بايستگى قاعده مندى جداسازى ثابت از متغيّر
با اين يك مثال, شايد تا اندازه اى بايستگى بحث جداسازى ثابت از متغيّر روشن شده باشد. امّا اين كه جدا سازى بايد پيرو ملاكها و معيارهاى روشن باشد, به اين جهت است كه اگر كارها, بدون قاعده و قانون و معيار پذيرفته شده همگانى صورت بگيرد, هر كسى به دليلى كه خودش آن را موجّه مى داند و هدفى كه تنها خودش به آن باور دارد, بخشى از دين را دگرگون پذير مى داند و شكل و قالب خاصى در نظر مى گيرد. آن گاه اسلامى پديدار مى گردد كه شايد با اسلام پيامبراكرم(ص) تنها در اسم مشترك باشد و به قول آن شاعر درباره پيامبر(ص):
بس كه ببستند بر او برگ و ساز
گـر تـو ببينـى نشناسـى اش بـاز
گـر تـو ببينـى نشناسـى اش بـاز
گـر تـو ببينـى نشناسـى اش بـاز