علامه حاج شيخ آقا بزرگ طهراني ترجمه: حاج سيد علي اكبر موسوي(محب الاسلام) در شماره سيزدهم نامه آستان قدس طليعهاي از زندگاني علم الاعلام شيخ طوسي ره را به نظر خوانندگان رسانيديم كه خلاصه آن به قرار ذيل بود. زندگاني شيخ طوسي، نسب شيخ الطائفه، سه نوبت انهدام طوس ولادت تربيت شيخ، شخصيت و مرجعيت شيخ، هجرت بنجف اشرف ، كتابخانه شيعيان بسوخت، مؤسس دانشگاه نجف، مكانت علمي شيخ، فتاوي شيخ آثار و مآثر شيخ» و اينك تتمه آن: «مترجم»
عظمت معنوي شيخ:
شيخ الطائفه بهاين مرتبه جليل نرسيد، جز بوسيله اخلاص عقيده و ايمان زيرا براي شهرت طلبي و حب رياست و دلجوئي مردم دنيا، و مباهات و افتخار با دانشمندان معاصر خويش، و برتري فروشي بر اقران، و اينگونه مقاصد پست كه بسياري از معاصران ما گرفتارند كتابها را تأليف نكرد. حاشا و كلا… بلكه چنين خطوري ببالش نيامد، و در تأليف و تصنيف اين آثار گرانبها فقط منظورش رضاي خداي متعال بود، و پاداش خود را از ثواب جزيل خداوندي ميخواست و بس بر حمايت دين و احياء شريعت سيدالمرسلين (ص) و محو آثار مفسدين بسي كوشيد لهذا در اعمالش مؤيد، و در گفتارش مسدد بود. سه نفر از علماء بزرگ شيعه درباره كتاب «النهاية» شيخ طوسي گفتگوهايي داشتهاند و با شيخ الطائفه درباره مسائل چندي معارضه ميكردند، هر سه با هم قرار گذاشتند به زيارت مرقد مقدس اميرالمؤمنين (ع) مشرف شوند. باتفاق آراء هر سه پس از سه روز، روزه و غسل جمعه و نماز حاجت از اميرالمؤمنين (ع) دربارهاين كتاب «النهاية» جواب بخواهند.
خواب عجيب:
پس از فراغت از توجه و دعا و استمداد از مولاي متقيان (ع) بخواب رفتند، بعالم رؤيا اميرالمؤمنين (ع) به هر يك از دانشمندان جداگانه فرمود: «در فقه آل محمد (ص) تصنيفي كه سزاوار اعتماد باشد، بهتر از كتاب «النهايه» نيست همان كتابي كه مورد منازعه شماست براي اينكه با خلوص نيت براي تقرب بدرگاه حضرت او نوشته است، در صحت مضامين كتاب شك نكنيد و بدان عمل كنيد، و…» چون از خواب برخاستند صلاح ديدند كه قبل از كلام خواب خود را بنويسند همه نوشتند و بر يكديگر عرضه كردند.نتيجه از لحاظ لفظ و معنى مساوى و مطابق بود ، همه با حال غبطه آميخته با احترام بر شيخ طوسي وارد شدند، همينكه چشم شيخ به آنان افتاد، فرمود: تا وقتي كه از كلام مولا اميرالمؤمنين (ع) جواب نشنيديد آرام نگرفتيد؟ دانشمندان با تعجب از وي پرسيدند، فرمود همانطوريكه مولا به خواب شما آمد به خواب منهم چنين فرمود: و اين رويا به همين وجه نوشته شد فقهاء آل محمد (ص) با چنين كتاب به شيعيان فتوي ميدهند و الحمدالله و صليالله علي محمد و آله الطاهرين (پايان قول شيخ ما در مستدرك)
نتيجه
تنها همين قضيه بر اخلاص و صدق خدمت شيخ الطائفه كافي است گرچه وي از اينگونه مدائح بينياز است. اين اندازه ذخيره و شرف و آبرو براي شيخ در روز رستاخيز بس است كه اميرالمؤمنين (ع) گواهي داد: «شيخ به جز رضاي خداوند متعال در تأليف اين كتاب قصدي نداشته است». ولمثل هذا فليعمل العاملون، ان الله مع الذين اتقوا و الذين هم محسنون لازم است گفته شود كه از اين واقعه دو مطلب ديگر نيز استفاده ميكنيم كه شيخ ما «نوري» عطرالله مثواه بدان تصريح نكرده است.
نكته اول:
آن است كه اعتراض كنندگان به شيخ، با وي غرض شخصي نداشتند كه از او نقدي به عمل آورند و تخطئه كنند اختلاف فقط در برخي آراء فقهي بوده است كه آنان گمان داشتند شيخ خطا كرده است، و فتاوي شيخ مرضي رسول و آل (ع) نيست. و فقط غيرت بر حفظ دين و حميت عقيده و ايمان كه مبادا در دين خطائي واقع شود ايشانرا وادار كرد كه به شيخ اعتراض كنند، و همه براي فهم حق به امام (ع) پناه بردند، امام عليه السلام با خوشنودي و قبول جواب عنايت فرمود همه خوشحال شدند و اطمينان يافتند و بر شيخ غبطه بردند... الخ
دوم:
كه بسي مهم است اين نكته است كه دانشمندان معترض به شيخ، به حدي خود را ميشناختند و به خويش اطمينان داشتند كه مورد رضاي ائمه (ع) هستند بدان حد كه براي سئوال حضور امام (ع) مشرف ميشوند، چرا كه خود را چون بندگان و خدمتگزاران موالي ميدانستند فرمانبري را طوري ميخواستند كه مولا بخواهد، و به طرزي ميخواستند كه امام (ع) بپسندد، كوشش داشتند اوامر مولا را امتثال كنند و از نواهي وحي احتراز، در اين صورت هيچ مانعي در راه تشرف خدمت مولا و وصول به شرف حضور حضرت امام (ع) نيست.
پاكان و پاكيزگان:
تو اي خواننده! ميبيني كهاين بزرگان (رضوان الله عليهم) چون فهم مطلبي بر ايشان مشكل شد، و درهاي اميد برويشان بسته به خود امام (ع) پناه بردند كه حضوراً جواب بشنوند، و به جز همان آداب شرعي از روزه و وضوء و دعاء و اميد به خداوند مقدمه و وسيله ديگري آماده نساختند… اگر اينان تقصيري از خود ميديدند و گمان تخلف برخي از اوامر مولا را به خود ميداشتند، چنين جسارتي به خود روا نميداشتند كه با امام موجه شوند، بهاين دلائل ميدانيم كه علماء قديم ما رضوان الله عليهم به انجام تكاليف شرعي از صغير و كبير ملتزم بودند، و از هر پليدي و پستي حتي از مكروه و مباح نيز دوري ميكردهاند. آنان با اعمال خود بيشتر و پيشتر از گفتار، ما را موعظه كردند بر ما واجب است كه پيروي ايشان كنيم، و گام بنشان گامشان بنهيم و از روش قويم و صراط مستقيم منحرف نگرديم تا لطف ائمه هدي(ع) شامل حال ما نيز شود و شفيعان ما باشند: يوم لايغني نفس عن نفس شيئا و لاتنفعها شفاعة.
مؤلفات شيخ:
در تأليفات شيخ يك امتياز خاصي ديده ميشود كه مؤلفات ديگران حتي در آثار علماي سلف شيخ هم ديده نميشود، زيرا منبع اول، و تنها مأخذ بزرگ مؤلفين قرون وسطي تأليفات شيخ بود، زيرا علماء استخوان بندي كتب خود را از آثار شيخ برداشتند و كتابها بپرداختند براي آنكه مؤلفات شيخ خلاصه كتب مذهبي قديم و اصول اصحاب را در برداشت.
سرمايه علمي تشيع:
در گذشته گفتيم شيخ از بغداد به نجف اشرف هجرت كرد، و كتابخانه «شاپور» در كرخ بغداد كه داراي كتب قديمه مصحح به خط مؤلفين و كسان مورد اعتماد داشت همه طعمه حريق گرديد. كتابخانه سوخت، كتابها را از دست داديم، ولي محتويات و مواد اصلي كتب به حال خود بدون حرفي كم و زياد تا به حال باقيست چرا كه از همان كتب در مجاميع علمي و كتابخانههاي شخصي و عمومي ديگر خيلي قبل از آتش سوزي موجود بود، زيرا بسياري از بزرگان علما كتب متنوع بسياري تأليف كرده بودند، و آنچه در كتابخانههاي مهم بود از اصول و غيره همه استخراج و نسخه برداري شده بود و كتب شيخ از آن اصول تاليف يافته است و همان كتب تا بامروز موجود است و شيخ طوسى از آن اصول استفاده كرده بود كه در اختيار و تصرفش بود زيرا كه آنروز زعيم شيعه و پيشواي اماميه بود وي كتابي را نديده باقي نگذاشت، از همه استنساخ كرد.
كتابخانه سيد مرتضي:
كتابخانه ديگري به دسترس شيخ بود كه از آن استاد بزرگوارش سيد مرتضي علم الهدي رضوان الله عليه بوده است. وي بيست و هشت سال تمام در اين كتابخانه بسر برد، و كتابخانه سيد، «سواي كتب اهدايي رؤسا» هشتاد هزار كتاب داشت. و هر كسي كهترجمه سيد را نوشته بدين كتابخانه «هشتاد هزاري» تصريح كرده است، و يكي از جهات اينكه سيد مرتضي لقب «ثمانيني» داشت وجود همين كتابخانه معظم بود. آري شيخ الطائفه از اين دو خزانه بزرگ برخوردار شد، و قبل از فوت فرصت، خداي متعال راه استفاده از اين نعمت بزرگ را به وي الهام فرموده بود. شيخ كتابها را زير و رو كرد، و آنچه نياز داشت فرا گرفت، و به رشتهها و گوهرهاي از دست رفته دست يافت و دو كتاب جليل: «التهذيب ـ الاستبصار» را تأليف كرد.، اجزل الله اجره پيش از حادثه آتشسوزي كتابخانه كرخ بغداد شيخ الطائفه اسفار مهم ديگري نيز تأليف نمود، و همچنين آيات و حجج ديگر شيعه غير از شيخ جهاد علمي كردند، و در حفظ آثار آل محمد (ع) كوشيدند.
انواع علوم:
مواد تأليفات و مأخذ آثار علمي شيخ از تصانيف قدما چنان بود كه گفته شد، لذا كتب بسياري در همه علوم اسلامي از فقه، كلام، اصول فقه، تفسير، حديث، رجال، ادعيه و عبادات و غيره تأليف نمود، مؤلفات شيخ در هر يك از علوم مأخذ علما و علوم دين بوده است از انوار آثار شيخ كسب نور ميكردند و بدانها اعتماد داشتند. براي اين جهادهاي علمي است كه شيخ الطائفه بر شيعيان حقي دارد كه احدي منكر فضيلت وي نيست و بر كسي هم پوشيده نيست. با اينكه جمعي از علماي پيشين همين عمل شيخ را انجام دادند. شيخ كليني كتاب كافي، و شيخ صدوق من لايحضره الفقيه را تأليف نمود، اين دو كتاب نيز از كتب اربعه است. و همچنين سواي صدوق و كليني از اقطاب علم و اعلام شيعه كتابها تأليف كردهاند كه ما منكر فضل ايشان نيستيم بلكه حسن عمل و كوشش فراوانشان را تقدير ميكنيم، و از خداي متعال براي آنان اجر و ثواب جزيل ميخواهيم.
نبوغ و امتياز شيخ
اما ناگزيريم اعتراف كنيم كه شيخ الطائفه تنها به عملي قيام كرده است كه ديگران به جمع نكردهاند، و بارهاي سنگين برداشته كه اگر عنايت رباني نبود حمل آن بسي سخت و سنگين و دشوار بود. ديگران با جد و جهد و جهاد با نفوس كريمهي خود كتابي در يك موضوع نوشته و تأليف كردهاند مانند، فقه، حديث، دعا و غيرذلك… ولي شيخ طوسي همه درها را كوبيده، و هيچ راهي باقي نمانده است جز اينكه شيخ بدان راه رفته وحاصل و نتايج پاك و متنوع مغذي عقول خردمندان و اولولباب را در طول قرون آماده ساخته است.
گنجينههاي ديني شيعه:
گفتيم كتب شيعه سوخت و تلف گشت، مجموعهها گم شده و نسخهها كم شد اما يك عده كتابها بوضع خود «در ساير مجامع علمي شيعه» تا اوائل قرن هشتم باقي بماند، كه بسياري از كتب «داعيه» از همين كتب است، تعداد وافي از اين كتب بدست سيد جمال الدين سالكين رسيد بطوريكه وي در كتاب «كشف المحجة» كه به سال 649 تأليف كرده خطاب به فرزندش ميگويد: «خداوند جل جلاله بدست من كتب بسياري براي تو مهيا فرموده است «پس از شمارش كتب تفسير» و خداوند جل جلاله تعدادي كتب «ادعيه» كه بيشتر از شصت مجلد است، براي تو مهيا كرده و به نزد من است» پس از اين سال كتابهاي ديگري بدستش آمد، وي در آخر كتاب «مهج الدعوات» كه روز جمعه 7 جمادي الاولي به سال 662 تقريبا دو سال قبل از وفاتش تأليف كرده نوشته است: «كتابخانه ما در اين اوقات بيشتر از هفتاد جلد كتب «ادعيه» دارد» و اما ساير كتابهاي وي در «مجموعةالشهيد» آمده كه در سال تأليف كتاب «الاقبال» 650 ه يكهزار و پانصد جلد در ملك سيدبن طاووس فقط بوده است و خداوند ميداند كه تا سال وفات سيد به مدت 14 سال از سال 650 تا سال 664 چه تعداد اضافه شده است، و اين هفتاد جلد كتاب دعا كه در كتابخانه شخصي سيد بوده است، همه از كتب ادعيهايست كه متقدمين بر شيخ نوشته بودند، و شيخ الطائفه به سال 460 وفات يافته است زيراي شيخ منتجب الدين ترجمه علما و متأخر از شيخ طوسي را جمع كرده است بمدت 150 سال و تصانيف آنانرا يادآور شده به جز تعداد كمي در تأليفاتشان كتاب دعا نيافتهايم. علت آن بود كه گفتيم: زيرا دانشمندان پس از شيخ طوسي تا صدسال يا بيشتر فقط به مؤلفات شيخ اكتفا ميكردند و از تأليف در قبال آثار شيخ تحاشي داشتند براي جلوگيري از اطاله عنان قلم را گرفتيم هر كه طالب تفصيل بيشتري است، بدو مقال مبسوطيكه در الذريعه است رجوع كند.
فهرست كتب شيخ طوسي:
1ـ الابواب: اين كتاب «ابواب» ناميده شده، زيرا بعدد رجال اصحاب پيامبر و اصحاب هر يك از ائمه هدي (ع) داراي (باب) است كه به «رجال شيخ الطائفة» معروف است، و ما بدو عنوان در الذريعه از اين كتاب نام برديم ج1 ص 73 و ج 10 ص 120. ابواب يكي از اصول «رجال» است كه به نزد علماي ما مورد اعتماد است شيخ و حجت ما، سيد محمد شاه عبدالعظيمي نجفي متوفي به سال 1334 هاين كتابرا گلچين نموده و رجال كشي و نجاشي و خلاصه علامه حلي را نيز تلخيص و انتخاب كرده و همه را «منتخب الرجال» ناميده است اين كتاب چاپ شده است.
2- اختيار الرجال
همان كتاب رجال كشي است كه به «معرفةالناقلين» موسوم است رجال كشي داراي اغلاط فراوان بود، و نجاشي بدين تصريح كرده است لذا شيخ الطائفهاين كتابرا از اغلاط پاك نمود و «اختيار الرجال» ناميد و در مشهد غروي «نجف» بر شاگردان خود املا فرمود و آغاز خواندن بر شاگردان سه شنبه 26 صفر 456 بود سيد رضي الدين بن طاووس در فرج المهموم چنين نوشته است. تفصيل اين مطلب را در الذريعه ج 1 ص 365-366 ببينيد، نسخه معروف به «رجال كشي» همين منتخب و تلخيص و اختيار شيخ الطائفه است. و اما از نسخه اصل رجال كشي اثري نيافتهايم.
3ـ الاستبصار: (فيما اختلف من الاخبار)
اين كتاب يكي از چهار كتابيست كه «مجاميع حديثيه» گويند و به نزد فقهاء اثني عشري از زمان مؤلف تا به امروز مدار استنباط احكام شرعيه است. دو جزء از اين كتاب در عبادات، و بخش سوم در بقيه ابواب فقه از عقود، ايقاعات و احكام تا حدود وديات است. استبصار: حاوي عدهاي از كتب «تهذيب» است، جز اينكه «استبصار» فقط اخبار اختلافي را دارد، و اين دو كتاب با هم اخبار موافق و مخالف را حائرند شيخالطائفه احاديث «استبصار» را در آخر كتاب به شماره (5511) منحصر كرده است و فرموده: «احاديث اين كتاب را شمردم تا زيادت و نقصاني بر اين كتاب رخ ندهد الخ» گرچهاين نسخه را در چاپ با سه نسخه خطي مقابله كردهاند، ولي مقابله با نسخهاي كه به خط «شيخ الطائفه» است و در كتابخانه علامه شيخ هادي آل كاشف الغطاء در نجف اشرف موجود است از ايشان فوت شده و ما مفصلا نقل كردهايم استبصار شروح و تعليقات فراوان دارد كه هيجده جلد از آن را ما برشمردهايم سيد شهابالدين تبريزي به ما نوشتهاند كه نسخهاي از حواشي «استبصار» را بدست آورده از آن علامه محقق ملقب به «مجذوب» به خط سيد محمد هاشم حسيني فرزند ميرخواجه بيك كججي كاتب نوشته است كه «محشي» استاد وي بوده است و در سال 1038 ه ق ميزيسته است كاتب محشى را به « شيخنا مولانا الاستاذ » مينويسد فرغ الكاتب من النسخه فى سنة 1083 ه .