طبيعت دوم
مرتضى وفايى زندگى ما پر از عادتهاى گوناگون است. درصد زيادى از رفتار ما را عادتها تشكيل مىدهند كه گويى بدون آنها زندگى مختل مىگردد. شايد به همين دليل است كه حضرت على(ع) فرمود: «عادت، طبيعت و سرشت دوم است».(1)بعضى از عادتها خوب و مفيدند و بعضى بد و مضرّ و بعضى عادتها را به خودى خود نمىتوان با معيار ارزشىِ خوب و بد سنجيد.مفهوم عادت
هر كارى كه براى اولينبار انجام شود، غالباً آگاهانه است و از روى فكر صورت مىگيرد، مگر موارد اندكى كه برحسب اتفاق و به صورت عكسالعملِ ناخودآگاه باشد. وقتى اين كار تكرار شود، بنا به شخصيّت و استعداد فرد و تعداد دفعات تكرار، از آگاهى و توجّه افراد در آن كاسته مىشود تا جايى كه آن رفتار، بدون آگاهى انجام مىپذيرد، و به عبارت ديگر، در ضمير ناخودآگاه او ثبت مىگردد. در اين صورت مىگوييم: فرد، به آن رفتار، عادت كرده است.(2)انواع عادتها
برخى از دانشمندان، عادتها را به سه نوع، تقسيم نمودهاند: 1 . عادتهاى زيستى 2 . عادتهاى رفتارى 3 . عادتهاى فكرى و نفسانى.(3)عادتهاى زيستى، عادتهايى هستند كه ميزان تحريكپذيرى اندامهاى حسّى، نسبت به محرّكهاى خود را كاهش مىدهند، و به عبارتى «مقاوم» مىسازند. مانند عادت به سرما، هنگامى كه بدن به دفعات و در مدّت طولانى در معرض سرما قرار گيرد، يا عادتِ چشم به تاريكى، هنگامى كه مدّتى را در تاريكى سپرى كند.عادتهاى رفتارى، به وسيله تكرار بعضى حركات يا تمرين بعضى كارها به وجود مىآيند كه بعضاً سادهاند، مانند شيوه لباس پوشيدن يا طرز شانه زدن، و بعضى دشوارترند، همانند دوچرخهسوارى، رانندگى و نواختن سازها.عادتهاى فكرى و نفسانى، بر اثر تكرارِ يك طرز فكر يا احساس خاص به وجود مىآيند، مانند: زود قضاوت كردن، خوشبين بودن، نگهدارى خشم، خويشتندارى جنسى، و... .فوايد و مضرّات عادتها
عادتها تأثير بسزايى در زندگى انسان دارند، چه در زندگانى فردى و چه اجتماعى. عادتها هستند كه گذشته را حفظ مىكنند و شخصيت آينده انسان را مىسازند.عادتهاى جمعى، پس از گذشت زمان، به صورت يك فرهنگ عمومى ظهور مىيابند كه در آن صورت، تغيير دادن يا تغيير يافتن آنها بسيار مشكل است. در همين زمينه، امام على(ع) فرمودهاند: «سختترين سياستها (تدبيرهاى حكومتى)، برگردانيدن مردم از عادتهايشان است».(4)حال اگر اين عادتها برگرفته از فطرت پاك انسانى و تعاليم الهى باشند، موجب رشد و تعالى فرهنگى جامعه خواهند شد، و اگر صرفاً نتيجه غرايز حيوانى باشند، موجب سقوط فرهنگى جامعه مىشوند.در حيات فردى نيز بعضى عادتها منشأ خير و داراى فوايدى هستند و بعضى نيز داراى ضررهاى جسمى و روحى. عادتهاى خوب، از طرفى موجب رشد اخلاقى و تعالى روحى فرد مىگردند، چنانچه اميرالمؤمنين(ع) فرموده: «عادتهاى ناپسند را تغيير دهيد تا اطاعت خداوند بر شما آسان گردد»؛(5) و از سويى باعث صرفهجويى در تعداد تلاشهاى ذهنى مىگردند و فرد، ديگر نيازى به دقّت و توجّه كامل و تجديد تصميم و تكرار انتخاب ندارد. در نتيجه، توجّه خود را معطوف مسائل ديگرى مىكند و اين امر، او را قادر مىسازد در يك زمان، دو عمل و يا بيشتر را انجام دهد.بعضى عادتها نيز اثرات خارجى و طبعاً نتايج ملموس اجتماعى دارند، همانند سلام كردن يا سخن خوش گفتن. در اين باره، چند حديث از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده كه به دو نمونه اكتفا مىكنيم:«زبانت را به سخنِ آرام و زياد سلام كردن، عادت بده، تا دوستانت بسيار و دشمنانت كم شوند».(6)«خويشتن را به نيّت خوب و قصد و غرضى پاك و زيبا عادت بده، تا پيوسته در تلاش و كوشش خويش پيروز باشى».(7)در مقابل، عادتها مىتوانند اثرات منفى و مضرّى نيز داشته باشند و آن، هنگامى است كه باعث جمود و ركود فكرى و رفتارى شوند، به نحوى كه بر فرد، مسلّط شده و خلاصى از خود را غير ممكن سازند (و يا غير ممكن نشان دهند). در اين زمينه، على(ع) فرموده است: «هر كس به چيزى عادت كرد، آن عادت بر او سلطنت مىكند».(8) هم ايشان در جاى ديگر، عادت را دشمنى مىشمارد كه شخص را در تملّك خود دارد.(9)ترك عادت
به باور روانشناسان، هنگامى كه براى از بين بردن عادت ناپسندى تلاش مىكنيم، بخش ناخودآگاه ذهن ما، با خلأى روبهرو مىشود، كه اگر براى پركردن آن، عادت مثبتى را جايگزين نكنيم، نخستين اضطراب در آينده، باعث جايگزينى عادت منفى ديگرى خواهد شد. مثلاً بعضيها وقتى از كشيدن سيگار خوددارى مىكنند، به پُرخورى روى مىآورند.(10)حال، چگونه مىتوان از يك عادت ناپسند، دست برداشت؟ براى توفيق در اين كار، سه شرط اساسى وجود دارد: اول، داشتن آگاهى از بدى و منفى بودن عادت موجود. دوم، تصميم و اراده قوى براى غلبه بر آن. سوم، تلاش و كوشش در اين راه؛ چون ممكن است در اثر خستگى، گاهى دست از اين كار برداريم كه در نتيجه، باعث سرخوردگى فرد و نهايتاً بازگشت به همان حالت اول خواهد شد. با احراز اين سه شرط، راسخترين عادتها را مىتوان تغيير داد يا كنار گذاشت.حضرت على(ع) يكى از راهكارهاى شكستن عادتهاى ناپسند را «تحمّل گرسنگى» بر شمرده است.(11) اين، شايد به اين دليل باشد كه شكمبارگى، خود، منشأ بسيارى از عادتهاى ناپسند مثل پُرخوابى و افزايش ميل جنسى و... مىشود و از سوى ديگر، گرسنگى ارادى، باعث تقويت اراده و عزم در فرد مىگردد.زمان مناسبِ تغيير عادت
بهترين زمان براى كسب عادتهاى خوب، دوران كودكى و نوجوانى است. گرچه خوانندگان اين سطور، سنين كودكى و احياناً نوجوانى را سپرى نمودهاند، امّا بايد دانست كه مناسبترين فرصت براى تغيير و ترك عادات ناپسند نيز همين سنين نوجوانى و جوانى است؛ چون عموماً عادتها در اين دوران، سطحى است و در ضمير فرد، ريشه ندوانيده و با قدرتى كه در اراده جوان و نوجوان هست، به آسانى قابل دگرگونى است. در حالى كه بزرگسالان و بخصوص افراد مسن، اغلب بر عادتهاى خود و عادتهاى نسل خود، پافشارى مىكنند و كمتر حاضر به تغيير و تحوّل در آن هستند. حضرت على(ع) درباره اين افراد چنين فرمودهاند: «از ميان مردم، بدحالترين آنان كسى است كه تواناييهايش فروكش كرده، ليكن عادتها و خويْهاى زشتش بهجا مانده است».(12)1. غررالحكم، ح 702 .
2. براى اطلاعات بيشتر در مورد عادت، ر.ك: روانشناسى (روش علمى در شناخت ماهيتِ آدمى)، آبراهام اسپرلينگ، ترجمه: مهدى محىالدين بُناب، قم: نشر روز، 1372، ص 145 ؛ فرهنگ علوم رفتارى، علىاكبر شعارىنژاد، تهران: اميركبير، دوم، 1375، ص 181.
3. علم النفس، سميح عاطف الزين، دارالكتاب اللبنانى: بيروت، ج 1، ص 519.
4. غررالحكم، ح 2969 .
5. همان، ح 6405 .
6. همان، ح 6231 .
7. همان، ح 6236.
8. همان، ح 7327 .
9. همان، ح 958 .
10. روانشناسى اضطراب، رابرت هندلى، ترجمه: مهدى قراچهداغى، نشر دايره، 1378، سوم، ص 243 .
11. غررالحكم، ح 9942 .
12. همان، ح 3211 .