چشم داشت‏هاي تازه از عربستان - چشم داشت های تازه از عربستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشم داشت های تازه از عربستان - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چشم داشت‏هاي تازه از عربستان

گروه ويژه مبارزه با تروريسم مستقر در شوراي روابط خارجي آمريكا، در جديدترين گزارش خود، پيشنهادهايي را در قالب يك پروژه تحقيقي براي تحكيم روابط آمريكا و عربستان ارائه كرده است. در مقدمه گزارش، به روابط ديرينه عربستان و آمريكا اشاره شده، مي‏افزايد: پس از حادثه 11 سپتامبر، روابط بين دو كشور به تيرگي گراييد. اكنون نيز شكاف دو كشور بيش از گذشته آشكار شده و به چشم مي‏خورد. شورا معتقد است كه بايد گفتگوهاي سازنده و با جديت و سرعت صورت گيرد تا بر اين فاصله، افزوده نگردد. تعهد ملك عبدالله به انجام اصلاحات، فرصت مناسبي است تا به كمك وي فضاي متشنج فيمابين به آرامش تبديل شود. البته انجام گفتگو و احياي روابط نبايد به گونه‏اي باشد كه افكار عمومي عربستان سعودي را عليه آمريكا بر انگيزد.

پس از اشاره به كلياتي از اين گزارش، بخش‏هايي از آن را مرور مي‏كنيم.

«پگاه»

در برقراري روابط با عربستان بايد روابط امنيت ملي و مسائل مربوط به روابط خارجي امريكا در الويت قرار گيرد. اين اولويت‏ها شامل مذاكرات صلح خاورميانه، كنترل راديكاليسم خاورميانه، توليد نفت، گسترش آن و ثبات قيمت نفت است. البته در اين گفتگوها بايد به اولويت‏هاي عربستان نيز توجه كرد. اما در هر شرايط، بايد مذاكرات در سطوح بالا صورت گيرد، تا به تعميق روابط دو كشور ختم شود؛ زيرا هيچ كس از سطحي بودن روابط دو كشور سود نمي‏برد. براي نيل به اين مقصود، مؤسسات و نهادهاي دولتي و غير دولتي آمريكا بايد برقراري گفتگو ميان روشنفكران و دانشمندان اين دو كشور را در اولويت قرار دهند. و نيز، از سعودي‏هايي كه در آمريكا تحصيل مي‏كنند بايد استفاده شود. در هر صورت بايد پذيرفت، منافعي كه آمريكا در عربستان دارد فراوان است و اين امر چشم پوشي از گسترش روابط آمريكا و عربستان سعودي را مشكل مي‏سازد. از جمله:

1. روابط نظامي امريكا و عربستان بسيار ريشه دار است و يكي از سنگ بناهاي روابط سياسي دو كشور را تشكيل مي‏دهد؛ ولي عدم وجود گفتگو و ارتباط گرم باعث شده تا در مورد اهداف و نيات نظامي در بالاترين سطح سوءتفاهم پيش آيد. آمريكا و عربستان بايد از طريق گفتگو و مشاوره، تنش حاصل از حضور نظامي امريكا را در عربستان برطرف سازند. هيچ كدام خواستار كاهش روابط نظامي نيستند، اما وضعيت فعلي فيمابين رضايت بخش نيست. البته امريكا بايد روابط نظامي خود را با عربستان در چارچوب شوراي همكاري خليج فارس تعريف كند و به گونه‏اي عمل كند كه تنش موجود را به حداقل برساند.

2. عربستان سعودي رمز موفقيت آمريكا براي كاهش خشونت ميان فلسطين و اسرائيل است. اگر امريكا، عربستان را به عنوان بازيگر اصلي مذاكرات اعراب و اسرائيل به رسميت بشناسد، آن گاه عربستان نيز از اعتبار خود در ميان اعراب براي كاهش خشونت، بهره خواهد برد. تجربيات گذشته بر نياز آمريكا به عربستان در اين زمينه صحه مي‏گذارد. مثلاً عدم همكاري عربستان پس از صلح اسلو، باعث كندي جريان صلح خاورميانه شده است. 3. دو كشور ديدگاه‏هاي متفاوتي نسبت به روابط دفاعي دارند. عربستان خواهان حضور نظامي آمريكا در خاك عربستان در صورت احتمال يا تحقق حمله نظامي است. آمريكا نيز مايل است عربستان همكاري دفاعي را به همكاري در ساير حوزه‏ها گسترش دهد، در حالي كه مردم عربستان مايل به چنين همكاري‏هايي نيستند. بنابراين، آمريكا نبايد آشكارا به دنبال فعاليت‏هاي نظامي خود در عربستان باشد.

4. امريكا درآمد سرشاري از فروش تسليحات به عربستان به دست آورده و درآمدهاي بيشتري مي‏تواند، در اين زمينه از بازار مصرف تسليحاتي عربستان، نصيب خود كند. نيازهاي تسليحاتي عربستان با توجه به ساختار آمريكايي بودن تسليحات آن كشور و با توجه به اختلافات دير پاي مرزي كه با همسايگان به ويژه بر سر حوزه‏هاي نفتي دارد، همچنان زياد است. در آمدهاي نفتي اين امكان را به عربستان مي‏دهد كه متقاضي تسليحات جديد آمريكا باشد.

5. با همكاري عربستان، پيروزي بر صدام در سال 1991 به آساني به دست آمد. بدون همكاري عربستان جنگ اخير با عراق با دشواري به پايان رسيد. و عدم اين همكاري، ثبات در عراق تحت اشغال را با مشكل مواجه كرده است. علاوه بر همكاري نظامي، همكاري سياسي عربستان با آمريكا در جهت متقاعد ساختن ساير كشورهاي منطقه جهان عرب و اسلام كه از عربستان متأثرند، براي آمريكا بسيار حائز اهميت است. در اين باره تأثير عربستان بر اردن و مصر مهم‏تر جلوه مي‏كند.

6. عربستان هم اكنون روابط بسيار حسنه‏اي با ايران دارد، و لذا عربستان از هر اقدام آمريكا در مشاركت دادن ايران استقبال مي‏كند، اما ايران تمايل چنداني به مشاركت در سياست‏هاي آمريكايي ندارد. ادامه همكاري ايران و عربستان مي‏تواند منافع آمريكا را در منطقه خليج فارس و خاورميانه به خطر اندازد.

7. مسئله راديكاليسم اسلامي و گسترش آن تهديد اصلي براي منطقه و منافع آمريكا است و ايالات متحده بايد از تلاش‏هاي عربستان براي مقابله با اين موج و تأثيرات آن حمايت كند. عربستان سعودي يكي از منابع توليد و بازتوليد راديكاليسم اسلامي است. گرچه اين راديكاليسم با نوع ايراني آن متفاوت است، ولي هر دو در ضد آمريكايي بودن، اشتراك نظر دارند. عربستان امكانات لازم را براي استفاده آشكار و پنهان راديكاليسم اسلامي در اختيار دارد.

8. عربستان بزرگ‏ترين منابع نفت جهان را داراست. با توجه به نيازهاي روز افزون آمريكا به نفت، همكاري دوستانه نفتي با عربستان بسيار مهم است و اين مسئله براي آمريكا اهميت استراتژيك دارد. به هر صورت آمريكا همواره در معرض استفاده از اسلحه نفت عليه خود و هم پيمان منطقه‏اي خود يعني اسرائيل بوده است كه عربستان قبل از اين هم نشان داده كه قادر است از آن عليه منافع آمريكا استفاده كند.

9. عربستان حدود 700 ميليارد دلار در بازار امريكا سرمايه گذاري كرده است. بنابراين سرمايه گذاري‏هاي مالي عربستان، بر ثبات يا عدم ثبات بازارهاي مالي آمريكا تأثير مي‏گذارد. روابط نهادينه، بين نهادهاي مالي آمريكا و عربستان هم بر ثبات بازارهاي مالي آمريكا، تأثير مي‏نهد. البته هيچ شاهد مستدلي از خارج شدن سرمايه سعودي در دست نيست، ولي آمريكا بايد روند مناسبي را براي جلوگيري از خروج احتمالي سرمايه‏هاي سعودي اتخاذ كند.

با اين وصف، حفظ و باقي ماندن خاندان سعودي براي هيأت حاكمه عربستان حائز اهميت است و شايد مهم‏ترين نياز عربستان در شرايط فعلي نياز به آمريكا براي تضمين و حفظ ثبات سياسي در عربستان است؛ زيرا عوامل بي ثباتي در اين كشور متعددند؛ از جمله:

1. عربستان در 50 سال گذشته به شدت بي ثبات بوده است. در سال‏هاي آتي نيز به علت رشد كم اقتصادي، رشد سريع جمعيت و ساير تغييرات اجتماعي در معرض بي ثباتي است.

2. مسئله جانشيني فهد، مي‏تواند باعث بي ثباتي زيادي شود. دندان‏هاي تيزي براي جانشيني پادشاه عربستان به چشم مي‏خورد كه مهم‏ترين آن چالش بين اصلاح‏طلبان و محافظه كاران است.

/ 1