گلبرگ هدایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلبرگ هدایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گلبرگ هدايت

شش توصيه از حضرت آيت الله جوادي آملي

كتاب سروش هدايت، مجموعه پيامهاي حضرت آيت اللّه‏ جوادي آملي دام ظله ـ مي‏باشد كه به مناسبتهاي گوناگون به قلم ايشان نوشته شده و اولين جلد آن در سال 1382، به كوشش «مركز نشر اسراء» در 349 صفحه منتشر گرديده است.

آنچه در ذيل تقديم مي‏شود، شش اشارت است كه در پي تقاضاي رهنمودي از اردبيل، براي كانون فرهنگ و انديشه جوان نوشته‏اند. از خداوند مي‏طلبيم به حضرت استاد، توفيق ارشادِ بيشتر عنايت فرمايد.

شش اشارت

يكم. پرهيز از گناه و اعراض از لغزش و اعتراض نسبت به كژروي و معارضه با خواسته‏هاي برخاسته از هَوَس، زمينه نزولِ فيضِ فرقِ حق و باطل، و تفكيكِ صدق و كذب، و تميز زيبا و زشت، و بالاخره جدايي مرز اطاعت و عصيان را فراهم مي‏كند؛ «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إنْ تَتَّقُوا اللّه‏َ يَجْعَلْ لَكُمْ فرقانا ويُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ واللّه‏ُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ».1

بهترين وسيله براي نيل به اين هدف مقدّس، قرآن مدار بودن است؛ چه اينكه از حضرت رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نقل شد: «دُوْرُوا مَعَ كِتابِ اللّه‏ِ حَيثُما دارَ؛2 يعني در مدار قرآن حركت كنيد و هرجا قرآن كريم حضور دارد، حاضر باشيد و جايي كه اين كتاب آسماني آن را منع فرمود و حضور ندارد، شما شركت نكنيد.

دوم. انسان بيش از هر چيز، از انديشه صائب و انگيزه صالح به «تقوا» مي‏رسد و از «طغوا» مي‏رهد و به «صلاح» بار مي‏يابد و از «طلاح» رها مي‏گردد. تحصيل جزم علمي و عزم عملي براي شما جواناني كه در مهد تذكيه محقّقانه و تزكيه مقدّسانه اردبيل به سر مي‏بريد، به منظور پيوند غابر و قادم و اتصال سلسله سالِف و آنِف ميسور است.

لذا از اين مائده آماده بايد بهره كافي برد. بنابراين، بايد از جهل علمي نجات يافت و از جهالت عملي خلاص شد تا راه و رهرو، و همراه و رهبر و راهنما به خوبي شناخته شده و فراهم شود؛ «ومَن يُوْمِنْ باللّه‏ِ يهدِ قَلْبَه...»3 و «وإنْ تُطيعُوه تَهْتَدوا»4.

سوم. هرگونه دانشي كه مايه شهود عين خارج نباشد و صحنه واقع را مكشوف نكند و اسماي حسنايِ الهي را مرئي نسازد، علم حصولي و دانش مفهومي و ذهني است. چنين دانشي، هرچند آثار سودمندي را به همراه دارد، ولي از مآثر دانش شهودي تهي است. لذا، گاهي اُفول مي‏كند و زماني غروب دارد و چيزي كه آفِل و عازب است، محبوب نبوده، توان رساندن سالك را به محبوب واقعي ندارد.

بهترين وسيله براي شهود حقيقت، اطاعت خالصانه دستورهاي الهي است؛ چه اينكه بدترين حجاب كه مانع نيل به واقعيت است، همانا عصيانِ اَحكام خداست. از حضرت امام سجّاد علي بن الحسين عليهما‏السلام رسيده است كه: «أَنَّ الرّاحِلَ إِلَيْكَ قَريْبُ المَسافَةِ وأَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إلاّ أَنْ تَحْجُبَهُمُ الاْءَعْمالُ دُونَكَ.5»

چهارم. همان طوري كه گناه آثار سوء دارد، افراط در كاميابي و زياده‏روي در خوردن و نوشيدن حلال نيز مانع طهارت دل و نرمي قلب مي‏گردد. از حضرت رسول گرامي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نقل شد: «لا تُميتُوا الْقُلُوبَ بكثرةِ الطّعامِ والشَّرابِ؛ فإنَّ الْقَلْبَ يَمُوتُ كَالزَّرع، إذا كَثُرَ عَليْهِ الماءُ؛6 دلهاي خود را با پرخوردن و زياد نوشيدن نميرانيد. زيرا قلبْ مانند بذرِ كشت شده است كه اگر آب زياد دريافت نكند، مي‏پوسد.»

لذا، روزه كه به منظور تعديل دستگاه گوارش است، نه تعطيل آن، سهم به سزايي در اِحياي دل، و نرم نمودن آن، و فرشته منش كردن وي دارد.

از اين جهت، فقيهان بزرگ فرموده‏اند: يكي از فضايل روزه همين است كه انسان صائمْ شبيه فرشته مي‏شود و از لذايذ مادي، منزّه مي‏گردد.7




  • بر بندْ دهانْ از نان كامد شكر روزه
    روزه نَمْ زمزم شد در عيسي مريم شد
    كو پر زدن مرغان كو پرّ مَلَك اي جان
    اين هست پرِ چينه وآن هست پرِ روزه



  • ديدي هنر خوردن بنگر هنر روزه
    بر طارم چارم شد او در سفر روزه
    اين هست پرِ چينه وآن هست پرِ روزه
    اين هست پرِ چينه وآن هست پرِ روزه



هرگز فطانت و هوشمندي با پرخوري جمع نمي‏شود؛ چه اينكه حضرت علي بن ابيطالب عليه‏السلام فرمود: «لَنْ تَجْتَمِعُ الفِطْنَةُ والبِطْنةُ»8 و تعديل در غذا، و پرهيز از پرخوري، زمينه تفكر صحيح را فراهم مي‏نمايد و فكر صائب، وسيله عمل صالح خواهد بود. لذا، حضرت رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «إذا رأَيْتُم أهلَ الجُوعِ والتَّفَكُّرِ، فَأدْنُوا مِنْهُمْ؛ فإنّ الْحِكْمَةَ تَجْري عَلي ألْسِنَتِهم؛9 اگر اهل تفكر و كم‏خوري را ديديد، به آنان نزديك شويد. زيرا حكمت بر زبان آنها جاري مي‏گردد.» يعني آنان مجاري فيض خداي حكيم‏اند و حكمتهاي نظري و عملي را مي‏توان از زبان آنان شنيد.

پنجم. گرچه تمام رخدادهاي دنيا صبغه آزمون الهي را به همراه دارد، ليكن برخي از آنها به عنوان فتنه گمراه كننده مطرحند و بايد براي نجات از آن به خداي سبحان پناه برد؛ چه اينكه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليهما‏السلام فرمود: «...فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاّتِ الفِتَنِ.»10

كسي نگويد خدايا، از اصل فتنه و امتحان به تو پناه مي‏برم؛ زيرا همگان در مَعرض آزمون الهي‏اند، بلكه هر كدام از شما به خداوند پناه ببرد از فتنه‏هاي گمراه كننده؛ البته عالمان راستين، اعم از حوزوي و دانشگاهي، از فتنه‏هاي زيان‏بار مصونند؛ نه به فتنه گمراه كننده قيام مي‏نمايد و نه فريب آن را مي‏خورند؛ چه اينكه از حضرت رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله رسيده است: «إنَّ الفِتْنَةَ تَجِي‏ءُ فَتَنْسِفُ العِبادَ نَسْفا وَيَنْجُو العالِمُ منها بِعِلْمِهِ؛11 فتنه مي‏رسد و بندگان را درهم مي‏كوبد و فقط دانشمند [الهي] از آن نجات مي‏يابد.»

اين گونه دانش، هم مصداق بارز علم نافع است كه مردان خدايي مجاري ادراكي خود را وقف فراگيري آن قرار مي‏دهند و از هرچه به عنوان علم غير نافع است، مي‏پرهيزند.

ششم. گرچه بسياري از دانشها را انسان در آغاز زندگي نمي‏داند و به تدريج آنها را فرا مي‏گيرد؛ ليكن علوم بنيادين را در درون خود دارد كه خداي سبحان از آن به «فطرت اللّه‏» ياد نمود و «نَفْس مُلْهَمه» به تقوا و طَغوا را از شئون او قرار داد.

سعي بليغ سالك صالح، آن است كه دانشهاي نهادينه شده را در پرتو عقل و نقل شكوفا كند و از رهبران الهي كه به منظور اِثاره و شكوفايي آنها مبعوث شده‏اند؛ ويُثِيرُوا لَهُمْ دفائِنَ العُقُولِ،12 استمداد نمايد و از ناهماهنگي دانشهاي مهمان با علم ميزبان بپرهيزد و بِدان آگاه باشد كه جان قدسي وي چونان حضرت يونس عليه‏السلام در ماهي تن محبوس است و براي رهايي از زندان طبيعت بدن و هر آنچه امر طبيعي و مادي است، ذكر يونسي سودمند است؛ «لا إلهَ إلاّ أنْتَ سُبْحانَك إنّي كُنْتُ مِن الظالِمين»13.

در اين حال، خداوندْ استجابت مي‏فرمايد و جان ملكوتي را كه رهن تن واقع نشد، تحرير مي‏نمايد و چنين روح آزادي، نه تنها از هر چه رنگ تعلّق پذيرد، حُرّ است، بلكه از هر چه رنگ تعيّن پذيرد، آزاد است.




  • يونس قدسي تويي، در تن چون ماهي‏اي
    بازشكاف و ببين، كين تن ماهي است آن



  • بازشكاف و ببين، كين تن ماهي است آن
    بازشكاف و ببين، كين تن ماهي است آن



لازم است از خداي سبحان درخواست نمود كه يا چنين شويم يا در محضر چنان يونس قدسي باريابيم كه:




  • در طُرّه‏هاش نسخه «إيّاك نَعْبُد» است
    در چشم‏هاش غمزه «إيّاك نستعين»



  • در چشم‏هاش غمزه «إيّاك نستعين»
    در چشم‏هاش غمزه «إيّاك نستعين»



چنان انسان متكاملي، هماره به نام و ياد خداست و ديدار وي تذكره صاحب نظران و تبصره صاحب بصران است... .

جوادي آملي

دي‏ماه 380 1


1. انفال/29.

2. نهج الفصاحة، ج2، ص767.

3. تغابن/11.

4. نور/54.

5. مفاتيح الجنان، دعاي ابي حمزه ثمالي.

6. نهج الفصاحة، ج2، ص78.

7. جواهر الكلام، كتاب صوم، ج16، ص181.

8. شرح غررالحكم، ج6، ص370.

9. نهج الفصاحة، ج2، ص753.

10. نهج البلاغه، حكمت 93، بند 1 و 2.

11. نهج الفصاحة، ج2، ص666.

12. نهج البلاغه، خطبه 1.

13. انبياء/87.

/ 1