بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
فرهنگ جهاد ـ شماره 6، زمستان 1375 آيين سلوکعلامه حسن زاد? آمليشايسته است برخي از مواعظ خداي سبحان و مواعظ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و اهل بيتش عليه السلام را که براي سالکان کوي حق ضروري است متذکر شويم.1ـ قرآنقرآن کريم صورت مکتوب انسان کامل است. يعني قرآن صورت کتبي حقيقت محمدي صلي الله عليه و آله و سلم است قرآن کريم ميفرمايد: «انّ هذا القرآن يهدي للتي هي اقوم»«اين قرآن شما را به بهترين راه هدايت ميکند.»«لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنة»«يقيناً رسول خدا براي شما بهترين الگوي زندگي است.» هر قدر به قرآن تقرب بجويي به انسان کامل نزديکتر شدهاي، پس بنگر بهرهات از قرآن چقدر است؟ زيرا حقايق آيات آن در حقيقت، درجات ذات تو و مدارج آن نردبان عروج و تکامل توست.امام الثقلين حضرت علي عليه السلام در وصيت نامهاش به محمد بن حنفية ميفرمايد: «بر تو باد به تلاوت قرآن و عمل به آن، و انجام واجبات و شناخت راههاي حلال و حرام و امر و نهي آن. بر تو باد به شب زنده داري با قرآن و تلاوت آن در روز و شب؛ زيرا قرآن پيمان خداست با خلقتش؛ پس لازم است مسلمانان در هر روز به اين پيمان بنگرد گرچه به خواندن پنجاه آيه از آن باشد. بدان اي پسرم: درجات بهشت به حسب آيات قرآن است و روز قيامت به قاري قرآن ميگويند: قرآن بخوان و از درجات تکامل آن بالا برو. در بهشت بعد از پيامبران و صديقان هيچ کس بالاتر از قاريان نيست.» مرحوم علم الهدي از ابن مسعود نقل ميکند که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «قرآن مأدبه (سفر? نعمت] الهي است، پس هر قدر ميتوانيد از آن بهرهمند شويد؛ چه اين که خاليترين خانه، دلي است که از نور قرآن تهي باشد.»تعبير از قرآن به مأدبه آن چنان شيريني دارد که قابل وصف نيست، گرچه درک ميشود. پس از آن علم الهدي، در توضيح مأدبه مينويسد:«مأدبه ـ به ضم دال ـ در سخن عرب به معني غذايي است که شخص آن را آماده کرده و مردم را دعوت ميکند که از آن استفاده کنند. در اين حديث شريف، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم بهرهاي را که از طريق خواندن قرآن و حفظ آن عايد انسان ميشود مأدبه (غذا) ناميده است.»الاحمر گفته است: مأدبه ـ به فتح دال ـ نيز تلفظ شده است و اين حديث نيز به مأدبه ـ به فتح دال ـ نقل شده است. پس مراد از مأدبه در هر دو تلفظ يکي است و تضادي در بين نيست.ديگران گفتهاند: مأدبه ـ به فتح دال ـ صيغه مفعلة از ادب است و در اين صورت معنايش اين است: قرآن براي تربيت خلق نازل شده است.پس اي برادران همدل و صميمي بياييد بر سر سفره الهي بنشينيد که هر چه جانتان بخواهد در آن يافت ميشود، چيزهايي که حتي چشم از ديدن آنها لذت ميبرد. بياييد به سوي ادبستاني که برتر از آن ادب و بالاتر از معّلم آن مؤدّبي نمييابيد، آيا بعد از حق جز ضلالت چيزي هست! سيد بن طاووس رحمه الله عليه از امام صادق عليه السلام چنين نقل ميکند: «براي آن حضرت در نماز مکّرر اين حالت پيش ميآمد که در حال تلاوت قرآن در نماز مدهوش ميشدند، وقتي که به حال عادي برگشتند، پرسيدند چه چيز باعث شد اين گونه منقلب شديد؟»حضرت جملهاي فرمود که مضمونش اين است:«آن قدر آيات الهي را تلاوت و تکرار کردم که گويا از زبان گويندهاش ميشنيدم، اينجا بود که قو? بشري تحمل مکاشفه جلالت و شکوه الهي را نداشت و مدهوش شدم.»سيد بن طاووس در ادامه مينويسد: بدان که قرآن اقيانوسي است بي پايان، چگونه اين چنين نباشد در حالي که مظهر و تجلي گاه فيض الهي است، پيش از اين از امام اوّل و امام ششم عليه السلام نقل کرديم که فرمودند: «خداوند عزّ وجلّ براي خلقش در کلام خود (قرآن) تجلي کرده است اما آنان نميبينند.» طريحي آورده است: «اين که در حديث آمده است اعطيت جوامع الکلم؛ کلمات جامع بن من داده شده استمراد، قرآن کريم است چون قرآن با اين که الفاظش اندک است اما معاني فراواني دارد تا حدي که روايت شده است هر حرفي از حروف قرآن داراي هفتاد معني است.» آري، وقتي يک شکل هندسي که به شکل قطاع معروف است 497664 حکم هندسي داشته باشد، هيچ بعدي نيست هر حرفي از حروف قرآن هفتاد هزار معني داشته باشد. توضيح اين بحث را در رسال? معرفة الوقت و القبله ـ بخوانيد. اي بندگان خاص خداوند، اين آيات پاياني سور? فرقان از قرآن کريم است بياييد و تنها به تلفظ آن اکتفا نکنيد و در آنها تدبر کنيد که هر آي? آن دستوري است و هر کس به آن عمل کند نجات يافته و رستگار ميشود: «عباد الرحمن الذين يمشون علي الارض هوناً و اذا خاطبهم الجاهلون قالو سلاماً...» تا آخر سوره.بندگان خاص خدا چنين کسانياند: 1ـ با تواضع در زمين حرکت ميکنند؛2ـ آن گاه که جاهلان اينان را به عتاب خطاب کنند با سلامت نفس و زبان خوش جواب ميدهند؛3ـ شبها را به عشق خدا و براي رضايت او به سجده و قيام سپري ميکنند؛4ـ دايم با دعا و تضّرع ميگويند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما دور کن که بد عذابي است و جهنم بد منزل و بد سر انجامي است؛ 5ـ در انفاق کردن اسراف نميکنند و ميانه روي را پيش? خود ميسازند؛6ـ براي خدا شريک قايل نميشوند و فقط خداي را ميخوانند؛7ـ از قتل و جنايت که خدا آن را حرام کرده است؛ پرهيزي کنند؛8ـ هزگر گرد عمل زشت زنا نميگردند که هر کس مرتکب اين عمل زشت شود کيفر جاودانهاش را خواهد ديد و در قيامت عذابش دو چندان خواهد شد، مگر کساني که توبه کنند و اعمال نيک انجام دهند که در اين صورت، خداوند گناهان آنان را به ثواب مبدل خواهد کرد و هر کس توبه کند البته خداوند توبهاش را ميپذيرد؛9ـ به ناحق شهادت نميدهند؛10ـ هر گاه به کار بيهوده و زشتي از مردم هرزه بگذرند، بزرگوارانه از آن درگذرند؛11ـ هر گاه متذکر آيات الهي شوند همچون کوران و کران از کنار آن نميگذرند بلکه با دلي آگاه و چشمي بينا آن را مشاهده کرده و در آن تأمل ميکنند تا به مقام معرفت و ايمان شان افزوده شود.12ـ به هنگام دعا با خداي خود ميگويند: پروردگارا، از همسران و فرزندان ما کساني را قرار ده که ماي? روشني چشم ما شوند و ما را سرخيل پاکان جهان و پيشواي پرهيزکاران قرار بده. پاداش صبر چنين بندگاني قصرهاي بهشتي خواهد بود که در آنجا با سلام و درود شادماني با يکديگر ملاقات ميکنند و در آن بهشت زيبا براي ابديت و هميشه (جاودان) خواهند بود.اي پيامبر به امت بگو:«اگر دعا و ناله و زاري تان نبود خدا به شما هيچ توجه و اعتنايي نداشت؛ زيرا شما در گذشته آيات خدا و پيامبران الهي را تکذيب کردهايد و اين تکذيب، دامان شما خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد (پس با دعا آن را جدا کنيد).» پينوشتها:. پايان ص24.. پايان ص25.. پايان ص26.. پايان ص27.. پايان ص28.. پايان ص29.1. مراد از انسان کامل به طور مطلق در اصطلاح عارفان بالله،معصومان عليه السلام هستند و ديگران هر قدر به آنان نزديک شوند به انسان بودن نزديک شوند به انسان بودن نزديک شده اند و انسان کامل را داراي صفاتي خاص مي دانند، که اين اوصاف در رسال? انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه ، اثر حضرت استاد دام عزه به طور مفصل از صفحه 47تا 241 ذکر شده است . . جهان تدوين (قرآن) به جهان تکوين (مجموع? عالم) هماهنگ است و بين اين دو و قرآن و هماهنگي است. لذا بين انسان و قرآن و جهان هماهنگي و هم نوائي است.. سور? اسراء (17) آي? 9.. سور? احزاب (33) آي? 21.. فيض کاشاني،وافي ،ج14،ص64.. فتجلّي سبحانه لهم في کتابه من غير ان يکونوا رأوه» نهج البلاغة خطب? 147؛ «لقد تجلي الله لخلقه في کلامه و لکنهم لا يبصرون» بحارالانوار،ج92،ص107.. مجمع البحرين ؛ ماد? جَمَعَََََ.. ر.ک: خواجه نصير الدين طوسي، کشف القناع عن وجه القطاع.. درس12،ص53.