آشنايي با علم درايه - آشنایی با علم درایه (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با علم درایه (2) - نسخه متنی

محمدحسن ربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آشنايي با علم درايه

نگاه حوزه ـ اسفند 78 ، شماره 58 _ 55

محمد حسن رباني

شاخه ‏هاي علم حديث

علم الحديث، گونه ‏هاي مختلف روايات و احاديث پيامبر و أ يمّه اطهار عليه‏السلام را بررسي و تحليل مي‏كند و ما در اين فصل به پاره‏اي از علوم مربوط به حديث اشاره مي‏كنيم:

علم رجال الحديث

از قديم‏ الايام كه بخش اعظم روايات به دست نااهلان افتاد به خاطر جعل و تحريف آنها صحيح و سقيم با هم درآميخته شد، عالمان متعهد بر آن شدند كه در مورد راويان صادق و كاذب مشخصه ‏هايي را تعيين كنند، تا براساس آنها پيرامون شخصيّت هر يك از روايت‏كنندگان داوري درستي صورت گيرد. چنين بود كه علم رجال حديث به تدريج شكل گرفت. موضوع اصلي اين علم، راويان احاديث و بررسي و كنكاش شخصيّت آنها مي‏باشد.

و امّا بحث از سند حديث به صورت صغروي در داخل اين علم مطرح مي‏شود؛ كه اين مهمترين فرق بين علم رجال و در ايهالحديث، است زيرا علم درايه‏الحديث از سند روايت به گونه‏اي كبروي كلي بحث مي‏كند. پس از آن كه خصوصيات هر راوي مشخص شد علم درايه الحديث، را از نظر درستي و نادرستي تقسيم كرده و گونه‏ هاي مختلف آن را معرفي مي‏كند.

علماي علم رجال، كتابهاي ارزشمندي درباره اين علم تأليف كرده‏اند. كه از معروفترين و برجسته‏ترين آنها، «رجال نجّاشي» و «رجال كشّي» مي‏باشد.

«كشي»، از عالمان برجسته رجال است و متأسفانه اصل كتاب او موجود نيست؛ آن چه در اختيار ما مي‏باشد، تلخيص آن است كه شاگرد ايشان، شيخ طوسي (م 460 هـ.ق) آن را براي ما به يادگار گذاشته است. حاشيه‏اي توسط علّامه ميرداماد بر رجال‏كشي نوشته شده كه مؤسسه آل‏البيت در دو جلد به چاپ رسانده است و تلخيص شيخ طوسي نيز توسط حسن مصطفوي تصحيح و همراه فهارس مختلف از سوي انتشارات دانشگاه مشهد به چاپ رسيده است.

از ديگر كتاب‏هاي معروف علم رجال، فهرست و رجال شيخ طوسي مي‏باشد. شيخ طوسي با تأليف اين دو كتاب، خدمت گرانقدري به علم حديث و رجال نمود. اين چهار كتاب، به اصول رجال معروف مي‏باشند، كه مورد استفاده علما و فقها در دوره‏ هاي بعدي قرار گرفته و زمينه را براي تأليف كتاب‏هاي متعددي پس از شيخ طوسي فراهم آورده‏اند. به عنوان نمونه مي‏توان از مقدمه مؤسسه آل‏البيت بر منتقي المقال يعني كتاب رجال ابوعلي حأيري و همچنين از مقدمه مقباس الهدايه علاّمه مسماقاني نام برد كه در آن 50 جلد كتاب رجالي معرّفي شده است.

درايه الحديث

اين دانش شاخه‏اي مهم از علم الحديث است كه اين مقالات براساس آن عرضه مي‏شود و در جريان بحث به پاره‏اي از كتب نوشته شده در اين علم نيز اشاره مي‏گردد.

فقه الحديث

اين علم، عهده‏دار شرح و بسط اخبار است و راه فهم روايات را همواره مي‏كند. علماي عامّه و خاصّه در اين زمينه، كتاب‏هايي را تأليف نموده‏اند كه معروف‏ترين آنها از عامّه عبارت است از:

فتح الباري في شرح صحيح البخاري تأليف ابن حجر عسقلاتي (م 825 هـ.ق) كه به اميرالمؤمنين حديث معروف است.

ارشادي الساري في شرح صحيح البخاري تأليف ابن حجر قطلافي.

شرح كرماني بر صحيح بخاري.

و همچنين شرح عيني بر صحيح بخاري، تأليف علاّمه بدرالدين أبي‏محمد، محمّد ابن أحمد العيني ( 762 .855 ه . ق) كه به نام عمده القاري معروف مي‏باشد. صحيح بخاري شرحي ديگر نيز دارد به نام كوثرالمعاني الدراري في كشف خبايا صحيح البخاري، تأليف علامه شيخ محمّد خضر الجكني الشنقيطي (م 1354 هـ.ق) كه در بيروت به چاپ رسيده و اخيراً شهرت بسزايي يافته است.

شرح نووي بر صحيح مسلم، معروفترين شرح صحيح مسلم است. وي همان عالم حديث‏شناس و صاحب كتاب التّقريب و التيّسرات مي‏باشد. اين كتاب به طور مستقل و در مقدمه شرح عيني بر بخاري به چاپ رسيده است.

از عالمان خاصه نيز در اين راه، آثار گرانسنگي بر جاي مانده است، كه در اينجا به بعضي از آنها اشاره مي‏كنيم:

1. روضه المتّقين

تأليف علاّمه محمّد تقي مجلسي (م 1070 هـ.ق) شرحي است بر، من لا يحضره الفقيه.

ايشان شرحي فارسي نيز بر همين كتاب دارد كه به لوامع صاحب قراني مشهور است و تاكنون 6 جلد آن به چاپ رسيده است.

2. مرآه العقول

تأليف علامه محمّد باقر مجلسي (م 1111 هـ.ق) كه در 28 جلد به طبع رسيده و اين كتاب شرحي بر دوره كافي، مشتمل بر اصول و فروع و روضه مي‏باشد.

ملاذالاخيار

شرحي ديگر از علاّمه مجلسي بر تهذيب شيخ طوسي است كه توسط كتابخانه آيت‏الله العظمي مرعشي در 16 جلد به چاپ رسيده است.

3. شرح اصول كافي

تأليف ملاّ صالح مازندراني (م 1089 هـ.ق). گفته شده اين كتاب بهترين شرح بر اصول كافي مي‏باشد و در 12 جلد به چاپ رسيده است.

4. وافي

تأليف فقيه نامور فيض كاشاني (م 1091 هـ.ق)، مجموعه روايات كتب اربعه را دربر دارد و معضلات هر يك را نيز توضيح داده است.

غريب الحديث

اين دانش نيز از شاخه علم الحديث است كه در موضوع حديث، كنكاشي فوق‏العاده دارد. علم غريب الحديث معني واژه‏ هاي احاديث را روشن مي‏سازد و لغات نامأنوس را شرح مي‏دهد. علما در زمينه غريب‏الحديث، بسيار كار كرده‏اند.

در مقدمه كتاب نهايه ابن اثير آثار برخي از علما در اين زمينه معرّفي شده است از معروف‏ترين كتاب‏هاي اين فن مي‏توان به كتب ذير اشاره كرد:

5. الفايق

تأليف جارالله زمخشري (م 538 هـ.ق). وي در اين كتاب لغات مشكل و روايات را براساس حروف الفبا توضيح داده است.

اين كتاب در 4 جلد در چند مرحله به طبع رسيده است.

6. النّهايه

تأليف ابن اثير جزري (م 606 هـ.ق). اين كتاب در پنج جلد بارها به طبع رسيده و به خاطر روان‏بودن عبارات و نظم دقيق آن، بيشتر از الفايق مورد توجّه علما و دانش‏پژوهان قرار گرفته است. كه در بحث حديث غريب به گونه‏اي مفصّل پيرامون آن توضيح خواهيم داد.

7. مجمع البحرين

تأليف فقيه برجسته اماميه، علامه فخرالدّين طريص (م 1085 هـ.ق) مي‏باشد كه احاديث پيامبر و أيمّه و همچنين لغاتي از قرآن را توضيح داده است.

مجمع البحرين (مختلف الحديث)

علمي است كه به رفع تعارض و تمانع بين روايات مي‏پردازد. كتاب استبصار شيخ طوسي در همين راستا تأليف شده است و با آنکه شيخ تمام روايات استبصار را در تهذيب ذكر كرده است، ولي در استبصار به ذكر روايات متعارضه و رفع تعارض آن پرداخته است. بر استبصار نيز شرحي توسط شيخ محمّد عاملي، نوه شيخ ثاني نوشته شده به نام استقصاءالاعتبار كه مؤسسه آل البيت در مشهد اقدام به تصحيح آن نموده و در شرف چاپ مي‏باشد. محدّث بحراني در حدايق از آن بسيار نقل مي‏كند.

علم علل الحديث

از شاخه‏ هاي مهم علوم الحديث است كه عالمان ديني شناخت آن را از برترين علوم دانسته‏اند. چنان چه شهيد ثاني درالدّرايه پيرامون ضرورت آن بحث نموده و اهميّت آن را يادآور شده است.

اين علم در حقيقت از اسباب و علل، پنهان و آشكار احاديث بحث مي‏كند كه موجب قدح و ضرر در دلالت و ظاهر خبر مي‏شود. و حتّي صحّت روايت را مورد ترديد قرار مي‏دهد. گاهي نيز روايت را از حجيّت دلالي ساقط مي‏كند.

به ديگر سخن، علم علل الحديث، در واقع از علّت‏هايي بحث مي‏كند كه موجب تعليل و تنقيص روايت مي‏شود. ما، بحثي مفصّل از اين علم را در ذيل (حديث معلل) خواهيم نگاشت. شخصيّت‏هايي مثل فضل‏بن شاذان در اين زمينه حديث نگاشته و كتاب تأليف كرده‏اند. امّا كتابي چون علل الشرايع محدّث صدوق، در اين موضوع بحث نمي‏كند، بلكه به علل تشريع احكام مي‏پردازد، زيرا علما بر روايتي كه علّت حكم در آن شده باشد، معلّل اطلاق مي‏كنند و گاهي در باب تعارض دو روايت معلّل را به غيرآن ترجيح مي‏دهند.

علم جرح و تعديل

گرچه جدادانستن اين علم، از علم رجال الحديث ضرورتي ندارد؛ امّا عالمان، آن را نوعي خاص از علوم‏ الحديث دانسته‏اند. درواقع بايد گفت، كتب رجال و علماي رجال، نتيجه بحث خود را به اسم ، جرح و تعديل ناميده‏اند. يعني وقتي يك عالم رجالي درباره شخصيّت يك راوي سخن مي‏گويد، اگر درباره حُسنهاي او چيزي اظهار كند. درواقع او را تعديل و مدح نموده است و اگر در مقام مذمّت او برآيد و الفاظي را بيان كند كه رواي از عدالت تهي گردد، اين راوي جرح شده و غيرقابل اعتماد است.

هدف اصلي تأليفات دو مؤلف معروف در علم رجال يعني كشي و نجاشي (كه شرح آنها گذشت) نيز توضيح و شرح همين اثر اصلي علم رجال يعني جرح و تعديل راوي بوده است.

عالمان عامّه نيز در اين زمينه كتاب‏هاي بسياري تأليف كرده‏اند. از آن جمله الجرح و التعديل را مي‏توان نام برد.

آنچه خوانديد مقدّمه اول بود كه در بيان پاره‏اي از مباحث مقدّماتي علم درايه ذكرگرديد. مقدّمه دوّم را درباره بيان پاره‏اي از اصطلاحات دنبال خواهيم كرد. ولي از علماء شيعه پرداختيم: اكنون بايد قسمتي از آثار ارزنده علماي عامه را كه در زمينه علم داريه كتاب‏شناسي علم داريه در ميان علماي عامّه را نيز ضروري مي‏دانيم.

در بحث گذشته، به معرفي پاره‏اي از تأليفات معروف علم داريه تدوين كرده‏اند، مورد بررسي قرار دهيم:

قاضي ابومحمّد رامهرمزي:

همانطور كه اشاره شد، بسياري از علما معتقدند، اولين كسي كه به تأليف كتاب در زمينه علم درايه دست يازيد، قاضي ابومحمّد رامهرمزي بود.

او كتاب المحدّث الفاصل بين الداعي و الواعي را نگاشته.(1)

اين كتاب در يك جلد به چاپ رسيده است. قبل از قاضي رامهرمزي، اصطلاحات علم درايه الحديث در كتب عامه نيز به طور پراكنده موجود بوده است؛ ولي شكل تدوين‏يافته آن، به وسيله قاضي رامهرمزي انجام شده و كتاب او شاهد اين موضوع است كه سخن ابن‏خلدون و قاضي حلبي در مقدمه تاريخ العِبَر و كشف الظنّون كه اوّلين مؤلف را ابوعبدالله حاكم نيشابوري معرفّي نموده‏اند، صحيح نمي‏باشد.

ابوعبدالله حاكم نيشابوري (م 405 هـ.ق):

ايشان كتاب معرفه علوم‏ الحديث را تأليف نمود و در آن به معرفّي پنجاه نوع حديث پرداخته است. حاكم نيشابوري صاحب المستدرك علي‏الصحيحين نيز مي‏باشد كه ديدگاه علامه سيّد حسن صدر از كتاب تأسيس الشيعه(2) درمورد شيعه‏بودن وي را نقل كرديم و لذا علماي عامه نيز او را به رافضي‏بودن متهم كرده‏اند.

كتاب معرفه علوم‏
الحديث توسط دكتر سيد معظّم حسين تصحيح شده و براي اولين باردر دكن هند به چاپ رسيده است و ازجمله چاپهاي بعدي آن، طبع مدينه منوّره (1397 هـ. 1977م) مي‏باشد.

سيّد معظّم حسين همچنين مقدمه‏اي در كتاب‏شناسي علم داريه بر آن نگاشته، اين تصحيح در 25 اكتبر 1935 ميلادي انجام گرفته است.

ابونعيم احمدبن عبدالله اصفهاني (م 430 هـ.ق):

شرحي بركتاب حاكم مستخرجي نوشته است.

خطيب بغدادي (م 436 هـ.ق):

نويسنده كتاب تاريخ بغداد، از شخصيّت‏هاي ممتازي بود كه در زمينه علوم داريه، كتاب الكفايه في قوانين الروايه را تأليف كرد. كه اين كتاب در يك جلد به چاپ رسيده است.

قاضي عياض‏بن موسي اليحصبي (م 544 هـ.ق):

وي كتاب الالماع في ضبط‏الروايه و تقييد الأسماء را تأليف كرد. قاضي عياض از شخصيّت‏هاي برجسته عامه است و كتاب او مورد توجّه و استقبال علما مي‏باشد.

ابوحفص عمربن عبدالمجيد الميانجي (م 580 هـ.ق):

كتاب مالايسع‏المحدث جهله را نگاشت.

ابوعمرو عثمان‏بن عبدالرّحمن الشَهْرَزُوري (م 643 هـ.ق):

وي همان ابن الصّلاح نويسنده كتاب علوم الحديث است كه مشهور به مقدّمه ابن‏الصّلاح مي‏‎باشد.علماي علم داريه، از نظريات او استفاده فراواني جسته‏اند.

چنانچه ابن خلدون مي‏گويد: مقدمّه ابن الصّلاح از كتابهايي است كه توجّه علما را به خود جلب كرده است.(3)

از اين روي، كتاب مزبور به خاطر اتقان و ايجاز كه دارد، مورد مداقه علما واقع شده و بر آن شروح فراواني نيز نگاشته‏اند. ازجمله:

شرح زين‏العراقي (م 608 هـ.ق).

شرح بدر ذركشي (م 794 هـ.ق)

شرح حافظ ابن حجر عسقلاني (م 852 هـ.ق) به نام التقييد والايضاح لما أطلق و أغلق من كتاب ابن‏الصّلاح.

امام نووي نيز آن را مختصر نموده و به كتاب الارشاد ضميمه كرده است.

حافظ بلقيني (م 805 هـ.ق) نيز اقدام به كوتاه‏كردن آن كرده و كتاب خود را به عنوان محاسن الاصطلاح و تضمين كتاب ابن‏الصّلاح نام‏گذاري كرده است.

8. التقريب و التسير لمعرفه سنن البشير النذير

اين كتاب، تأليف امام علامه نووي شارح صحيح مسلم مي‏باشد.

التقريب در رديف كتاب‏هاي معروف عامه قرار دارد. نويسنده آن از مقدّمه ابن‏الصّلاح استفاده بسيار برده است. كتاب، به طور مستقل در مقدمه شرح علامه كرماني بر صحيح بخاري نيز به چاپ رسيده است.

اختصار و اتقان اين كتاب موجب شده، شروح و حواشي گوناگوني بر آن نگاشته شود كه معروفترين آنها عبارتند از:

كتاب التقريب و التسير تدريب الراوي جلال‏الدين سيوطي (849. 911 هـ.ق).

شرح زين العراقي.

شرح علامه سفاوي.

شرح برهان‏الدّين القباقبي الحلبي (م 851 هـ.ق).

همچنين سيوطي كتاب ديگري نيز دارد كه اضافاتي بر التقريب افزوده با عنوان التدنيب في الزاريد علي‏التقريب.

9. المنهل الراوي في الحديث النّبوي

تأليف بدرالدّين محمّدبن ابراهيم بن جماعه الكناني (م 732 هـ.ق) اين كتاب تلخيصي از التقريب نووي مي‏باشد كه اين تلخيص را سبط او عزّالدّين محمّدبن ابي‏بكربن جماعه (م 811 هـ.ق) شرح داده و عنوان المنهج السوي في شرح المنهل الروي را بر آن نهاده است.

10. الباعث الحثيث

تأليف ابوالفداء عمادالدين اسماعيل‏بن كثير (م 774 هـ.ق) صاحب تفسير «القرآن العظيم» معروف به تفسير ابن‏ كثير و كتاب‏البدايه و النّهايه مي‏باشد.

اين كتاب در يك جلد بارها به طبع رسيده است.

11. الفيّه الحديث

تأليف زين‏العراقي عبدالرّحيم بن الحسين (م 806 هـ.ق).

اين كتاب از كتاب‏هاي معروف و مشهور علم درايه است و هزار بيت شعر در موضوع علم داريه و علم الحديث در آن گنجانده شده است.

حافظ عراقي ابوالفضل زين‏الدين عبدالرحيم بن الحسين (725. 806 هـ.ق) از عالمان برجسته قرن هشتم به شمار مي‏آيد و الفيّه او از شهرت بسزايي برخوردار است. محدّث نامور مصري احمد محمّد شاكر متن الفيّه او را تصحيح كرده است.

پيرامون الفيّه‏الحديث، شروح گوناگوني به رشته تحرير درآمده كه حكايت از اهميّت آن دارد. خود مؤلّف نيز بر آن شرحي نگاشته به نام فتح المغيث في شرح الفيه الحديث. اين شرح باعث عظمت الفيّه شد و نكات مهم آن را روشن نمود. شرح مذكور نيز توسط استاد محمود ربيع، تصحيح شده و مجموعه الفيّه و شرح آن در يك جلد به چاپ رسيده است.

لازم به يادآوري است كه خودِ مؤلف، الفيه را دو بار شرح داده كه يكي از آنها مفصل و ديگري مختصر است و فتح المغيث به شرح الفيه الحديث شرح مختصر آن است.

12. تقيّ ‏الدّين محمّدبن دقيق العير (م 702 هـ.ق)

مؤلف كتاب الاقتراح مي‏باشد.

مؤلف كتاب الاقتراح مي‏باشد.

13. الخلاصه في اصول الحديث

تأليف الحسين‏بن عبدالله الطيبيّ (م 743 هـ.ق) و در يك جلد مختصر مي‏باشد.

درباره موضوع اين كتاب صبحي السامرّايي تحقيق و مطالبي به عنوان حواشي به آن محلق كرده و يكي از چاپ‏هاي آن توسط انتشارات عالم الكتب بيروت صورت گرفته است.

14. نخبه الفكر في مصطلح أهل الأثر

تأليف حافظ ابن حجر عسقلاني.

وي همچنين صاحب فتح الباري في شرح صحيح البخاري است. نخبه الفكر را خود او شرح داده و عنوان نزهه النّاظر را بر آن نهاده است. اين كتاب بسيار مورد توجّه علما بوده و بر آن شروح فراواني نگاشته‏اندكه از معروف‏ترين آنها، كتاب اليواقيت و الدرر في شرح نخبه‏الأثر مي‏باشد.

اين شرح، تأليف علامه عبدالريوف المناوي (م 1031 هـ.ق) است. كتاب فيض القدير نيز از آثار ايشان مي‏باشد.

15. جواهر الاصول في علم حديث الرّسول

تأليف علامه ابوالفيض محمّدبن محمّدبن عليّ ‏الفارسي(م 873 هـ.ق) كه به وسيله شيخ صلاح‏الدين محمّد عويضه تصحيح شده و يكي از چاپ‏هاي آن توسط دارالكتب العلميه مي‏باشد. اين كتاب يك جلد است و پاورقي‏هاي مفصّلي بر آن افزوده شده است.

16. تدريب الراوي

تأليف حافظ برجسته عامّه، جلاالدين سيوطي صاحب تفسير الدرر المنثور است. تدريب الراوي از مهمترين شروح بر التقريب و التسير علامه حافظ نووي مي‏باشد. گفتيم كه التقريب همراه اين شرح، در بالاي صفحات به چاپ رسيد.

اين كتاب در دو جلد چاپ شده است و مقدمه‏اي مفصل درباره كتابشناسي علم داريه دارد و توسط عبدالوهّاب عبداللّطيف تصحيح شده و بارها در مصر و بيروت به چاپ رسيده است. سيوطي خود الفيه‏اي در علم الحديث و داريه دارد، و گفته شده جامع‏ترين منظومه در علم درايه مي‏باشد و خود ايشان نيز شرحي به نام البحر اللّذي ذخر في شرح الفيّه الأثر بر آن نوشته است.

17. المنظومه البيقونيه

سروده عمربن محمّد بن فتوح البيقوني الدمشقي مي‏باشد. بر اين منظومه شروح گوناگوني نوشته شده است.

18. قواعد التحديث من فنون مصطلح الحديث

تأليف علامه جمال‏الدين قاسمي شامي (1283‌.‌1332 هـ.ق).

او صاحب تفسير محاسن التأويل و از علماي برجسته شام و سوريه است. كتاب قواعد التحديث، در يكصد سال اخير مورد توجّه علما قرار گرفته و ازآن بهره فراوان برده‏اند.

اين كتاب در يك جلد بارها به چاپ رسيده است. شكيب ارسلان نويسنده برجسته لبناني و رشيد رضا شاگرد برجسته عبده و صاحب مجلّه المنار، هر يك مقدّمه‏اي جداگانه بر آن نگاشته‏اند.

19. قواعد في علوم الحديث

تأليف ظفر الحمد العثماني التهانوي. در يك جلد توسط عبدالفتّاح ابوغدّه تصحيح شده و اخيراً در انتشارات مكتب المطبوعات الاسلاميه بيروت به چاپ رسيده است. اين كتاب اولين بار در هند به سال (1348 هـ.ق. 1930 م) و نيز در پاكستان به سال (1383 هـ.ق. 1944 م) و در لبنان به سال (1392 هـ.ق. 1972 م) به زيور طبع آراسته شده است.

20. علوم الحديث و مصطلحه

تأليف صبحي صالح، از علماي بيروت و مصحّح كتاب نهج‏البلاغه كه با فهرست بيست‏گانه آن را به چاپ رسانده است؛ البته تسامحاتي در تصحيح آن وجود دارد كه به نمونه‏اي از آن در بحث حديث، اشاره خواهد شد.

اين كتاب در يك جلد چندين بار در بيروت و قم به طبع رسيده و از كتابهاي سودمند و مورد توجّه دانش‏پژوهان است.

21. منهج النقد في علوم الحديث

تأليف دكتر نورالدّين عتّر.

اين كتاب در يك جلد و در بيروت به طبع رسيده است از محتواي آن برمي‏آيد كه مؤلف از كتاب علوم الحديث صبحي صالح نيز سود جسته و تحت تأثير انديشه ‏هاي وي بوده است.

1. عبدالوهّاب عبداللطيف. مقدمه توريب الراوي. ج 1/7. طبع مصر. مقدّمه معرفه علوم ‏الحديث. ابوعبدالله حاكم نيشابوري. چاپ مدينه منورّه. دايره المعارف القرآن العشرين 3/392.

2. علامه سيّد حسن صدر. تأسيس الشيعه. ص 295. الأعلميِ تهران.

3. ترجمه فارسي مقدمه ابن خلدون 2/897. انتشارات علمي. فرهنگي. مقدمه العبر عربي 1/443.

/ 1