«و لله او وجدته قد تزوّج به النساء و ملک به الإماء لرددته».اسلام به منظور تحقّق بخشيدن به عدالت اجتماعي و اقتصادي، و ايجاد امنيت اقتصادي و تشويق به سرمايهگذاري در عرصههاي مشروع توليد و توزيع و بستن راههاي فساد و اسراف و اشرافيّت و طاغوتزدايي و نيز به خاطر ريشهکن نمودن عوامل فساد و اختلاس و ايجاد جوّ سالم در کشور، آدولت را موظّف کردهاست که ثروتهاي ناشي از فعاليتهاي کاذب و نامشروع آرا که به جز مفاسد اقتصادي مانع از رشد جامعه است، بگيرد و به صاحبان «اصلي آنها مسترد کند؛ و در صورت فقدان يا عدم امکان دستيابي به صاحبان اصليشان، به بيتالمال مسلمانان تحويل نمايد.برخي از انواع درآمدهاي نامشروع از نظر اسلام عبارت است از:درآمدهاي ناشي از ربا. اموال غصب شده و درآمدهاي ناشي از تصرّفات عدواني در اموال مردم: «لا تأکلوا اموالکم بينکم بالباطل»،«لايحل لمسلم اَنْ يأخذ مال اخيه بغير حقّ»رشوه که براي پايمال کردن حقّي و يا احياي باطلي در دستگاه قضايي گرفته ميشود، و بالاترين فساد و ناامني و بيعدالتي را در جامعه رواج ميبخشد که در روايات اسلامي از آن به کفر، تعبير شدهاست.اختلاس و سوء استفاده از اموال دولتي و حيف و ميل نمودن آن، که در «نهجالبلاغه ـ از آن با تعبير بالاترين خيانت و بدترين شکل دزدي ياد شده است: «ان اعظم الخيانة خيانة الأمّة»در موارد زيادي از اين کتاب از جمله نامههاي 20، 40 و 41 ذکر اختلاس و 1 برخورد بسيار شديد حضرت (ع) با آن آمدهاست. اموال مسروقه و درآمدهايي که از طريق سرقت اموال ديگران به دست ميآيد.سوءاستفاده از موقوفات، چه به صورت تصرّف اعيان موقوفه و چه به نحو تصاحب منافع و درآمدهاي آنها