناتمام؛

4ـ شرح زوائد ابن ماجه علي الخمسة، در 3 جلد (همانجا؛ 199 هامش به نقل از الضوء اللامع، علّوش، 298).

به طوري كه ابن حجر گفته است: وي آثار ابن ملقّن را به خط خود او ديده است، اما متأسفانه اين آثار در حيات موءلف، دستخوش آتش شد و نابود گرديد (نقل از علّوش، 298).

ب ـ هيثمي و كتب زوائد

علي بن ابي بكر سليمان... مشهور به نورالدين هيثمي از محدثان بزرگ اهل سنت، متولد سال 757ق. و در گذشته به سال 807ق است. وي از شاگردان و ملازمان زين‏الدين ابوالفضل عبدالرحيم عراقي بود و اكثر آثار خود را با هدايت و ارشاد اين استاد به رشته تأليف درآورده است (ابن فهد مكي، 239 الي 244). وي قهرمان زوائدنويسي بر كتب گوناگون حديثي اهل سنت است و هشت كتاب او در اين زمينه فهرست شده و اكثر آنها به طبع رسيده است (معارف، 176). مهم‏ترين كتاب او در اين رشته، مجمع الزوائد و منبع الفوائد است كه خود جامعي از 6 كتاب او در اين زمينه است (كتّاني، 172). اما آثار هيثمي در حوزه زوائد به شرح زير است:

1ـ غاية المقصد في زوائد المسند كه زوائد مسند احمد نسبت به صحاح سته است؛

2ـ كشف الاستار عن زوائد البزاز كه زوائد مسند بزاز ـ موسوم به البحر الزّخّار ـ بر كتب سته است؛

3ـ المقصد العلي في زوائد ابي يعلي الموصلي كه زوائد مسند ابي يعلي بر كتب سته است؛

4ـ البدر المنير في زوائد المعجم الكبير كه زوائد معجم الكبير طبراني بر كتب سته است؛

5 ـ مجمع البحرين في زوائد المعجمين كه زوائد معاجم صغير و وسيط طبراني بر كتب سته است؛

6 ـ بغية الباحث عن زوائد الحارث كه زوائد مسند حارث بن ابي اسامه بر كتب سته است؛

7ـ موارد الظمآن الي زوائد ابن حبّان كه زوائد صحيح ابن حبان بر صحيحين است؛

8 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد كه خود جامعي از ساير آثار هيثمي در زمينه زوائد است. (علّوش، 215 الي 251 و احدب، علم زوائد الحديث، 50) نسبت كتب ياد شده به هيثمي قطعي است، اما برخي از مصادر سه كتاب ديگر نيز در زمره آثار هيثمي برشمرده‏اند كه عبارتند از:

9ـ زوائد الحيلة لابي نعيم نسبت به كتب سته در يك جلد؛

10ـ زوائد فوائد تمّام نسبت به كتب سته به صورت ناتمام (كتاني، 72).

11ـ زوائد سنن دارقطني (كسروي، مقدمه مختصر اتحاف الساده) به عقيده برخي از محققان دو كتاب نخست بر سبيل اشتباه در حوزه زوائد ياد شده است، زيرا هيثمي احاديث كتب ياد شده را فقط بر اساس ابواب مرتب ساخته و كاري از جهت استخراج زوائد نسبت به آن انجام نداده است (احدب، 61). كتاب زوائد سنن دار قطني نيز از نظر بعضي از محققان از آثار قاسم بن قطلونيا الحنفي (د871) است (كتاني، 172)، لكن اين نيز مطابق تحقيق معاصران درست نمي‏نمايد، ضمناً اين كتاب در واقع تخريج زوائد رجال سنن دار قطني است (احدب، 63 الي 65).

چند نكته درباره مجمع الزوائد:

هيثمي، به طوري كه خود در مقدمه مجمع الزوائد گفته است، پس از آنكه با استفاده از كتب حديثي متقدمان از جمله معاجم و مسانيد، زوائدي بر صحاح سته نوشت، تصميم گرفت به توصيه استاد خود زين‏الدين ابوالفضل عبدالرحيم عراقي (د806) اين تصانيف را يكي كرده و كتاب واحدي فراهم سازد. وي اين كار را انجام داد و جهت سهولت بيشتر در استفاده از كتاب، اسناد روايات را حذف كرده و آنها را بر حسب موضوع تبويب نمود (همو، 1/7). به گفته برخي از محققان، مجمع الزوائد، جمع شش كتاب از كتب زوائد است كه هيثمي قبل از آن تاليف كرده بود. اين كتاب از سودمندترين كتبي است كه در اين رشته تأليف شده بلكه مي‏توان گفت كه هيچ كتاب ديگري به پاي آن نمي‏رسد (كتاني، 172). هيثمي پس از درج هر حديث به مصدر آن اشاره كرده و اطلاعات مفيدي در خصوص ضعف، حُسن و يا صحّت آن حديث افزوده است. اما اين شيوه، كليّت ندارد؛ وي ضمناًدر علت ضعف روايات گاه به جرح و تعديل راويان روي آورده. بدين سان، اثر هيثمي، در ميان متأخران، به صورت يكي از جوامع حديثي در آمد كه بر همه ابواب اصولي، فقهي، اخلاقي و نيز سيره و غير آن شامل گرديد.

ج ـ بوصيري و كتب زوائد

ابوالعباس شهاب‏الدين احمد بن ابي بكر بن... كناني شافعي مشهور به بوصيري (د840ق) در شمار زوائدنويسان قرن نهم‏ق. است كه در اين زمينه 4 كتاب به شرح زير تاليف نموده است:

1ـ مصباح الزجاجة في زوائد ابن ماجه كه شامل زوائد سنن ابن ماجه بر 5 كتاب مهم ديگر اهل سنت است؛

2ـ فوائد المنتقي لزوائد البيهقي كه زوائد سنن بيهقي نسبت به كتب سته است؛

3ـ اتحاف السادة المهرة الخيرة بزوائد المسانيد العشرة كه زوائد ده مسند را نسبت به كتب سته در بردارد؛

4ـ مختصر اتحاف السادة المهرة بزوائد المسانيد العشرة از همان موءلف؛

5 ـ تحفة الحبيب للحبيب بالزوائد في الترغيب و الترهيب كه مشتمل بر زوائد مسند فردوس و مسانيد ديگر نسبت به الترغيب و الترهيب منذري بوده لكن طبق نقل ابن حجر موءلف موفق به پاك‏نويس آن نشد و در حال حاضر اثري از آن به دست نيامده (كتاني، 170 و 171، علّوش، 253 الي 270).

چند نكته درباره اتحاف السادة المهرة و اختصار آن:

اين كتاب كه از مفصّل‏ترين كتب در حوزه زوائد به شمار مي‏آيد، داراي 10300 حديث است كه در 11 مجلد به چاپ رسيده و جلد يازدهم آن شامل فهرست كامل كتاب به همراه اطراف روايات است كه به صورت الفبايي تنظيم شده و نام راوي آن نيز مشخص گرديده است. كتاب شامل زوائد ده مسند از مسانيد قديمي بر كتب ششگانه اهل سنت است كه عبارتند از مسانيد: ابوداود طيالسي (د204)، حميدي (د219) مسدّد بن مسرهد (د228)، عبدالله بن محمدبن ابي شيبه (د235)، اسحاق بن راهويه (د238) محمد بن يحيي بن ابي عمر (د243)، احمد بن منيع البغوي (د244)، عبد بن حميد الكشي (د249)، حارث بن محمد بن ابي اسامه (د282) و ابويعلي موصلي (د307). بوصيري در خصوص روش خود در انتخاب روايات نوشته است (1/33): «فاذا كان الحديثُ في الكتبِ الستة او أحدِها من طريق صحابيٍ واحد لم أخرجه الاّ أَن يكون الحديثُ فيه زيادة عنه أحدِ المسانيد المذكورة تدلّ علي حكم فاخرجه بتمامه ثم اقول آخره رووه او بعضهم باختصار». او ضمناً روايات انتخابي را بر حسب ابواب مختلف اعتقادي، فقهي و... در 104 كتاب طبقه‏بندي و روايات هر كتاب را با سند كامل نقل كرده است. علاوه بر اين بوصيري، تقريباً هميشه ذيل هر حديث نظر خود را درباره رد يا قبول آن درج كرده و از اين جهت كيفيت اعتبار روايات را مشخص ساخته است (احدب، 55 و 56). وي، پس از تأليف اتحاف السادة المهرة، خود به تلخيص آن دست زد و آن را مختصر اتحاف السادة المهرة بزوائد المسانيد العشرة ناميد. وي در اين كتاب مشخصاً دو كار انجام داده است: نخست آن كه حدود 1000 حديث از كتاب اتحاف السادة... را حذف نمود به طوري كه مجموع روايات كتاب به 9000 حديث تقليل يافته، ديگر آن كه سند روايات را حذف نموده و آنها را به صورت معلق ـ با ذكر نام صحابي يا تابعي روايت كننده ـ يا حتي مرسل درآورده، اما نسبت به ساختار اصلي كتاب از نظر كتب و ابواب و نيز تعليقات ذيل روايات تغييري وارد نكرده است. در اين باره خود گويد(1/40): «فاردتُها محذوفة الأسناد... و رتّبته علي ماة كتاب اذكرها ليسهل الكشف منها و هي كتاب الايمان، كتاب القدر و...» (نيز قس: كسروي 1/10). اين كتاب نيز در عصر حاضر در ده مجلد و با تحقيق سيدحسن كسروي به طبع رسيده است.

د ـ ابن حجر عسقلاني و كتب زوائد

احمد بن علي بن محمد... عسقلاني معروف به ابن حجر (773ـ852ق) از پركارترين محدثان اهل سنت است كه داراي كتب فراواني در حوزه‏هاي مختلف علوم اسلامي به ويژه حديث و رجال است كه در تذكره‏ها از آن سخن رفته است (از جمله بنگريد به ابن فهد مكي، 326 الي 334). وي در حوزه زوائد داراي چند كتاب به شرح زير است:

1ـ المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، چاپ شده؛

2ـ زوائد مسند البزاز علي مسند احمد و الكتب الستة كه تلخيصي از مجمع الزوايد و به نوعي مكمّل كار هيثمي است؛

3ـ زوائد ادب المفرد بخاري بر كتب ششگانه؛

4ـ زوائد مسند احمد بن منيع بر كتب ششگانه و مسند احمد بن حنبل، اين كتاب موجود نيست؛

5 ـ زوائد مسند الحارث بن ابي اسامه بر كتب ششگانه و مسند احمد؛ اين كتاب هم به تنهايي موجود نيست بلكه دو كتاب اخير اينك در دل المطالب العالية قرار دارد (الكتاني، 171، احدب، 60 و 61، علّوش، 272 و 273)؛

6 ـ زوائد الفردوس للديلمي (كتاني، 171)، كه البته برخي از محققان معتقدند كه اين مطلب را جز كتاني كسي ديگر ادعا نكرده است و ظاهراً ابن حجر كتاب مسند الفردوس ديلمي را مختصر كرده و نام آن را تسديد القوس گذاشته است (احدب، زوائد تاريخ بغداد علي الكتب الستة، 1/63؛ علّوش، 300 و 301).

چند نكته درباره المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية

مهم‏ترين اثر ابن حجر در رشته زوائد حديث همين كتاب است. براي آشنايي بيشتر با محتواي كتاب و روش ابن حجر در انتخاب روايات، قسمتي از مقدمه كتاب را از نظر مي‏گذرانيم، آنجا كه مي‏نويسد: «اشتغال به دانش، خصوصاً اشتغال به حديث نبوي يكي از مهم‏ترين طاعات و عبادات است. از همين رو علماي ما احاديث پراكنده را گرد آورده و بر اساس مسانيد يا ابواب مرتب ساخته‏اند. به نظرم رسيد تمام احاديثي را كه در كتابهاي مختلف بدانها دست يافته‏ام، در كتاب واحدي فراهم سازم تا دسترسي بدانها براي طالبان حديث آسان گردد. اما بعداً از آن تصميم باز گشتم و بهتر ديدم آن بخش از احاديث «مسانيد» را كه در كتابهاي مشهور ـ صحاح سته و مسند احمد ـ به چشم نمي‏خورد يك جا گرد آورم. از اين رو از ميان مسانيد به هشت مسند كامل دست يافته‏ام كه عبارتند از مسانيد ابي داود طيالسي، حميدي، ابن ابي عمر، مسدّد، احمد بن منيع، ابي بكر بن ابي شعبه، عبد بن حميد و حارث بن ابي اسامه. افزون بر مسندهاي ياد شده، به نسخه كامل مسندهاي ديگري هم چون مسند بزّاز، ابي يعلي و طبراني دسترسي پيدا كردم، اما چون ديدم استادم ابوالحسن هيثمي احاديث افزون بر كتب ششگانه را از كتابهاي ياد شده و مسند احمد بيرون كشيده و با حذف سند اسانيد در كتاب ويژه‏اي (مجمع الزوائد) مدوّن ساخته، به خود جرأت ندادم در كار او دخالت كنم و تنها آن بخش از احاديث مسند ابي يعلي را كه او بدان دست نيافته بود بررسي كردم زيرا او در كتاب خود بر مختصر مسند ابي يعلي قناعت كرده بود... من اين كتاب را بر اساس احكام فقهي منظم ساختم و به دنبال آن احاديث مشتمل بر آغاز آفرينش، ايمان، علم، سنت، تفسير، اخبار پيامبران، مناقب، سيره نبوي، مغازي، خلفا، آداب، ادعيه، زهد، رقائق، فتنه‏ها، تعبير خواب، بعث و زنده شدن مردگان را ذكر كردم و آن را المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ناميدم. در اين كتاب با خود شرط كرده‏ام كه حديث هر صحابي را كه صاحبان آن هفت كتاب نقل كرده‏اند، ذكر كنم. هر چند آن حديث را آنان يا برخي از ايشان از زبان صحابي ديگري روايت كرده باشند كه در مورد اخير گاه خواننده را بدان حديث رهنمون ساخته‏ام». (همو، 1/3 الي 5 و نيز نك: طباطبايي، 303 الي 305 با اندكي تلخيص).

گفتني است كه كتاب المطالب العالية بر پايه شماره گذاري مصحّح، 4702 حديث را در بردارد و ابن حجر به دنبال بسياري از احاديث در باب صحت و سقم يا اتصال و انقطاع اسناد روايات، مطالبي عرضه داشته كه به نوبه خود مفيد تواند بود. علاوه بر آن در پايان هر حديث، مشخص شده كه آن حديث از كداميك از مسندهاي مورد نظر گرفته شده است (طباطبايي، 306). آخرين نكته آن كه موضوع دو كتاب اتحاف الساده... و المطالب العالية تقريباً واحد است جز آن كه در كتاب ابن حجر زوائد حديثي نسبت به مسند احمد بن حنبل نيز مد نظر موءلف آن بوده لكن در كتاب بوصيري زوائد تنها نسبت به كتب سته استخراج شده است (احدب، 60 و 61) و برخي، از جمله حبيب الرحمن اعظمي بر اين عقيده‏اند كه بوصيري از تأليف ابن حجر آگاه بوده و در مواردي بي‏ذكر مأخذ از آن كتاب نقل كرده است (همو، مقدمه المطالب العاليه، 1/صفحه ف).

ه·· ـ سيوطي و كتب زوائد

آخرين نفر در حلقه زوائدنويسان متاخّر، جلال‏الدين سيوطي (د911) محدث بزرگ اهل سنت است كه آثارش در حوزه زوائد ـ نسبت به ديگر تأليفات حديثي او ـ محدود است. اين آثار عبارتند از:

1ـ زوائد شعب الايمان بيهقي نسبت به صحاح سته، در يك جلد و به صورت ناقص؛

2ـ زوائد نوادر الاصول حكيم ترمذي؛

3ـ بغية الرائد في الذيل علي مجمع الزوائد، به طور ناتمام (كتاني، 172).

دو كتاب نخست در حال حاضر مفقود است (علّوش، 299).

عصر حاضر و زوائدنويسي

زوائدنويسي يكي از شعب علوم حديث است كه در عصر حاضر مورد توجّه محدّثان قرار گرفته و آثار جديدي نيز در عرصه پژوهش‏هاي حديثي به خود اختصاص داده است. به جز تصحيح و تحقيق كتابهاي متأخران در حوزه زوائدنويسي كه بيشتر با مقدّمه‏هاي ارزنده‏اي درباره پيدايش زوائدنويسي و معرفي كتابهاي اين رشته همراه است، ساير آثار معاصران در زمينه زوائدنويسي را مي‏توان در دو محور طبقه‏بندي كرد:

الف ـ پيدايش آثار جديد از كتب زوائد

مهم‏ترين آثار جديد در اين زمينه به قرار زير است:

1ـ اسعاء الرائي بزوائد النسايي از سيد حسن كسروي، به صورت ناتمام؛

2ـ الحوض المورود في زوائد منتقي ابن الجارود از محمد ناصر الالباني، به صورت ناتمام؛

3ـ زوائد تاريخ بغداد علي الكتب الستة از دكتر خلدون احدب؛

4ـ زوائد سنن الدارمي علي الكتب الستة از سيف الرحمن مصطفي؛

5 ـ زوائد السنن علي الصحيحين از صالح احمد شامي كه در اين كتاب احاديث زائده سنن (سنن اربعه و سنن دارمي) نسبت به صحيح بخاري و صحيح مسلم را گردآوري كرده و ذيل هر حديث اطلاعاتي پيرامون ضعف يا صحت اين احاديث ذكر كرده است.

ب ـ پيدايش كتب در زمينه علم زوائد الحديث

علم زوائد الحديث دانشي است كه به بررسي وضعيت روايات خاص يك مصنَّف حديثي نسبت به كتب شش گانه و ديگر كتب مهم حديثي مي‏پردازد. در اين گونه آثار، رواياتي كه از آن مصنَّف كه يا اصلاً در كتب اصلي وارد نشده، يا اگر وارد شده از ناحيه صحابي ديگر آمده و نيز رواياتي كه گرچه در اين كتب وارد شده لكن در آن مصنَّف، مشتمل بر نكات اضافي مؤثّر مي‏باشد، گرد آمده است (احدب، 12).

با توجه به تعريف ياد شده، در عصر حاضر در اكثر كتب مصطلح الحديث فصلي به بررسي زوائد الحديث اختصاص يافته كه در آن موءلفان به تعريف زوائد، بحث از پيشينه زوائدنويسي و معرفي آثار مهم در اين حوزه پرداخته‏اند. علاوه بر اين، چندين كتاب نيز در باب علم زوائد الحديث تأليف شده كه اهم آن به قرار زير است:

1ـ علم زوائد الحديث از دكتر خلدون احدب؛

2ـ علم زوائد الحديث، دراسة و منهج و مصنّفات از عبدالسلام محمد علّوش؛

3ـ كتب الزوائد، نشأتها، اهميتها و سبل خدمتها از محمد عبدالله ابوصعليك.

منابع:

الرعيس، نايف بن هاشم مقدمه المقصد العلي‏في زوائد ابي يعلي الموصلي، جدّه، 1400ق.

غفاري، علي اكبر، تلخيص مقباس الهداية، تهران، 1366.

طباطبايي، سيدكاظم، مسند نويسي در تاريخ حديث، قم، 1376.

هيثمي، نورالدين، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بيروت، 1402ق.

الصباغ، محمد، الحديث النبوي، مصطلحه، كتبه و بلاغته، دمشق، 1397ق.

ابو شهبه، محمد، الوسيط في علوم و مصطلح الحديث، قاهره، دارالفكر العربي، بي‏تا.

همو، مختصر اتحاف السادة المهرة بزوائد المسانيد العشره، به تحقيق سيد حسن كسروي، بيروت، دارالكتب العلميه، بي‏تا.

مدير شانه‏چي، كاظم، دراية الحديث، قم، 1362.

ابوصعليك، محمد عبدالله، كتب الزوائد، نشأتها، اهميتها و سبل خدمتها، دمشق، 1417ق.

علّوش، محمد، علم زوائد الحديث، دراسة و منهج و مصنّفات، بيروت، 1415ق.

معارف، مجيد، تاريخ عمومي حديث، تهران، 1377.

عتر، نورالدين، منهج النقد في علوم الحديث، بيروت، 1412ق.

بوصيري، شهاب‏الدين، اتحاف السادة المهرة بزوائد المسانيد العشره، رياض، 1419ق.

سيوطي، جلال‏الدين، تدريب الراوي، به تحقيق دكتر احمد، بيروت، 1405ق.

ابن فهد مكي، تقي‏الدين محمد، لحظ الالحاظ بذيل طبقات الحفاظ، بيروت، دارالكتب العلميه، بي‏تا.

طلحان، محمود، اصول التخريج و دراسة الاسانيد، رياض، مكتبة الرشد، بي‏تا.

همو، المقصد العلي في زوائد ابويعلي، جدّة، 1400ق.

عسقلاني، احمد بن حجر، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانيه، رياض، 1418ق.

همو، علم زوائد الحديث، دمشق، 1413ق.

كتاني، محمد بن جعفر، الرسالة المستطرفه لبيان مشهور كتب السنة المشرفه، بيروت، 1414ق.

محمد ابوزهو، محمد، الحديث و المحدثون، بيروت، 1404ق.

احدب، خلدون، زوائد تاريخ بغداد علي الكتب السته، جدّه، دارالبشير.

/ 1