گاهشماري در ايران باستان
تقويم ايرانيان در گذر تاريخ
مطالعه تاريخ ايران باستان و تحقيقات اخير در اين زمينه نشان ميدهد که انواع تقويم رسمي و محلي از روزگاران پيشين در ايران کهن معمول بوده است که از ميان آنها سه تقويم زير داراي اهميت بيشتري بوده است :
فرس قديم ( هخامنشي )
اوستايي قديم
مجوس و مغان
تقويم هخامنشي :
تقويم رايج در اوايل حکومت شاهنشاهي هخامنشيان به نام فرس قديم يا فرس هخامنشي معروف بوده است . متون کتيبه هاي باقي مانده از داريوش بزرگ در کوه بيستون در کرمانشاهان و ساير فرمانهاي شاهان هخامنشي ما را از تقويم رسمي امپراتوري سترگ ايران زمين و چگونگي اصول زمان سنجي در آن روزگاران آگاه ميسازد . متون اين کتيبه ها و محتواي فرمانها بيانگر اين حقيقت اند که ايرانيان قديم سال را به دوازده ماه تقسيم ميکردند و فصول را مي شناختند . ماه هاي هخامنشي و معناي برخي از آنها عبارت است از :
ادوکن ئيش : هنگام کندن جوي , برابر با فروردين
ثور واهر : بهار پر غرور , برابر با ارديبهشت
تائي گرچي : سير چيدن , برابر با خورداد
گرم پد : پاي گرم , برابر با تير
درن باجي : جاودانگي , برابر با امرداد
کارياشيا : برابر با شهريور
بايگا دئيس : ماه پرستش خدا , برابر با مهر ماه
ورگزن : برابر با آبان ماه
اثري يادي : ماه پرستش آتش : برابر با آذر ماه
آنامک : ماه خداي بي نام , برابر با دي
ساميا : برابر با بهمن ماه
ويخن : برابر با اسفند ماه
در اخبار است که داريوش بزرگ دو نفر از منجمان نامدار کلداني با به نام "نبوريمنو" , "کيدينوس" را جهت اصلاح اين تقويم به ايران دعوت کرد و ايشان با آشنايي به دانش نجوم يک سال شمسي را برابر با 365 روز و 6 ساعت و 15 دقيقه و 41 ثانيه معين نمود . به احتمال قوي سال و ماه ايرانيان را با اصول سال و ماه بابلي تنظيم کردند . اين تقويم که قديميترين نمونه زمان سنجي در ايران است , تا زماني که تقويم اوستايي در ايران رواج يابد تقويم رسمي کشور بوده است . خصوصيات آن به شرح زير است :
1 ) آغاز سال : در تقويم فرس قديم آغاز سال با آغاز پاييز مقارن و اولين ماه سال "باکيادئيس" با برگزاري جشن "باگايادي" توام بود . همچنين از قرار معلوم جشن مهرگان بعد از برقراري تقويم زرتشتي به جاي جشن باگايادي برگزار مي شده است .
2 ) مبدا و سرآغاز : در خصوص اينکه سرآغاز تقويم فرس قديم از چه زماني و متکي بر چه واقعه اي بوده است , اطلاع دقيقي در دست نيست . ولي بر اساس قرائن ميتوان گفت : چون آغاز سلطنت هر پادشاهي , مبدا تاريخي آن زمان محسوب ميشده و در دولت بابل نيز چنين ميکردند پس مادها و پارسها که چيزهاي زيادي را از بابل و آشور اخذ و اقتباس کرده بودند , به احتمال زياد اين امر نيز از آنان گرفته شده است . همچنان که متون گلي پارسه ( تخت جمشيد ) اين احتمال را مقرون به حقيقت ساخته است .
3 ) شمارش ايام : در تقويم فرس قديم , مانند عصر حاضر , روزهاي هر ماه را با شمارش اعداد مشخص ميکردند و هر ماه داراي 30 روز بوده است . نمونه آن را در کتيبه بيستون ميخوانيم :
چهارده روز از ماه ويخن گذشته بود که . . .
نه روز از ماه گرم پد گذشته بود که . . .
4 ) فصل : در تقويم فرس قديم , سال به چهار فصل سه ماهه تقسيم مي شد و به کاربردن کلماتي همچون وهار به جاي بهار و وهامين به جاي تابستان و پاتيژ به جاي پاييز که در زبان پهلوي معمول بوده مبين همين امر است . اين واژه هاي باستاني امروزه در زبان کردي به راحتي قابل مشاهده است . کردهاي ايراني نژاد هنوز اين واژه ها را حفظ کرده اند و به بهار امروزي همان وه هار ميگويند يا به تابستان پارسي امروزي همان واژه پهلوي ايران باستان يعني هاوين را به کار مي برند .
تقويم ديني مزديسنا :
بعد از پادشاهي داريوش بزرگ تقويم مزديسنا در ايران رواج يافت و ماههاي زرتشتي جانشين ماهاي فرس هخامنشي گرديد . اين تقويم در تاريخ ايران به تقويم ديني مزديسنا يعني تقويم زرتشتي و يا تقويم اوستايي که بعدها تقويم يزدگردي شد مشهور است . اين تقويم کاملا مذهبي است و بر اساس خواسته هاي ديني زرتشتيان و بر اساس انجام مراسم و فرايض ديني آنان بنا شد . به طوريکه هر يک از روزها و ماههاي سال به فرشته يا فرشتگاني اختصاص دارد و انجام فرايض ديني را در زمانهاي خاص توصيه مينمايد . برخي از خصويات اين تقويم از اين قرار است :
شبانه روز در تقويم مزديسنا :
در اوستا شبانه روز به پنج وقت يا گاه تقيسم شده : وانگاه , ربيتونيگاه , ازيرنيگاه , اويسروتريمگاه و اشهينگاه . واژه هاتر يا هاسر در فرهنگ اوستا و پهلوي به جاي ساعت به کار گرفته مي شود و يک هاسر برابر است با يک ساعت و 12 دقيقه امروزي .
روزهاي 30 گانه در اين تقويم که هر يک به نام فرشته يا ايزدي نامگذاري شده است به شرح زير مي باشد :
هرمزد يا اهورازمزدا
بهمن يا وهومنه
ارديبهشت يا آش وهشت
شهريور يا خشتروئيريه
سفندارمذ يا سپنت آرمئيتي
خرداد يا هوروتات
امرداد يا امرتات
دي به آذر يا دئوش
آذر يا آتر
آبان
حورشيد يا هورخشئت
ماه يا ماونگه
تير يا تشتري
گوش يا گئوش
دي به مهر يا دئوش
مهر يا ميتر
سروش يا سرئوش
رشن يا رشئو
فروردين يا فره وشي
بهرام يا ورترئن
رام يا رامن
باد يا وات
دي به دين يا دئوش
دين يا دئنا
ارد ( ارت ) يا اشي ونگوهي
ارشتاد ( اشتاد ) يا ارشتات
آسمان يا اسمن
زامياد يا زم
ماراسپند ( مهر اسپند ) يا منثر سپنت
ائيران
در خرده اوستا در گفتاري تحت عنوان سيروزه ميخوانيم , نگهباني از 30 روزهاي ماه به يکي از فرشتگان سپرده شد و به همان فرشته نامزد گرديده است و ايزدان معروف مزديسنا , همان که روزهاي ماه را به نامهاي آنان خوانده اند و خود ايزدان بزرگ از همکاري مهين فرشتگان که آنان را امشاسپندان گويند , شمرده شده اند و بقيه همکاران و مددکاران آنها مي باشند :
امشاسپندان = ايزدان همکار
هرمزد = دي به آذر , دي به مهر , دي به دين
بهمن = ايزد ماه , ايزد گوش , ايزد رام
ارديبهشت = ايزد آذر , ايزد سروش , ايزد بهرام
شهريور = ايزد خور , ايزد مهر , ايزد آسمان , ايزد ائيران
سفندارمذ = ايزد آبان , ايزد دين , ايزد ارت , ايزد ماراسپند
خرداد = ايزد تشتر ( تير ) , ايزد فروردين , ايزد باد
امرداد = ايزد رشن , ايزد اشتاد , ايزد زامياد
ماه در تقويم مزديسنا
ماونگه در اوستا و در تقويم مزديسنا , هم به مفهوم سياره ماه ( قمر ) و هم به معناي شبانه روز از زمان است . در اين تقويم هر 30 روز را يک ماه ناميده و هر سال را 12 ماه مي گرفتند , بنابراين هم ماه و هم سال در اين تقويم اصطلاحي است نه حقيقي . اسامي دوازده ماه اين تقويم همان اسامي ايزدان معروف دين بهي زرتشتي است و در تقويم امروزي ايران نيز با کمي تغيير محفوظ مانده است . اين ماه ها شامل زير ميباشد :
فروردين : فره وشي يا فروهر
ارديبهشت : اش وهشت
خرداد : خورداد , هوروتات
تير : تشتري
مرداد : امرداد , امرتات
شهريور : خشتر وئيريه
مهر : ميتر
آبان : آبها , آناهيتا
آذر : آتر , آتش
دي : دئو , دئنا ( خالق اوهرمزد )
بهمن : وهمن , وهومنه
اسفند : سفندارمذ , اسپنت ارمئتي
اسامي جشنها و زمان آنها :
1 ) فروردينگان = فروردين روز ( 19 ) در ماه فروردين
2 ) جشن ارديبهشتگان = ارديبهشت روز ( 3 ) در ماه ارديبهشت
3 ) جسن خردادگان = خرداد روز ( 6 ) در ماه خرداد
4 ) جشن تيرگان = تير روز ( 13 ) در ماه تير
5 ) جشن امردادگان = امرداد روز ( 7 ) در ماه امرداد
6 ) جشن شهريورگان = شهريور روز ( 4 ) در ماه شهريور
7 ) جشن مهرگان = مهر روز ( 16 ) در ماه مهر
8 ) جشن آبانگان = آبان روز ( 10 ) در ماه آبان
9 ) جشن آذرگان ( آذرخش ) = آذر روز ( 9 ) از ماه آذر
10 ) جشن هرمز = نخستين روز هر ماه
11 ) جشن خرم روز ( دي دادار جشن ) = دي روز در ماه دي
12 ) سپندار جشن = سفندارمذ روز ( 5 ) در ماه سپندارمذ
هر روزي که نام ماه و روز با يکديگر برابر مي شود ايرانيان باستان جشن مي گرفته اند . امروزه نيز زرتشتيان اين مراسم ها را اجرا ميکنند . در تقويم مزديسنا چون سال را 12 ماه 30 روزه حساب مي شود پس 5 روز اضافي را به نام اندرگاه مي ناميدند که اين اسم در دوره اسلامي به پنجه دزديده يا خمسه مسترقه معروف گرديد . هر يک از پنج فصل گاتها نيز به يکي از روزهاي اندرگاه منسوب شده است . اسامي اين پنج روز عبارت است از :
اهنودگاه
اشتودگاه
سپندگاه
وهوخشتره گاه
هيشتواشت گاه
سال و سر آغاز آن
از زمان هخامنشيان که اصول تقويم نگاري مصري از آنان اخذ گرديد , ماه ايراني معادل با ماه توت مصري آغاز شد و به دنبال آن اصلاحاتي صورت گرفت . در ابتدا آغاز سال را از اول پائيز به آخر اسفند منتقل کردند و فروردين ماه را اول سال قرار دادند . آنگاه براي تثبيت محل آن , کبيسه اي در نظر گرفتند که با اعمال آن در هر دوره 120 ساله , آغاز سال در اول فروردين ماه ثابت مي ماند . حمزه بن حسن اصفهاني ( متوفي 360 هجري ) به استناد خدايي نامه مي نويسد :
ايراني زرتشتي با اول فروردين ماه به آغاز خلقت منسوب است , زيرا خلقت در روز هرمزد از ماه فروردين در نقطه اعتدال ربيعي بود . بعضي ها اين امر را به خود زرتشت نسبت ميدهند و معتقدند که او اين تقويم را بر اساس مبدا آفرينش نهاد و اولين روز از سال را اعتدال بهار قرار داد . در منابع ديگر نيز ميخوانيم آغاز سال در تقويم مزديسنا از دي ماه بود که علت آن را تعلق خطر ايرانيان به اين ماه که منسوب به آفريدگار است مي دانستند و معتقد بودند آنان آغاز سال را با ماهي که به پروردگار منسوب باشد , نيک ميدانستند و چون کبيسه به طور دقيق اجرا نمي شد , به تدريج دي ماه به اعتدال ربيعي رسيد و اين زمان با اصلاحاتي که داريوش بزرگ با اقتباس از مصريان انجام داده بود مصادف گرديد و چون اول ماه توت مصري , با اول ماه دي برابر بود , فروردين ماه را به جاي دي ماه برگزيدند و سه ماه به عقب بردند و اعتدال ربيعي را سر آغاز تقويم مزديسنا قرار دادند که اين رسم هنوز پابرجاست . ( قانوني مسعودي ج 1 )
فصل در تقويم مزديسنا
بنا به روايت يشتها و خرده اوستا در ايران قديم تنها دو فصل تابستان و زمستان وجود داشته است که مدت آنها مساوي نبوده است . مثلا گاه تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه يا بر عکس بود و اين امر به آب و هواي هر محل نيز بستگي داشته است . فصل تابستان معمولا از فروردين تا مهر و فصل زمستان از آبان تا اسفند به طول مي انجاميد که پنج روز "اندرگاه"در پايان زمستان هم يادآور پنج ماه زمستان بود . بعدها با گسترش دين زرتشت , سال به شش قسمت غير مساوي تقسيم و يا شش فصل ( گاه ) تقسيم شد که هرکدام از آنها "يير" و يا "رتو"خوانده مي شد و آخر هر يک از اين فصول جشن معروف گاهنبارها برگزار ميگرديد . اين فصول شش گانه عبارت است از :
ميذيوي زرمي : از اول اعتدال ربيعي تا روز چهل و پنج از آن است که تقريبا تا 15 ارديبهشت ادامه مي يابد
ميذيوي شم : به مدت 60 روز مي باشد
پيتيش ههي : به مدت 75 روز مي باشد
اياترم : به مدت 30 روز
منيذيايري : به مدت 80 روز
همسيت منيذي : به مدت 75 روز
پس از سقوط شاهنشاهي هخامنشي و تسلط يونانيان بر ايران و تاسيس دولت سلوکيان و سپس رواج تقويم يوناني در ايران , تقويم مزديسنا از رسميت افتاد و به دنبال آن در دوره اشکاني اگر چه اين تقويم در ميان عامه مردم معمول بود , ولي به دليل بي دقتي در اعمال کبيسه مورد استفاده قرار نگرفت و به تدريج به طور کلي مغشوش شد تا اينکه در دوره ساسانيان مجددا زنده شد . امپراتوري سترگ ساسانيان سياست خويش را بر حمايت از دين زرتشت نهاد و در ابتداي امر به احياي آن اقدام نمود . در نتيجه به منظور برقراري مراسم ديني و دقت و صحت هر چه بيشتر در اعمال فرايض ديني آن , به تجديد حيات تقويم مزديسنا و اصلاحات اساسي در آن پرداخت . به دنبال اين روند تقويم مزديسنا در دوره ساساني با حفظ خصوصيات ديني , تقويم رسمي و سياسي کشور ايران شد و مبدا آن از جلوس اردشير پاپکان و تاسيس امپراتوري بزرگ ساسانيان در سال 224 پس از ميلاد قرار گرفت و شاهنشاهان بعد از او نيز همين روش را در پيش گرفتند تا به نام آخرين فرمانرواي نگونبخت اين سلسله , يزدگرد سوم ناميده شد .
تقويم يزدگردي :
تقويمي که بعد از انقراض سلسله ساساني در نزد ايرانيان که دين خود را حفظ کرده بودند رايج شد تقويم بزدگردي نام گرفت . اين تقويم براي ايرانيان هند , پاکستان و ايران جهت استفاده در مراسلات و مکاتباتشان استفاده مي شد . از آنجا که اين تقويم ادامه تقويم فرس قديم و مزديسنا است , تاريخچه پيدايش آن از اسطوره هاي ملي ايران سرچشمه ميگيرد . برخي آن را به هوشنگ شاه پيشدادي و برخي ديگر به جمشيد شاه نسبت داده اند . همچنان که در تقويم يزدگردي نيز بعضي ها سال جلوس و برخي سال مرگ پادشاه را مبدا قرار داده اند.
در اين تقويم سال را 365 روز حساب ميکنند و روزهاي سال را به طور مساوي به 12 ماه 30 روزه تقسيم ميکنند و پنچ روز اضافي را بعد از آخر ماه اسفند و يا اول ماه فروردين مي آورند , اسامي 12 ماه همان اسامي سال شمسي امروزي است . ايرانيان قديم , خرده ايام , يعني تقريبا شش ساعت مانده از هر سال را با اعمال کبيسه اي به نام بهيزک جبران ميکردند , اما بعد از سقوط سلسله ساسانيان برخي از زرتشتيان ديگر کبيسه و بهيزک را در نظر نگرفتند و سال را تنها 365 روز حساب کردند , در نتيجه اول فروردين ماه هر سال يک روز و شش ساعت عقب مي رود و نوروز حقيقي با زمان تحويل آفتاب در برج حمل برابر نمي شود و در يک دوره 1461 ساله دوباره به نقطه اول مي رسد .
برخي از تقويم هاي موجود ايران کهن :
در روزگار امروز , ايرانيان تقويم هاي متعددي را جهت زندگي شخصي خويش انتخاب نموده اند تا اين تمدن و هويت ملي خويش را زنده نگهدارند . تقويم رسمي ايران خورشيدي است ولي هنوز تقويم هاي کهن ايراني در نزد اشخاص استفاده مي شود :
آئين 7000 ساله ميترائيزم ايران باستان
7029 ميترايي :
پيدايش آئين مهر در ايران , مهرپرستي يکي از قوي ترين کيشهاي جهان به حساب مي آيد که روزگاري اروپا را در نيز تحت کيش خود قرار داده بود . گرچه به عنوان دين شناخته نشده است ولي يکي از مهم ترين آئين هاي جهان بوده است . ايرانيان اين آئين جهاني را که از ايران به دنيا صادر شد را مايه مباهات خويش مي دانند و پيدايش مهر و انسانيت و محبت را ريشه در هويت ملي خود مي دانند . اعتبار اين تقويم تائيد نشده است و فقط بر اساس حدسيات و پژوهش هاي افراد محقق است .
Iran & Zoroasterian Culture & history & Civilization Logo فروهر يا فره وشي نماد ملي ايرانيان
3745 زرتشتي :
تقويم رسمي زرتشتيان امروز جهان , اين تقويم در هند , پاکستان , ايران و تمام زرتشتيان جهان امروز استفاده مي گردد . ظهور اشو زرتشت اسپنتمان , پايه گذاري نخستين دين يکتاپرستي جهان , دعوت جهان به خردورزي و طلح و دانش و ايجاد بزرگترين اندرز انسان ساز جهان : کردار نيک - گفتار نيک - پندار نيک . اين تقويم حداقل سال پيدايش ظهور زرتشت را در نظر گرفته است . زيرا به عقيده بسياري از محقيقن و تاريخ نگاران جهان ظهور وي به 3700 تا 5500 سال پيش باز ميگردد .
ظهور زرتشت در ايران
Iran Cilvilization & Culture : Azerbaijan - kurdistan - Khozestan - tajikistan - Armenia - Turkmenistan - Uzbekistan - Afghanistan - Pakistan - Balochistan نقشه برجسته سربازان پارسي و مادي در کنار يکديگر
2619 مادي :
پايه گذاري نخستين امپراتوري بزرگ ايرانيان توسط اقوام مادها در خاورميانه . اين حکومت به عنوان نخستين دولت ايراني قدرتمند در خاورميانه شناخته شده است . مادها اقوام کهن ايراني هستند که امروزه شامل : آتروپاتکان ( آذربايجان ) - کردستان ترکيه - کردستان عراق - کردستان سوريه و ايران - آران و شيروان و ارمنستان و برخي مناطق شمالي ايران مي باشد که پس از حکومت قاجار و يورش سپاه متجاوز ترکان عثماني به اشغال بيگانگان در آمده است .
نقشه ايران در زمان دولت ماد
First Democratic law In the World - Cyrus The Great - Iran Civilization & History & Culture نخستين منشور جهاني حقوق بشر جهان توسط کوروش بزرگ
2566 تاجگذاري کورش بزرگ :
تاجگذاري نخستين پادشاه خردمند - طلح طلب جهان که پايه گذار اصلي سازمان ملل متحد و سازمان جهاني حقوق بشر امروز در آن روزگار بوده است . در روزگاري که شاهان و رهبران کشورهاي ديگر دست و پاهاي و گردن قطع مي نمودند و زنا و فحشا و فساد سمبول تمدنهاي باستاني آن روزگار بود - کوروش بزرگ در ايران ظهور نمود و به حکومت ماد خاتمه داد و از ماد و پارس و پارت ( اقوام ايراني ) قدرتمندترين کشور جهان آنروزگار را بنا ساخت و ريشه تجاوز به ايران را خشکانيد . وي مردمان را به يکتاپرستي - خرد و دانش - منش و کردار نيک - آزادي انسان در انتخاب دين و باور مذهبي - آزادي اقوام در آزادي زبان و آداب و رسوم خود دعوت نمود . وي پس از ورود به هر کشوري مردمانش وي را ناجي خداوند و فرزند صالح پروردگار خطاب نمودند . نام وي در تورات و قرآن نيز آمده است . ذر تورات وي به نام کوروش فرزند صالح خداوند نام برده است و در قرآن به نام ذوالقرنين ذکر شده است . کوروش بزرگ يکي از سه ابر مرد جهان معرفي شده است . پس از وي اسکندر و سزار مي باشند .
سخنان کوروش بزرگ و زندگي وي
نقشه ايران در زمان کوروش بزرگ
يزدگرد ساساني آخرين شاهنشاه ايراني Sassanian king Of kings
1376 يزدگردي :
ايرانيان ياد و خاطره پايان سلسله ساسانيان و برچيده شدن دودمان ايراني را توسط اعراب زنده نگاه داشته اند . اين تقويم امروزه کاربرد دارد و شرح آن در بالاي اين جستار ذکر شده است .
حکيم فرزانه عمر خيام نيشابوري
1386 خورشيدي :
پس از ورود اسلام با در نظر گرفتن هجرت پيامبر و تغييرات ماه و سال ايراني و محفوظ نگاه داشتن نوروز در ايران تقويم خورشيدي براي دوري جستن از تقويم اعراب بدوي ( هجري قمري ) ايجاد شد . مورخين اين حرکت را به حکيم دانشمند عمر خيام نيشابوري نسبت داده اند .
نويسنده دکتر ابوالفضل نبئي , گردآوري و ويرايش از ارشام پارسي