بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اسلام با زور و شمشير پيش نرفته است بلکه به جاي فتح درها و ديوارها، دلها «و عقلها را با منطق قوي، حق خواهي، عدالت طلبي و محبّت محوري خود فتح کرده است. به چند نکته ذيل توجّه مي کنيم:اسلام قلم بطلان و خطّ قرمز درشتي بر همه امتيازات جاهلي از قبيل نژاد، زبان، رنگ، قبيله سرزمين، ملّيّت و نظاير آنها کشيده است. مرز ميان انسانها عقيده است، لذا سلمان فارسي ايراني در سايه اين فرهنگ تبديل مي شود به سلمان محمّدي، ولي در مورد فرزندي که از خون نوح (ع) پيغمبر خداست، گفته مي شود «انه ليس من اهلک»گاهي اوقات حساب اديان و آيينها با پيروانشان تفاوت دارد؛ يعني اسلام نسبت به ديانت يهود و حتّي آيين تحريف شده حضرت موسي (ع) آنهمه عنايت و تساهل و تسالم مي ورزد، امّا صد البته در برابر يهوديان لجوج و عنودي که در صدر اسلام آنهمه با اسلام و پيامبر (ص) دشمني کردند و خيانتها روا داشتند بايد رفتار متناسب با خودشان داشته باشد. اين قضيه از سوي ديگر نيز درست است؛ يعني اگر در برهه هايي از زمان و بريده هايي از زمين، برخورد خشن و ناصوابي نسبت به اديان ديگر صورت گرفته است، اين امر نبايد به حساب اسلام گذاشته شود. اسلام از بسياري برخوردها که مبتني بر موازين صحيح نبوده و مبتني بر هوسها يا تعصبّات يا سوء برداشتها بوده است، بري و بيزار مي باشد.برخي از آنها که عميقاً با اسلام آشنايي ندارند، از اين حرفها پلوراليسم ديني يعني تکثّرگرايي را نتيجه مي گيرند. طرفداران اين مکتب معتقدند که اديان گوناگون، چون از حقّانيّت نسبي برخودارند، همگي مي توانند مايه رستگاري و يا کمال نفس پيروان خود شوند. بنابراين، مؤمنان به اديان مختلف اوّلاً نبايد حقّانيّت دين خود را مطلق کنند که در نتيجه، ديگران را تکفير نمايند و ثانياً بايد ديگران و اديان ديگر را تحمّل نمايد. تعبير ديگري از پلوراليسم مي گويد که ريشه همه اديان، يکي است؛ اختلاف در فهم اديان است، نه در حقيقت اديان. بنابراين نبايد گفت که اين دين درست است و آن دين غلط هر کسي به اندازه ظرفيت و ذهنيّت خود درکي از آن حقيقت را دارد. پس اصلاً صحبت از درست و غلط، معنا ندارد. در پاسخ اينان به اختصار گفته مي شود که آري، اسلام ريشه تمام اديان را واحد و حق مي داند: «لا نفرّق بين احدٍ من رسله» امّا بنا بر حکمتهايي که در تشريع شرايع الههي است، آنگاه که عمر شريعتي به پايان مي رسد، شريعت ديگري تبليغ مي شود که قطعاً از آيين و شريعت پيشين، کاملتر است. خلاصه آنکه امروز هيچ ديني نيست مگر اسلام، و خداي واحد که برانگيزاننده همه «پيامبران با ريشه واحد است، تنها اسلام را از بندگانش مي خواهد و مي پذيرد: «ان الدين عند الله الاسلام»و «و من يَبْتَغ غير الاسلام ديناً فلَنْ يُقْبَلَ منه و هو في الآخرةِ من الخاسرين» يعني «دين نزد خدا اسلام است» و «هرکه ديني جز اسلام بگزيند، هرگز از او پذيرفته نيست و او در روز واپسين از زيانکاران خواهد بود»