«الله الله في الايتام، فلا تغبّوا افواههم و لا يضيعوا بحضرتکم» يعني «خدا را خدا را در مورد «يتيمان» نکند آنها گاهي سير و گاهي گرسنه بمانند، نکند در حضور شما در اثر عدم رسيدگي، پايمال شوند»طبيعت انسان چنان نيست که از قدرت کار وخلاقيّت در همه شرايط و براي هميشه در طول حيات خويش برخوردار باشد.فردي که به دلايلي موجّه بيکار است و يا به دليل پيري و فرسودگي و از کارافتادگي قادر به تأمين زندگي خويش نيست و همچنين آنها که سرپرست ندارند و يا در راه ماندگاني (ابن السّبيل) که عليرغم داشتن امکانات مالي در شرايط عسرت قرار گرفتهاند و نيز کساني که دچار حوادث و سوانح شدهاند و نيازمندخدمات بهداشتي، درماني و مراقبتهاي پزشکي پرهزينه هستند، همه و همه حقّي را بر عهده حکومت ايجاد ميکنند که از آن به عنوان «حقّ تأمين اجتماعي» تعبير ميشود.دولت اسلامي مکلّف است طبق قوانين و ضوابطي که وضع ميکند (که منابع آنها در کتاب و سنّت آمدهاست) از محلّ درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمايتهاي مالي را در مواردي که ذکر شد، براي يکيک افراد کشور اسلامي تأمين نمايد و از طريق بيمه و غير آن، زندگي آينده افراد را تأمين نمايد.در دوران حکومت علي (ع) هنگامي که آن حضرت پيرمرد نابيناي از کارافتادهاي را ميبيند که از مردم تقاضاي کمک ميکند و از حالش سؤال ميکند (ماهذا؟) ميگويند: مسيحي است. ميفرمايد: «استعملتموه حتي اذا کبر و عجز منعتموه؟ انفقوا عليه من بيتالمال» يعني «از او تا جوان بود، کار کشيديد اکنون که پير و ناتوان شدهاست، به حال خود رهايش کردهايد؟» و آنگاه دستور داد، براي او از بيتالمال مسلمانان مستمرّي قرار دهيد. اين حکم درباره ارزش و عظمت کار در اسلام قرنها پيش از سن سيمون و لوئي بلان و پردون و روبرت اون و پيروان آنان صادر شدهاست. با مروري بر سخنان علي (ع) درمييابيم که اصناف آسيبپذير جامعه نه تنها نبايد مورد تحقير قرار گيرند، بلکه آنها صاحب حق هستند و در نهايت تواضع بايد حقّشان از سوي حکومت اسلامي ادا گردد.