ب) حقوق کفّار ذمّي (17 اهل کتاب) - گستره حقوق انسانی در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گستره حقوق انسانی در نهج البلاغه - نسخه متنی

صادق علمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ب) حقوق کفّار ذمّي (17 اهل کتاب)

1- بهره مندي از حقوق عمومي :

«و لا تْمُسَّن مالَ احدٍ من الناس مصلٍّ او مُعاهدٍ الا أن تجدوا فَرَساً او سلاحاً يُعديه به علي اهل الاسلام» يعني «به مال احدي، چه مسلمان و چه غير مسلماني که در پناه اسلام است، دست نزنيد؛ مگر اينکه اسب يا سلاحي باشد که براي تجاوز به مسلمانان به کار گرفته مي شود»

کفّار ذمّي يعني کفّار اهل کتاب که بر اساس قرارداد ذمّه در پناه حکومت اسلامي زندگي مي کنند، همانند مسلمانان از همه حقوق و آزاديها برخودار هستند. جان، مال، آبرو کار، مسکن و حتّي اسلحه آنها از طرف مس?لمانان در امنيت کامل است.

رسول خدا (ص) فرمود: «هر که کافر ذمّي را بکشد، هرگز بوي بهشت را استشمام نخواهد کرد، در حالي که بوي بهشت چنان است که از فاصله چهل سال راه به انسان مي رسد»

در حديث ديگري از رسول خدا (ص) چنين آمده است: «آگاه باشيد هرکس کافري ذمّي را ظلم کند يا از حقّ او بکاهد يا او را به کاري وادارد که بيش از توان اوست يا بدون رضايتش از او چيزي بگيرد، من در روز قيامت دشمن و طرف او خواهم بود»

اقليّتهاي ديني در دوران صلح از آزادي مطلق در امر مسکن برخوردارند هم در جهت نقل و انتقال از جايي به جايي اختيار تام دارند و هم از نظر امنيت تضمين هستند. علي (ع) هنگامي که مي شنود لشکريان معاويه در شهر انبار به خانه يک زن مسلمان و يک زن معاهد و ذمّي تجاوز کرده اند و جواهرات از دست و پا و گردنشان ربوده اند، مي خروشد و مي فرمايد که «اگر انسان به خاطر همين حادثه بميرد، جاي ملالت و سرزنش ندارد، بلکه به نظر من شايسته است که انسان با شنيدن چنين خبري، جان بسپارد»

کفّار اهل کتاب از آزادي مذهبي در انجام مراسم ديني شان و نيز مصونيّت معابد برخوردارند. اسلام به همه پيامبران الههي احترام مي گذارد و براي پيروان اسمي آنها نيز حرمتي والا قائل است. هرگز شنيده نشده است که پيامبر اسلام (ص) فرد مسيحي يا يهودي يا ديگري را به خاطر اينکه اسلام نياورده کشته باشد و نيز شنيده نشده است که پيامبر (ص) و اصحاب آن حضرت فًردي از اهل کتاب را اذيت کرده يا زندان نموده يا او را از عقيده و اجراي شعائر ديني اش بازداشته باشند، و يا اينکه در طول نبردها و غزوه ها و نيز دعوت مسالمت آميزشان کليسا يا کنيسه اي را ويران کرده باشند؛ بلکه برعکس تاريخ گواه است که پيامبر اسلام با مسيحيان نجران مصالحه کرد.

/ 70