پيام خونين كفنان نهضت جنگل به جوان نسل امروز«فريب مدنيّت را نخوريد»
حسن ابراهيمزاده حركت تهاجمي آمريكا وانگليس بر عليه جهان اسلام، خصوصا ايران زمين را ميتوان نوعي «فرار به جلو» ناميد، چرا كه ارادهي جمعي جهان به سمت و سويي ميرود كه آمريكاو انگليس و ديگر استعمارگران پير به خاطر جنايت عليه بشريت در جايگاه متهم قرار ميدهد و به دادن غرامت محكوم ميكند.همانگونه كه سياهان آفريقا ميخواهند. زمينهاي آباء و اجدادي خود از دست سفيدپوستان مهاجر بازپسگيرند و خواستار گرفتن غرامت از آمريكا و اروپا به خاطر بنانهادن تمدن ظالمانهي خود بر پايهي استثمار و به بردگي كشيدن انسانها هستند همانها كه حتي با لگام زدن بر دهان بردگان مانع از آن ميشدند كه كارگران انبارهاي مدنيت و مدعيان كرامت و انسانيت به اندازهي رفع گرسنگي خود به زرت و گندم دسترسي داشته باشند؛ اين حق مسلم جهان اسلام و خصوصا مردم ايران زمين است كه آمريكا و انگليس را در جايگاه متهم قرار داده و ضمن درخواست از عذرخواهي رسمي رييس جمهور آمريكا و نخست وزير انگليس به خاطر جنايتهاي خود اسلافشان در برخورد ظالمانه و استعمارگرانه، خواستار پرداخت غرامت بهخاطر قتل آزاديخواهان، غارت منابع ملي، حمايت از ديكتاتوري پهلوي و ايجاد موانع بر سر راه توسعه يافتگي...شود.از منظر مردم ايران آمريكا و انگليس دو لبه يك پيكان هستند كه همواره درراه تحقير مسلمانان و تخريب تمدن اسلامي را در يكصد ساله اخير گام برداشته و دارند. از منظر اين مردم شايد هيچ ترور فيزيكي و يا شخصيتي افراد حقوقي و حقيقي جهان اسلام و ايران و يا فروپاشي و انحلال نهضتهاي بيدارگرانه در جهان اسلام نباشد كه در آن رد پاي انگليس وآمريكا و عوامل مزدور آنان به چشم نخورد؛ وضعيت فعلي جهان اسلام و حالت تهاجمي اين دولبهي پيكان در كنار اسناد به چاپ رسيده در يكصد سال اخير، گوياي اين واقعيت است نه مشي سركوبگرانهي آمريكا و انگليس تغيير يافته است و نه سياست مزوّرانهي آنان به عنوان دفاع از «مدنيت» و «رعايت حقوق بين الملل» و...برخورد وحشيانهي اينان با دو ملت مسلمان افغانستان و ايران، در كنار برخورد تبليغاتيمان بر عليه ايران، ادامهي همان سناريويي است كه اسلاف آنان با پدران و اجداد ما در پيش گرفته بودند.سركوب نيروهاي نهضت جنگل و بمباران مردم بي دفاع خطهي شمال به حمايت از رضاخان و قشون قزاق آن هم به نام «مدنيت» و رعايت «حقوق بين الملل» يكي از هزاران جنايتي است كه انگليس در حق مردم ايران مرتكب شده است.آنچه در سند ذيل يعني «بيانيهي كميتهي اتحاد اسلام (نهضت جنگل) دربارهي بمباران مردم فومن توسط هواپيماهاي انگليسي» به چشم ميخورد، سند مظلوميت مردم و نهضتي است كه به نام «تمدن و انسانيت» خون آن پايمال ديكتاتوري به نام رضاخان شد.هشدار فرداييان گيلان و غيرتمندان ديندار و خونين كفنان نهضت جنگل به نسل آيندهي ايران زمين در اين بيانيه فريب نخوردن از مدعيان دروغين مدنيت است؛ مدعياني كه با شعارهاي زيبا در صدد نابودكردن دين و ملت برآيند. هشداري كه پرده از چهرهي واقعي كساني بر ميدارد كه بهجاي روي كردن به قبلهي «جماران» به سمت سفارت انگليس مناجاتِ مدنيت را زمزمه ميكنند و درست واژگاني را در روزنامهها و سخنرانيهاي خود بلغور ميكنند كه روزي همراه با بمبهاي هواپيماهاي همين قبلهي خود باختگان، دليرمردان اين سرزمين را به خاك و خون كشانده است.بيانيهي كميتهي اتحاد اسلام(نهضت جنگل) دربارهي بمباران مردم فومن توسط هواپيماهاي انگليس
«بازهم قتل بيگناهان
روز سه شبنه پانزدهم رمضان 1330 هجري قمري دو ايروپلان انگليسي شش ساعت قبل از ظهر بدوا در هواي فومن پيدا شده و در شهر فومن دو بمب پرتاب كرد كه يكي در جوار شهر و يكي در ميان مزرعه و خارج از شهر افتاد، هيچكدام منفجر نشد، يكمقداري هم با مترا ليوز در شهر شليك كرده، ولي به كسي آسيبي وارد نشد. به گوراب زرمخ آمده چهار بمب در مريضخانه پرتاب كرد كه يكي از چهار بمب به مريضخانه اصابت كرده، پنج نفر مريض مجروح شدند، و يكي ديگر از اين بمبها در مزرعه منفجر شد، ولي بكسي صدمه نرسيد. بعد از سه ربع ساعت جولان و پرواز، معاودت كرده، مستقيما به سياهرود رفته، مواضع مجاهدين را بمباران نموده، بدون موفقيت به شهر مراجعت كردند. اين بود تعرضات دشمن، روز پانزدهم رمضان كه بي كم و زياد نوشته شد.اينك با زباني ساده، توجه هموطنان عزيز را به اين نكته جلب مينماييم كه تمدن و انسانيت، طرفداري از اقوام ضعيفه، نوع خواهي و رعايت حقوق بينالملل، فقط عباراتي است كه براي مردمان بي خبر غيرمطلع استعمال ميكنند. معني تمدن امروزي خاصه تمدني كه انگليسها مدعي دارا بون آن هستند، تاختن به بيچارگان، غصب حقوق ضعيفان، قتل و غارت بيگناهان، پايمال كردن اقوام ضعيفه، تصاحب ممالك بيطرفِ مظلوم و محو نمودن ملل صغيره است. فاش ميگويم و در اين گفتهي خود محتاج به اقامهي هيچ برهان نيستم كه تمدن امروزي را غير از اين معني نيست وانگليسيهاي مظلومكش مصداق حقيقي اين مدنيت دروغين هستند. حالاي هموطنان عزيز، اي برادران غافلِ تنپرور ايراني، زنهار، فريب اين مظلوم آزار را نخوريد و به عبارات ظاهرفريب مشعشع آنها اعتنا نكنيد. انگليس ميخواهد مملكت شما را تصرف كند، ديانت شما را پايمال نمايد، قوميت شما را نابود سازد، حقوق شما را غصب نمايد، شما را مثل هندوستاني وآفريقايي و غيره بنده و اسير خود كند.اگرانگليسيها قصد و غرضي ندارند، با مملكت ما چه كار دارند؟ چرا دولت ما را بهوسيلهي بعضي از وطنفروشان بي دين، بازيچه و آلت دست خود قرار داده و صحنهي ايران را مورد تاخت و تاز بيرحمانهي خود نمودهاند؟ ما كه به انگليسيها تعرضي نداشتيم. ما كه تجاوزي به حقوق آنها ننمودهايم. به خانهي ما آمدن و دست تعرض به جان و ناموس ما دراز كردن، غير از مظلومآزاري و ضعيفكشي معني ديگري دارد؟ اكنون ما فداييان گيلان در مقابل اين دشمن حقيقي ايرانيان، براي حفظ وطن و ناموس و ديانت و همه چيز خود مقاومت كرده، دفاع ميكنيم و براي بيداري شماها نيز حقيقت امر را مينويسيم، اگر شماها نيز عمل نكرده و فريب اين دولت حق كش را بخوريد و از اداي وظايف ملي خود اجتناب ورزيد، در پيشگاه خداوند وحضرت پيغمبر خاتم( صلياللهعليهوآله )، شرمسار و مورد طعن و لعن ابناء وطن و اخلاف واقع خواهيد شد.»(1)