جداسازی ثابت ها و متغیرها در دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جداسازی ثابت ها و متغیرها در دین - نسخه متنی

احمد عابدینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


بايستگى قاعده مندى جداسازى ثابت از متغيّر

با اين يك مثال, شايد تا اندازه اى بايستگى بحث جداسازى ثابت از متغيّر روشن شده باشد. امّا اين كه جدا سازى بايد پيرو ملاكها و معيارهاى روشن باشد, به اين جهت است كه اگر كارها, بدون قاعده و قانون و معيار پذيرفته شده همگانى صورت بگيرد, هر كسى به دليلى كه خودش آن را موجّه مى داند و هدفى كه تنها خودش به آن باور دارد, بخشى از دين را دگرگون پذير مى داند و شكل و قالب خاصى در نظر مى گيرد. آن گاه اسلامى پديدار مى گردد كه شايد با اسلام پيامبراكرم(ص) تنها در اسم مشترك باشد و به قول آن شاعر درباره پيامبر(ص):




  • بس كه ببستند بر او برگ و ساز
    گـر تـو ببينـى نشناسـى اش بـاز



  • گـر تـو ببينـى نشناسـى اش بـاز
    گـر تـو ببينـى نشناسـى اش بـاز



افزون بر اينها, تغيير بى قانون و قاعده احكام و قانونهاى دين, دو اشكال ديگر نيز به همراه دارد:

1. دينداران چون دگرگونيها و تغييرهاى بسيار فراوان و بى قاعده را از اين و آن مى بينند, كم كم به اين فكر مى افتند كه شايد اسلام, تنها همان عبادات باشد كه كم وبيش, ثابت است و دست نخورده باقى مانده و در نتيجه اسلام را در حدّ يك سلوك فردى, پايين آوردد.

2. دشمنان, كينه توز در صدد نابودى اسلام و كينه توزيدنند و در كمين نشسته اند و گفتار و رفتار ما را زير نظر گرفته تماشاگرند.

اينان, با اين دقتها و نكته سنجيها, وقتى سخنان ما را جمع كنند و كنار يكديگر بگذارند مى بينند: يكى برابرى ارث زن و شوهر را مى گويد و قانون ارث را از قانونهاى دگرگون پذير مى داند; دومى ديه زن و مرد را برابر مى داند و فرق و ناسانى ديه ها را از احكام دگرگون پذير مى داند, سومى ديه عاقله را قبول ندارد; چهارمى حكم قصاص را ثابت نمى داند و بلكه هميشه و همه گاه دگرگون پذير مى داند و…

او, از كنار يكديگر گذاشتن ديدگاه ها نتيجه مى گيرد: اسلام هيچ قانون ثابت, قابل اتكا و قابل عرضه ندارد و اساس دين را زير سؤال مى برد.

آشفته بازار حاصل از ديدگاه هاى گروه اوّل و دوم, گروه سوم را ناگزير ساخته كه برخلاف دليلهاى بسيار روشن, بر اين پندار پاى فشارند كه تمامى احكام و فرعهاى اسلام, از امور ثابت هستند و هيچ قانون ناثابت و دگرگون شونده اى در دين وجود ندارد.

ولى اگر جداسازى ثابت از غير ثابت و دگرگون شونده با ملاكها و معيارهاى صحيح شرعى عقل پذير, يا مورد پذيرش خردمندان, به سامان برسد, از چنين پيامدهاى ناگوارى در امان خواهد بود.

بازدارنده هاى تحقيق

شايد اين پژوهش از نادر پژوهشهايى باشدكه با بازدارنده هاى بزرگى رو به رو بوده است كه هر يك به تنهايى براى بازداشتن هر شخص, هر چند داراى اراده اى آهنين, از تحقيق كافى است.

به گمان نزديك به يقين, همين بازدارنده ها تا كنون به اين كار بسيار مهم, كم ترين امكان بروز و ظهور نداده اند.كه در اين جا, به چند نمونه از دشواريها و بازدارنده ها اشاره مى كنيم:

1. از صدر اسلام تا يكى دو قرن اخير, چرخهاى زندگى بشر, بر يك منوال مى چرخيد و از انقلاب بزرگ و شگفت انگيز و تكنولوژى خبرى نبود و دانش چنين دامن نگسترانده و اوج نگرفته بود. بنابراين, پياده كردن اسلام, به همان گونه كه پيامبراكرم(ص) آن را در حجاز پياده كرده بود, يا فتوا دادن به گونه اى به طور كامل برابر با متن روايت و عمل پيامبراكرم(ص) مشكلى پديد نمى آورد.

به ديگر سخن, در درازاى ده قرن, مغز و پوست دين و روح و قالب آن,به هم آميخته بود و مشكلى پديدار نمى ساخت و هدفهايى كه از شريعت انتظار بود, يا شريعت آنها را در نظر داشت نيز, حاصل مى شد.

امّا اكنون كه علم وصنعت, زندگى انسان را در مسير ديگر قرار داده و زندگى و دنيا رنگ ديگر گرفته و با روزگاران پيشين, فرق و ناسانى اساسى پيدا كرده و هر چيز, با شتاب در حال دگرگونى است, بايد جدايى بين روح و قالب, انجام بگيرد, تا روح و حقيقت آن روشن گردد و در هر زمان و مكان,قالبهاى سازوار با آن زمان و مكان را بپذيرد.

/ 27