اعجاز معنويات - اعجاز معنویات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اعجاز معنویات - نسخه متنی

سید اسماعیل موسوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اعجاز معنويات

سيد اسماعيل موسوي

انسان معاصر درگير مسائل بسياري است كه براي از بين بردن يا تخفيف دادن آنها، از ابزار مختلفي سود مي‏جويد. از جمله راهكارهايي كه از دوران گذشته براي انسان مطرح بوده است، پناه بردن به قدرت لايزال الهي است. اين موضوع اكنون به نحو ديگري درديدگاه‏هاي روان‏شناسي وروانپزشكي مورد توجه قرار گرفته است. امروزه مكاتب درماني مختلف، روانشناسان، روانپزشكان، مشاوران وعلماي تعليم وتربيت به نحوي از انحا سعي مي‏كنند كه به انسان سرگشته معاصر تفهيم كنند كه راه حل مشكلات روحي و رواني را مي‏توان در دستورهاي دين يافت. دراين مقاله هدف اين است كه به مكانيزم‏هاي تخفيف دهنده و درماني منبعث از دين ونهايتا نماز اشاره شود. در اين راه از يافته‏هاي تحقيقات و پژوهش‏هاي جديد بهره گرفته‏ايم.

رفتار مذهبي يكي از رفتارهاي پيچيده انساني است كه كم‏تر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است؛ البته بوده‏اند انديشمندان و پژوهشگراني كه به نقش مذهب درسلامت روح و جسم اشاره داشته‏اند. راش، جيمز، يونگ، فرانكل و فروم هر كدام به نوبه خود اهميت رفتارها و اعتقادات مذهبي را يادآور شده‏اند؛ اما قسمت عمده روان‏شناسي، نسبت به اين امر بي تفاوت بوده و بسادگي از كنار آن گذشته است.

بسياري از فرهنگ‏ها افزون بر درمان‏هاي پزشكي كلاسيك، روش‏هاي سازمان‏يافته‏اي براي مقابله با بيماري‏هاي بدني و رواني انسان دارند. در اين طريق همواره ايمان و اعتقاد مذهبي داراي اهميت بوده و درمان مبتني بر ايمان به خداوند به عنوان نيروي فوق طبيعت، سابقه‏اي ديرينه دربين پيروان مذاهب گوناگون داشته است.

سيري در متون ادبي و عرفاني ايران نيز نشان مي‏دهد كه از ديرباز شاعران و عرفاي ايراني به اين موضوع توجه داشته‏اند. حافظ، غزلسرا و عارف نامي، ضعف حكمت رادر گشودن معماي زندگي، اين گونه بيان مي‏كند :




  • سخن از مطرب و مي گو و راز دهر كم‏تر جو
    كه كس نگشود و نگشايد به حكمت اين معما را



  • كه كس نگشود و نگشايد به حكمت اين معما را
    كه كس نگشود و نگشايد به حكمت اين معما را



يا در شاهنانه فردوسي آمده است:




  • ز دانش نخستين به يزدان گراي
    تو را دين و دانش رهاند درست
    در رستگاري ببايدت جست



  • كه اويست جان تو را رهنماي
    در رستگاري ببايدت جست
    در رستگاري ببايدت جست



گر چه درمان بيماري‏هاي جسمي ورواني در پزشكي امروز، مبتني بر استفاده از روش‏هاي مرسوم پزشكي فيزيكي و شيوه‏هاي متداول روان درماني است و بيشترين تأكيد بر اين روش‏ها در كتب آموزشي مشاهده مي‏شود، بررسي‏هاي بين فرهنگي كه به وسيله روان شناسان، روان پزشكان و مردم‏شناسان انجام شده است، نشان مي‏دهد كه رابطه ايمان و اعتقاد مذهبي با سلامت جسم وروح نه تنها در جوامع شرقي، كه در ميان پيروان مذاهب سراسر جهان، موضوعي اثبات شده است. پس مي‏توان از اين عامل در جهت بهبود اختلالات رواني و جسماني سود جست .

امروزه مي‏دانيم كه بروز بيماري صرفا تحت تأثير عوامل فيزيكي قرار ندارد و جسم و روان هر دو در بروز بيماري مؤثرند و اين نكته، رشد رشته جديدي در روان‏شناسي، تحت عنوان «بهداشت رواني» رادر پي داشته است كه هر روزه بر ابعادش افزوده مي‏شود. اين رشته كاربردي روان‏شناسي در سه حوزه پيش‏گيري، تشخيص و درمان اختلالات رواني مطرح است. از بين مفاهيم موجود در بهداشت رواني، دو عنوان «فشار رواني» و «شيوه‏هاي مقابله با آن» از اهميت بيشتري بر خوردار است كه در سال‏هاي اخير، روانشناسان به صورت گسترده‏اي آنها را مورد تحقيق و پژوهش قرار داده‏اند.

روانشناسان اين حوزه اصرار زيادي به وجود رابطه بين ذهن و بدن دارند كه پيش از آنها در بحث‏هاي فلسفي مطرح بوده است. بشر، طي قرن‏ها به اين نتيجه رسيده است كه وجود او، جوهر هستي يا قوه باطني است كه حوزه عملش، داخل مرزهاي فيزيكي بدن ماست. رابطه بين جسم وروح را مي‏توان به رابطه ساختمان و پايه‏هاي آن تشبيه كرد. هر چند كه پايه‏هاي بنا در زير زمين نهفته است، ولي مهم‏ترين و ضروري‏ترين بخشِ ساختمان و نگه‏دارنده آن به شمار مي‏آيد. به همين ترتيب، روح نيز بخش زيربنايي يك موجود زنده است كه جسم بر آن تكيه دارد.

ترديدي نيست كه پزشكي نوين پيشرفت‏هاي زيادي كرده، سير شتاباني نيز در دستيابي به دقيق‏ترين روش‏ها براي درمان بيماران دارد. فناوري جديد پزشكي با پيچيده‏ترين ابزار به كمك پزشكان آمده است. آخرين روش‏هاي تشخيصي، جراحي و طبي از يك سو و شيوه‏هاي دقيق روان درماني مبتني بر تازه‏ترين يافته‏هاي روان شناختي از سوي ديگر، براي درمان و كاستن دردهاي جسماني و رواني انسان به كارگرفته مي‏شود. با اين حال انسان دردمند در چنگال بسياري از بيماري‏ها اسير مانده و اين پيشرفت‏ها گره‏گشاي مشكلات بشر نيست. از آن جا كه بينش و اعتقاد انسان به مذهب و ايمان به اصول الهي در بهبود سير بيماري، كاستن درد و رنج وافزايش تحمل عوارض بيماري، نقش تعيين‏كننده دارد، به كارگيري اين نيروهاي بالقوه وارزشمند، داراي اهميت است. تأثير اين عامل در پيش‏گيري از مسائل ومشكلاتي از قبيل خودكشي، اعتياد به موادمخدر، بزهكاري، طلاق وافسردگي، در تحقيقات فراواني تأييد شده است .

به طور كلي مي‏توانيم بگوييم كه در بررسي‏هاي انجام شده، مداخلات مذهبي در كاهش اضطراب وتحمل فشارهاي رواني را ثابت مي‏كند. رابطه‏بين مذهبي بودن باكاهش اضطراب وناراحتي‏هاي رواني درمطالعات همه گيرشناسي موردبررسي قرار گرفته وتأييد شده است. وجود فشارهاي رواني، امنيت وآرامش فرد رابه مخاطره مي‏اندازد وعدم وجود امنيت وآرامش نيز به نوبه خود فشار رواني راتشديد مي‏كند. اين دور باطل بايد درجايي متوقف گردد و آن ايجاد آرامش وبرقراري امنيت است. اعتقاد ديني ومذهبي نيز براين امر اصرار دارد؛ يعني امنيت فرد را تضمين كرده، به وي آرامش مي‏دهد. به يقين افرادي كه پيوندي استوارومحكم باپروردگارخويش برقرار ساخته‏اند، هرگز دربرابر تند باد حوادث، آرامش روحي ـ رواني خود را از دست نمي‏دهند وبه مراتب پايين‏تر تنزل نمي‏كنند؛ درحالي كه گروه‏هاي ديگر، خيلي زود دچار پريشاني واضطراب مي‏شوند. بنابراين زماني كه دل از ياد خدا غافل مي‏شود وخود را در منجلاب امور فاني مي‏اندازد، مستعدترين زمان براي از بين رفتن آرامش وايجاد انواع گوناگون بيماري‏هاي رواني است. انسان مؤمن هيچ گاه مضطرب نيست؛ چرا كه فرد مضطرب فردي است كه از حوادث ناگوار آينده بيمناك است؛ درحالي كه فرد مؤمن به علت پناه بردن به خداوند وانجام فرايض و عبادات، بر مشكلات فائق آمده، احساس اضطراب ندارد.

سازوكارهاي بازدارنده‏دين دربرابرفشار رواني

به نظر مي‏رسد كه دين حداقل با دو وسيله بازدارنده، به مقابله بافشار رواني مي‏رود:

1. آرام سازي ؛ 2. تخليه هيجاني .

1. آرام سازي. امروزه از جمله تكنيك‏هاي درماني براي مشكلات روانشناختي، استفاده از تكنيك آرام‏سازي است. دراين روش، فرد بايد تلاش كند تا به حالتي آرام وعاري از فشار دست يابد. بدين منظور روش‏هاي مختلفي ابداع شده است. دريكي از اين روش‏ها كه «آرامش‏آموزي» نام دارد، فرد ياد مي‏گيرد كه عضلات مختلف خود را منقبض كند وبعد آرام سازد. به كمك تمرينات مداوم با اين روش مي‏توان در وقت هجوم فشارهاي رواني، آرامش لازم رابه دست آورد وبه طريق مناسبي با آن مقابله كرد. به نظر مي‏آيد آنچه در لايه زيرين اين روش وجود دارد، اندكي خودشناسي است. بدين معني كه فرد توجه وتمركز خود رابه وجود خود معطوف مي‏سازد تا بتواند آن را دراختيار بگيرد و به مقابله با فشار رواني بپردازد. اما آنچه در آرام سازي ديني موجود است، بسيار ژرف‏تر وعميق‏تر از اين گونه آرام‏سازي هاست. دين كه مربوط به ژرفاست، قهرا آرام ساز است.

اولين مفهوم متبلور در واژه آرام، لطافت آن است؛ نوعي ملايمت ونرمي كه با لطافت ونرمي روح آشناست. انسان با داشتن اين وجه، آرام و مطمئن است وايمان دارد. ايمان نيز عبارت است از توكل واعتقاد كامل به خداوند كارساز، و اين مقامي است از كمال ومعرفت انساني. زيرا انسان هر اندازه خدا رابشناسد واز قدرت ورحمت وحكمت او آگاه گردد، وابستگي‏اش به ذات بي همتاي خداوند زيادتر مي‏شود. كسي كه به درجاتي از توكل مي‏رسد، هرگز يأس ونوميدي به خود راه نمي‏دهد. او دربرابر مشكلات وحوادث سخت، احساس ضعف وزبوني نمي‏كند ومقاوم است. همين ايمان وتوكل، چنان قدرت رواني و روحي به انسان مي‏دهد كه مي‏تواند بر سخت‏ترين مشكلات پيروز شود.

بنابراين راه چاره را بايد در امنيت خاطر، اطمينان قلبي وتوكل به خدا جست. اين امر به درجه ايمان افراد بستگي دارد وخداوند متعال با تأكيد تمام درسوره رعد، آيه 28، مي‏فرمايد: «دل آرام گيرد با ياد خداي». همين مسئله درانديشه بسياري از متفكرين معاصر نيز وجود دارد. آنها معتقدند كه بسياري از مشكلات انسان معاصر، اساسا مربوط به نياز او به دين و ارزش‏هاي معنوي است. آرنولد توين‏بي مي‏گويد: «بحراني كه اروپاييان در قرن حاضر دچار آن شده‏اند، اساسا به فقر معنوي آنان بر مي‏گردد.» وي معتقد است: «تنها راه درمان اين فروپاشيدگي اخلاقي كه غرب از آن رنج مي‏برد، باز گشت به دين است». در همين زمينه است كه بنيامين راش پدر روانپزشكي امريكا مي‏گويد: «دين آن قدربراي پرورش وسلامت روح آدمي اهميت دارد كه هوا براي تنفس». با اين تفاسير مي‏توان گفت كه اصولاً ايمان تأثير بسزايي درايجاد احساس آرامش وامنيت در انسان دارد.

2. تخليه هيجاني. يكي از جنبه‏هاي ارزنده و مهم نهادهاي مذهبي، وابستگي روحاني شديدي است كه پيروان يك مذهب به پايه‏هاي اصول اعتقادي آن دارند؛ به طوري كه خالصانه وآگاهانه به آن عشق ورزيده، دستورهاي آن را تعبدا اجرا مي‏كنند. يكي از مصاديق اين عشق واعتقاد خالصانه را مي‏توان در زيارتگاه‏ها و قبور ائمه از جمله مشهد مقدس مشاهده كرد. دراين مكان مقدس، همه ساله زائران بسياري اعم از پير و جوان سر از پا نشناخته و نيازمند، معتقد، خالص، مملو از هيجانات و احساسات مذهبي گرد حرم مطهر تجمع مي‏كنند و به جز دعاهايي كه به صورت گروهي يا فردي خوانده مي‏شود، اكثر زوّار محكم به ضريح چسبيده، آن را مي‏بوسند و در آغوش مي‏كشند و امام را با تمام آرزوها و غم و غصه‏هاي خود مورد خطاب قرار مي‏دهند وبه ياري مي‏طلبند. اثرات رواني برقراري چنين ارتباطي با امام وآزاد شدن هيجاناتي كه همراه دعا ونيايش ايجاد مي‏شود، به وضوح درحالت رواني ورفتاري فرد مؤمن مشهود است. اثرات رواني چنين عمل مذهبي در افراد مختلف، متفاوت است. رهايي رواني بعد از اين نوع ارتباط با امام موضوعي واقعي است واين تجربه اغلب با علاقه، وفاداري وخلوص نيت فرد ارتباط دارد. بديهي است كه از نظر شيعه غير از برداشت‏هاي فوق، نكات واهداف عميق‏تري نيز در زيارت عتبات متبركه نهفته است.

نماز ومسئله آرامش‏بخشي وتخليه هيجاني

نماز ازجمله عباداتي است كه درايجاد حالتي از آرام‏سازي كامل، آرامش روان وآسودگي عقل درانسان نقش اساسي دارد. حالت آرام‏سازي وآرامش رواني ناشي از نماز از نظر روان‏شناسي و بهداشت رواني حايز اهميت است. دكتر «توماس هايسلوپ» مي‏گويد: «مهم‏ترين عامل آرامش‏بخشي كه من در طول سال‏هاي متمادي تجربه ومهارتم در مسائل رواني بدان پي برده‏ام، همين نماز است.» پيامبر اكرم(ص)نيز هنگام فرارسيدن اوقات نماز مي‏فرمودند: «اي بلال ما رابا اذان به آرامش برسان.» علاوه بر اين شخص مؤمن پس از نماز به دعا ونيايش به درگاه باري تعالي (تعقيبات نماز) مي‏پردازد كه اين خود به تداوم آرامش رواني، براي مدتي پس از نماز كمك مي‏كند. آشكار كردن مشكلات و مسائل خود در درگاه خدا وطلب ياري از او، در كاهش اضطراب وناراحتي فرد بسيار مؤثر است؛ چراكه روانشناسان معتقدند ياد آوري و باز گويي مشكلات به وسيله شخص، موجب كاهش شدت اضطراب وتخفيف ناراحتي‏ها ومشكلات مي‏شود.

/ 1