بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در حديثي آمدهاست: اسيري را که توان راهرفتن ندارد و امکان حمل اوهم نيست، رها کن و او را مکش؛ چراکه تو نميداني حکم امام درباره او چيست؟ «اِن اَخَذْت الاسيرَ فعجز عم المشي و لم يکن معک محمل فأرْسِلْه و لا تقتله فانک لاتدري ماحکم الامام فيه» در روايت ديگري آمدهاست: «ابوغرّه جحمي در جنگ بدر به اسارت درآمد و به پيامبر (ص)گفت: اي محمّد من عيالمندم،بر من منّت بگذار و ازادم ساز. رسول خدا(ص) نيز با اين شرط که به کارزار برنگردد، آزادش کرد. به مکه رفت و در آنجا اعلام کرد که من محمّد را بازي دادم و او مرا آزاد ساخت. در روز احد نيز در جنگ شرکت کرد. رسول خدا (ص) او را نفرين کرد که از چنگ مسلمانان در رود، پس اسير شد. اين بار نيز گفت: من عيالمندم. بر من منّت بگذار و رهايم ساز، پيامبر (ص) گفت: «آزادت کنم تا به جمع قريش در مکّه درآيي و بگويي محمّد را مسخره کردم؟ نه مؤمن از يک سوراخ دوبار گزيده نميشود؛ و سپس آن حضرت (ص) او را با دست خود کشت»
حقوق منتقدان ، مخالفان و دشمنان
اين عنوان تعريف ثابت و مشخصّي ندارد. آنچه ما در ادامه بحث خواهيم گفت، بر اساس تعريفي است که خود ارائه ميدهيم.
گروه اوّل :
منتقدان عبارتند از کساني که اصل نظام را قبول دارند، امّا نسبت به اعمال حکومت عيب و ايراد ميگيرند، پيشنهادهاي اصلاحي دارند و بيشتر موضع دوستانه دارند تا خصمانه
مخالفان سياسي کساني هستند که اصولاً ديدگاههاي ديگري در مسائل اجتماعي،سياسي و اقتصادي دارند. برخي از افراد و جناحهاي اين گروه ممکن است اصل حکومت را هم قبول نداشتهباشند، امّا دست به اسلحه و عمل نظامي نميزنند و صرفاً مايل هستند افکار خود را آزادانه در جامعه مطرح سازند.
گروه سوّم:
دشمنان نظامي هستند که براي براندازي نظام اسلامي دست به اقدام مسلّحانه ميبرند. اين گروه در اصلاح «بغاة» ناميده ميشوند.