«گروه متشکلّي که بر اساس يک تفکّر انحرافي در برابر امام (دولت اسلامي) شورش کنند و مردم را به قيام عليه امام دعوت کنند و حاکميّت اسلامي را به مخاطره افکنند و با خطّ مشي و سياست براندازي، جرياني را در جامعه اسلامي به وجود آورند، بغاة ناميده ميشود...«اين واژه سياسي در اسلام، هم ريشه قرآني دارد: «فاِنْ بغت احديهما علي الاخري فقاتلوا التّي تبغي» و هم ريشه در حديث نبوي «يا عمار تقتلک الفئه اباغية ...»موارد زير را ميتوان از مصاديق باغي دانست: الف) احزاب و گروههايي که در دارالاسلام از اطاعت امام سرپيچي ميکنند و دست به قيام عليه دولت ميزنند و فرمانبرداري را موکول به ايجاد تغييرات و اصلاحات موردنظر خود ميکنند. ب) احزاب و گروههايي که با تحريک مردم به شورش و قيام عليه امام قصد سرنگون کردن حکومت اسلامي و ايجاد هرجومرج و نقض حاکميّت اسلام را دارند، بدون آنکه طرحي براي به دست گرفتن قدرت داشتهباشند. ج) احزاب و سازمانهايي که به منظور تجزيه قسمتي از دارالاسلام و جدانمودن آن از حاکميّت امام دست به شورش و تحريک مردم ميزنند و با مخالفت و نافرماني از امام، مرکزيّت حکومت اسلامي را نقض و خواستار سياست ملوک الطّوايفي و يا ايجاد دولت جديد در بخشي از حوزه حکومت «اسلامي ميباشند؛ و هدف خود را از طريق تضعيف دولت اسلامي و ايجاد تفرقه و بدبيني و نهايتاً سلب حاکميّت در قلمرو مورد نظر دنبال ميکنند.د) جمعيتي که با تشکيلات سازمان يافته با اعمال فشار سياسي و تبليغاتي و راهاندازي توطئهها از خارج دارالاسلام و نفوذ در داخل بخواهند به صورت يک حرکت خزنده مردم را عليه امام بشورانند و حاکميّت دولت اسلامي را نقض و حکومت اسلامي را ساقط کنند.هـ) احزاب و سازمانهايي که بخواهند يکي از اهداف ذکر شده را از طريق اِعمال قوّه قهريّه از خارج و يا داخل کشور اسلامي دنبال نمايند و عليه امام مسلّحانه قيام کنند.