فهرست کتب شيخ طوسي
كيهان انديشه نامه آستان ـ ش15، شهريور 1342
بمناسبت هزار? شيخ طوسي
علامه حاج آقا بزرگ تهراني
ترجمه و پاورقي از سيد علي اکبر واعظ
موسوي (محب السلام)
در دو شماره 13ـ14 نامه آستان قدس مختصري از
زندگاني علم الاعلام شيخ طوسي (ره) را به
نظر خوانندگان رسانيديم که فهرست آن به
قرار ذيل بود: زندگاني شيخ طوسي، نسب شيخ
الطائفه، سه نوبت انهدام طوس، ولادت و
تربيت شيخ، شخصيت و مرجعيت شيخ، هجرت به
نجف اشرف، کتابخان? شيعيان بسوخت، مؤسس
دانشگاه نجف، مکانت علمي شيخ، فتاوي شيخ،
آثار و مآثر شيخ، عظمت معنوي شيخ، خواب
عجيب، نتيجه، نکته اول، دوم، پاکان و
پاکيزگان، مؤلفات شيخ، سرماي? علمي تشيع،
کتابخانه سيد مرتضي، انواع علوم، نبوغ و
امتياز شيخ، گنجينههاي ديني شيعه، کتب
شيخ و
(براي رعايت حال خوانندگان اين ترجمه را
تلخيص کرديم تا در همين شماره تمام شود اگر
به ياري خداوند موفق شويم جداگانه به طبع
رسانيم تمام ترجم? «حيات الشيخ» با
پاورقيها تقديم خواستاران خواهد شد.)
و اينک بقي? فهرست
( مترجم )
5 ـ الاقتصاد (الهادي الي طريق الرشاد)
اين کتاب حاوي اصول عقائد و عبادات شرعمقدس اسلام است، که بر بندگان خداوند واجب
است ليکن بر سبيل اختصار، هر که خواهد
تفصيل و محل نسخههاي خطي اين کتاب را
بداند به (الذريعه ج 2 ص 269 - 270) رجوع کند.
6ـ الامالي
اين کتاب در «حديث» است کهگاهي «مجالس» گفته ميشود زيرا شيخ آن را
به ترتيب در مجالسي املا فرموده است، اين
کتاب در تهران به سال 1313 ه با کتاب ديگري
که نام آنهم «الامالي» است چاپ شده
الامالي به فرزند شيخ الطائفه (1) نيز منسوب
است ولي آن طوري که مشهور است نيست بلکه
جزئي از «آمالي» والدش شيخ طوسي است جز
اينکه آن مانند بخش آخر به ترتيب «مجالس»
نيست و از همين جا شايعهاي برخاسته و
اسباب اين شايعات را هر که خواهد با دقت
تمام و تفصيل کامل به (الذريعه ج 5 ص 309 . 311 و
ص 313ـ314) رجوع فرمايد.
7ـ انس الوحيد
شيخ الطائفه در ترجم? خود جائي که تصانيفخويشتن را در «الفهرست» ميشمرد، گويد
«انس الوحيد» مجموعهايست.
8 ـ الايجاز
اين کتاب در فرائض است چون مقصود شيخالطائفه در اين کتاب «ايجاز» در بحث و
اختصار بوده «ايجاز» ناميده است طالب
تفصيل را به کتاب «النهايه» احاله داده
است، الايجاز: از مآخذ بحارالانوار است، و
قطبالدين راوندي اين کتابرا شرح کرده
است و «انجاز» ناميده است (الذريعه ج 2 ص 364)
9ـ التبيان: در تفسير قرآن کريم، اين همان
کتاب بزرگ و اثر گرانبهائيست که اينک
ناشر بوسيله «چاپ» تقديم جامعه علمي و
تسليم خوانندگان گرامي ميکند.(2) التبيان
اولين تفسيريست که مؤلف در آن انواع علوم
قرآن کريم را گرد آورده و در فهرست مطالب
اين کتاب بدين مطلب اشاره فرموده است: « لم
يعمل مثله» پيشواي مفسرين امين الاسلام
طبرسي در مقدم? کتاب جليل «مجمع البيان»
به عظمت اين تفسير اعتراف نموده است.(3)
انه الکتاب الذي يقتبس منه ضياء الحق، و
يلوح عليه رواء الصدق و قد تضمن من المعاني
الاسرار البديعة و احتضن من الالفاظ اللغة
الوسيعة، ولم يقنع بتدوينها دون تبيينها،
و لابتنسيقها دون تحقيقها و هو القدوة
استضي بانواره و اطاء مواقع آثاره»
علامه سيد مهدي بحرالعلوم، در «فوائد
رجاليه» گويد اما تفسير، شيخ طوسي کتاب
تبيان دارد که جامع علوم قرآن است، کتابي
است جليل در سلسل? تفاسير بينظير پيشواي
مفسرين شيخ ما طبرسي در کتب از آن تفسير
پيروي کرده، و از درياي «تبيان» بهره
گرفته است، و در اول تفسير بزرگش «مجمع
البيان» بدان اعتراف کرده است.
(الف) شيخ محقق محمدبن ادريس عجلي متوفي به
سال 598 ه اول کسياست که بر معظم تأليفات
شيخ رد کرده، و با گفتار شيخ مخالفت نموده
است «در گذشته گفتيم» همين بزرگوار به نزد
کتاب «التبيان» شيخ ايستاده به عظمتشان،
و استحکام بنيان آن اعتراف نموده است.(4) به
قدري تحسين و اعجاب وي را فرا گرفته است که
«تبيان» شيخ را تلخيص کرده و «مختصر
التبيان» ناميده است، و اين کتاب موجود
است و ما در محل آن نام بردهايم.
(ب) فقيه مفسر ابوعبدالله محمد بن هارون(5)
شيخ محمد بن مشهدي صاحب مزار نيز اين تفسير
را تلخيص کرده و «مختصر التبيان» ناميده
است. محدث حرعاملي در «امل الامل» هم چنين
آورده و «ابن نما» اين کتاب را از تصانيف
وي شمرده و در اجاز? صاحب معالم نيز آمده
است.
اين کتابرا ما در «الذريعه» ج 3 ص 328ـ331
بسيار روشن ذکر نمودهايم حتي ندرت نسخه و
اجزاء مفصل آن را، و اينکه تمام نسخه به نزد
علام? مجلسي بوده است.(6) و آنجا گفتهايم که
اجزاء متفرق اين کتاب در کدام
کتابخانهها موجود است.
کتابخان? جامعالازهر کتابخانه سلطان
محمد فاتح کتابخانه سلطان عبدالحميد خان
اسلامبول، کتابخانه حاج حسين آقا ملک
تهران، کتابخانه شيخ جعفر در قطيف
کتابخانه شيخ الاسلام درزنجان، خزانه
غرويه در نجف اشرف و کتابخانه مجدالدين
نصيري در تهران و غير اينها.
در جلد چهارم الذريعه ص 166ـ167 وقتيکه از
تفاسير شيعه نام برديم چند نسخه که از
تفسير «تبيان» يافته بوديم آنجا يادداشت
کرديم يک نسخه در کتابخانه مرحوم شيخ محمد
سماوي در نجف اشرف يک نسخه در کتابخانه
دوست معظم زعيم (7) شيعه و مرجع اعلاي تقليد
روز حاج سيد آقا حسين بروجردي (طاب ثراه) و
نسخهاي در کتابخانه سيدنصرالله تقوي ـ
تهران.
التبيان چگونه به طبع رسيد؟
بين کتب مرحوم شيخ موسي اردبيلي يک نسخهخطي از تفسير تبيان بود که جزو اول و چهارم
و ششم قرآن کريم را داشت.
فاضل بزرگوار سيد شفيع اردبيلي مرا براي
ديدار کتب آنمرحوم دعوت کرد من آن نسخه را
ديدم تاريخ کتابت 1087 ه ق بود و به سال (1140)
از موقوفات خاص? نجف به حساب آمده، وي
ميخواست نسخه به نزد من محفوظ بماند
درخواستش را پذيرفتم چون سراغ جزو او ل
تفسير را در هيچ مکان نداشتم به فرزند فاضل
خود آقاي علينقي منزوي نوشتم(8) که از نسخ?
اصل يک نسخه براي من رونويسي کند، نسخه اصل
را که وقف بود به کتابخانه حسيني ششتري جهت
استفاد? خوانندگان دادم و نسخهاي که به
خط فرزندم نوشته شده به نزد خود نگهداشتم.
سالي چند بگذشت مرحوم آية الله حجت کوه
کمري مايل شد که تفسير تبيان را به طبع
رساند، سعي بسيار فرمود و اجزاء پراکنده
را از بلاد دور جمع کرد و به هم پيوند نمود
ولي جزو اول نبود عدهاي به من نوشتند که
از جمله علامه مجاهد شيخ عبدالحسين اميني
صاحب (الغدير) استفسار نمود نسخ? خود را به
اميني بزرگوار دادم که براي آية الله حجت
کوه کمري به قم فرستادند تا تصحيح کتاب
تمام شد.
خداي را احمد که در دو جلد بزرگ که هر جلد
قريب نهصد صفحه است به طبع رسيد اقدام براي
طبع و جمع نسخهها از سال 1360 ـ 1365 ه ق به
طول انجاميد مرد نيکوکار و شايستهاي (9)
باني طبع کتاب شد.
تشکر و تقدير
حقا که (آيةا ) حجت به امت اسلاميعنايتي تام، و تنها به خدمت بزرگي قيام
کرده است چه که صدها نفر از بزرگان دانشمند
بديدن و مطالع? اين تفسير جليل مشتاق
بودند، دانشمندان ميدانستند که اجزاء
اين تفسير در بلاد مختلف پراکنده است آرزو
داشتند که اجزاء متفرق تبيان را يکجا
ببينند. آيةالله حجت کوه کمري توفيق
يافتند و آرزوي ديرين علما را جام? تحقق
پوشيدند ايشان زحمتي فراوان کشيدند تا
اجزاي پراکنده را جمع و ترتيب دادند.
ما از اين عمل، فراوان تشکر داريم و از
خداي متعال ميخواهيم که وي را به درياي
رحمت خويش فرو برد و اجرش را جزيل فرمايد.
تذکر
از اهل علم و فضل انتظار ميرود که بااشتراک در خريد اين کتاب هم خود بهره ببرند
و هم (باني و ناشر را ) تشجيع و تشويق کنند تا
امثال اين خدمتهاي ديني که با هيچ گونه
ارز، ارزيابي نميشود بيشتر انجام گيرد
تا اسفار گذشتگان نشر شود، و مکانت بلند
پيشينيان دانشمند ماعيان گردد که چه
خدمتها کردهاند و چگونه جهادها
نمودهاند.
توضيح
البيان في تفسير القرآن که در شش جلد است ودر کتابخانه شيخ عبدالحسين تهراني (10)
ديدهايم تفسير تبيان شيخ طوسي نيست زيرا
که تبيان بيست جلد است يا بيشتر.
بلي جزو دوم و اول و جزو سوم اين تفسير با
تبيان شيخ طوسي مطابق است پس از اين تحقيق
دو نسخه را با هم مطابقه کرديم معلوم شد
اين تفسير از اجزاء تبيان است.(11)
10ـ تلخيص الشافي
در بحث امامت است اصل اين کتاب از علمالهدي سيد مرتضي است که شيخ شاگرد آن
بزرگوار بوده وي آن کتاب را تلخيص نموده
است تلخيص در آخر کتاب شافي به سال 1301 ه
ق به طبع رسيده است ج 4 الذريعه ص 423.
11ـ تمهيد الاصول
اين کتاب شرح کتاب «جمل العلم و العمل»استاد شيخ سيد مرتضي است و نسخهاي از اين
کتاب در کتابخانه آستان قدس رضوي در
خراسان موجود است. ج 4 ص 433 ـ الذريعه را
بنگريد.
12ـ تهذيب الاحکام
يکي از چهار کتب و مجاميع قديمي است که اززمان تأليف تا به امروز مرجع و پناهگاه
علمي و ديني اصحاب ما بوده و هست.
شيخ الطائفه تهذيب را ازکتب مورد اعتماد
قدما و کتبي که خداوند برايش مهيا فرموده
بود تأليف نمود.
ازورود به بغداد 408 ه ق تا هجرت به نجف
اشرف سنه 448 ه ق از آغاز کتاب طهارت تا
کتاب صلوة به قلم شريف شيخ نوشته شد که اين
بخش را به عنوان شرح «مقنعه» تأليف استادش
شيخ مفيد (12) متوفي 413 ه نوشت تاليف و تحرير
اين کتاب در زمان حيات استاد شيخ انجام
يافته که عمر شيخ در آن زمان 25 يا 26 سال
بوده است پس از وفات استاد اتمام فرمود و
13590 حديث را طي 393 باب احصا نمود جزو اول
تهذيب به خط مؤلف (شيخ الطائفه طوسي) که
حواشيئي به خط شيخ بهايي دارد در کتابخانه
شيخ الاسلام طباطبايي در تبريز موجود است
ج 4 ص 504ـ570 الذريعه را بنگريد که 16 حاشيه را
يادداشت کردهايم.
13ـ الجمل و العقود
در عبادات نسخهاي از اين کتاب را در نجفاشرف و نسخهاي را در تهران ديدهام شيخ
اين کتاب را به درخواست نمايندهاش که در
شام ميزيسته (13)نوشته است آغاز: «فاني مجيب
الي ماسأل الشيخ الفاضل اطال الله بقائه»
14ـ الخلاف في الاحکام
که گاهي «مسائلالخلاف» نيز گفته ميشود ترتيب اين کتاب
همان ترتيب کتب فقه است، شيخ الطائفه
تصريح فرموده است که اين کتابرا قبل از دو
کتاب «تهذيب ـ استبصار» نوشته است، در اين
کتاب با عموم مخالفين خود مناظره کرده و
مسائل مورد خلاف بين سني و شيعه را از جميع
فقها يادآور شده است و مذهب هر مخالفي را
با تعيين شخص و بيان صحيح وي و آنچه سزد که
بدان عقيده بست ذکر نموده است، خلاف، دو
جلد کتاب بزرگ است.(14)
15ـ رياضة العقول
نجاشي اين کتاب را دررجال، و مترجم رجال در فهرست کتب و ابن
شهرآشوب در معالم العلما ذکر کرده است و ما
اين کتاب را در حرف «ر» ذريع? خطي نام
بردهايم.
16 ـ شرح الشرح
در اصول، شاگرد شيخ حسن بنمهدي سليقي گفته است شيخ اين کتاب را در
فهرست کتب خود ذکر نکرده است کتابي مبسوط
بود که بخش شايستهاي از آن را براي ما
املا فرمود، کتاب تمام نشد مصنف بزرگوار
از دنيا برفت.
17ـ العدة
در اصول، اين کتاب را در زمانحيات استاد خود سيد مرتضي نوشته است و بر
دو بخش تقسيم نموده قسمتي را در اصول دين و
بخش دوم را در اصول فقه اختصاص داده است،
بسيطترين اثر از قدماء در اين موضوع همين
کتاب است که در تنقيح مباني فقه گفتار را
تمام کرده است. (15)
18ـ الغيبة
ـ اين کتاب در موضوع غيبت حضرتحجة امام مهدي منتظر (عج) است بعضي از
شارحين گمان کردهاند اين کتابرا شيخ
طوسي در زمان حيات استادش شيخ مفيد نوشته
است. (16)
19ـ الفهرست
شيخ در اين کتاب اصحاب کتب واصول را ياد کرده است و از مشايخ و اساتيد
خود اسنادي نقل نموده است الفهرست از آثار
گرانبهاي جاويداني است که علماي اماميه
بدان اعتماد کردهاند علام? محقق شيخ
سليمان ماحوزي متوفي 1121 ه ق اين کتابرا
شرح کرده و (معراج الکمال الي معرفة
الرجال) ناميده است و بر طريق کتب رجال
ترتيب داده گذشته در «ليدن» چاپ شده و به
سال 1315 يکشنبه اول ربيع الاول ه ق در
تهران ديدهام و نسخهاي از آن به خط خود
برداشتهام.(17)
فهرست شيخ طوسي پاورقيها و تتمههايي
دارد که از نفيسترين کتب رجالي است و
فهرست «شيخ منتجب الدين» متوفي به سال 585
از اين کتاب است. (18)وي در اين کتاب مصنفين
بعد از شيخ را نام برده است و من نسخهاي
از اين کتابرا هم در نجف اشرف به خط خود
برداشتهام سال 1320 ه ق و بعد مطلع شدم که
با «بحارالانوار» به طبع رسيده است ديگر
از پاورقيهاي فهرست شيخ «معالم العلماء»
شيخ رشيدالدين محمدبن علي شهرآشوب سروي
است (صاحب مناقب) متوفي 588 ه ق وي تعداد 300
مصنف ديگر بر آنچه شيخ الطائفه نوشته
اضافه نموده و محقق حلي صاحب شرايع (19) فهرست
را تلخيص کرده است ج 4 ص 425 الذريعه را
بنگريد.
20ـ مالايسع المکلف الاخلال به
در علمکلام است نجاشي در «رجال» وشيخ در «فهرست»
از اين کتاب نام بردهاند من به نزد علام?
مرحوم شيخ هادي آل کاشف الغطاء نسخهاي به
خط مرحوم شيخ جعفر کبير ديدم که در آغاز آن
کتابي دراصول و فروع دين بوده که به خط شيخ
جعفر کبير نبود آغاز اين نسخه «الحمدلله
کما هو اهله» و عنوان شروع در مطلب «مايجب
اعتقاده في ابواب التوحيد» بظن قوي اين
همان کتاب مالايسع المکلف است.
21ـ مايعلل و مالايعلل
نيز در علم کلام استنجاشي در رجال شيخ الطائفه در فهرست خود
اين کتاب را نام بردهاند.
22ـ المبسوط
در فقه، المبسوط از بزرگترينو نفيسترين کتب اين فن است جميع ابواب
فقه را طي هفتاد باب آورده و به سال 1270 ه ق
در ايران چاپ شده است بعدها به نسخههاي
خطي نفيس در اماکن متعدد پي بردم و مفصل در
حرف «م» الذريعه آوردهام بنگريد.
23ـ مختصراخبار المختار
اخبار مختاربنابي عبيد? ثقفي است.
24ـ مختصر المصباح
در ادعيه و عبادات شيخالطائفه «مصباح المتهجد» را در اين کتاب
تلخيص نمود، اين کتاب «مصباح الصغير» هم
گفته ميشود نسخه خطي از اين کتاب در
کتابخانه شيخ هادي آل کاشف الغطاء و دو
نسخه در کتابخانه مدرسه فاضل خان مشهد
مقدس رضوي «خراسان» است. الذريعه «م» را
بنگريد.
25ـ مختصر في عمل يوم وليلة
در عبادات که 51رکعت نماز يوميه از فريضه و نوافل و بعضي
تعقيبات را مختصر دارد چند نسخه از اين
کتاب را ديدهام.(20)
26 ـ مسألة في الاصول
شيخ اين کتاب را جزوتصانيف «مليح» خود شمرده است.(21)
27ـ مسألة في تحريم الفقاع
شيخ الطائفه درفهرست خود از اين کتاب نام برده است،
نسخهاي در کتابخانه ميرزا محمد طهراني
سامرا و نسخ? دوم در کتابخان? حسيني ششتري
نجف اشرف و نسخ? سوم در کتابخان? راجه
فيضآباد هندوستان است.
28ـ مسألة في وجوب الجزية
جزيه بر يهود وکارکنان جبابره در فهرست شيخ نامي از اين
کتاب نيست.(22)
29ـ مسألة في العمل
در بيان حجيت خبر واحد.30ـ مسائل ابن البراج
31ـ الفرق بين النبي و الامام
در علم کلاماست.
32 ـ المسائل الالياسية
در فنون مختلف شيخالطائفه در اين کتاب صد مسئله گوناگون را
جواب فرموده است.(23)
33ـ المسائل الجنبلائية
شيخ دراين کتاببيست و چهار مسئله را جواب داده است (مسائل
الجيلانيه) غلط است.
34 ـ المسائل الحائرية
در فقه است اين کتابحاوي سيصد مسئل? فقهي و از مآخذ
«بحارالانوار» مجلسي است ابن ادريس در
«سرائر» بعنوان «حائريات» و مجلسي در آغاز
بحار از اين کتاب ياد کردهاند.
35ـ المسائل الحلبية
در فقه، شيخ درفهرست، و ما در ج 5 الذريعه ص 219 نقل
کردهايم.
36ـ المسائل الدمشقيةه
در تفسير قرآن کريمفهرست شيخ مينويسد که مانند آن بوجود
نيامده حاوي دوازده مسئله در تفسير کلام
الله است.
37 ـ المسائل الرازية
پانزده سؤال از ري بهاستاد شيخ، سيد مرتضي رسيد که سيد جواب
گفت و شيخ طوسي هم جواب داده است تحت عنوان
«المسائل الرازيه» ج 5 ص 221 الذريعه را
بنگريد.
38 ـ المسائل الرجبية
در تفسير يک آيه ازقرآن کريم.
39ـ المسائل القمية
40ـ مصباح المتهجد
در اعمال سال، ازبزرگترين کتابها در اعمال و ادعيه است
سرمشق و ريشه و پاي? کتب ادعيه همين مصباح
المتهجد است در بسياري از کتابهاي دعا از
اين کتاب جليل اقتباس نمودهاند مانند
ابن باقي در «اختيار المصباح» و نيلي در
«ايضاح المصباح» و ده مجلد «تتمات
المصباح» که هر يک کتابي مستقل و داراي
عنوان خاص است از آن سيد بن طاووس و همچنين
صهرشتي در «قبس المصباح» و علام? حلي در
«منهاج الصلاح» (24) و ابن عبد ربه حلي در
«منهاج الصلاح» اين کتاب به سال 1338 ه با
ترجمه شيخ عباس قمي به نفق? حاج سهم الملک
بيات عراقي به تشويق عالم تقي سيد علم
الهدي کابلي در تهران به طبع رسيده.
41 ـ المفصح
در بحث امامت، اين کتاب ازآثار مهم شيخ است يک نسخه در کتابخان? راجه
فيضآباد هندوستان و نسخهاي هم بدست شيخ
و حجت ما ميرزا حسين نوري رسيده است.(25) و يک
نسخه هم به خط مرحوم ميرزا محمد تهراني
عسکري در کتابخان? سامراء موجود است.
42 ـ مقتل الحسين
حرف (م) الذريعه رابنگريد.
42 ـ مقدمه في المدخل الي علم الکلام
نجاشيدر رجال و شيخ در فهرست نام اين کتاب را
آورده و چنين وصف نموده:«مانند اين کتاب
تاکنون بوجود نيامده است».
44 ـ مناسک الحج
فقط در اعمال حج45 ـ النقض علي بن شاذان في مسألة الغار
علامة بحرالعلوم در «فوائد رجاليه» و شيخدر فهرست آوردهاند ليکن سيد گويد اين
کتاب مسئله «عمل بخبر واحد» و مسئله «غار»
را نقض نموده است ظاهرا وي آن نسخه را ديده
است.
46 ـ النهاية
مخصوص فقه و فتوي ازعظيمترين آثار و اجل کتب فقه و متون
اخبار است. در فهرست خطي اين کتاب که به نزد
علامه شيخ هادي آل کاشف الغطاء موجود است
214 باب طي 22 کتاب اين اثر نفيس و بزرگ شيخ
حاوي است.
از زمان تأليف تا به عصر محقق حلي
(النهاية) مانند (شرايع) مورد بحث و تدريس و
شرح دانش پژوهان و مدرسين و علما بوده، اين
کتاب شرحهاي متعدد دارد و نسخههاي قديمي.
ترجمه فارسي اين کتاب را ديدهام ج 4 ص 143
الذريعه را بنگريد.
47 ـ هداية المستر شد
در ادعيه و عبادات.اين بود فهرست کتب و مؤلفات شيخ الطائفه
اعلي الله مقامه که بدست ما رسيده شايد
نسخي موجود باشد و يا نسخههايي مفقود شده
باشد که ما ندانيم و شايد لغزشهايي براي ما
رخ داده باشد. (و فوق کل ذي علم عليم)
مشايخ و اساتيد شيخ
مشايخ وي در روايت بسيارند و اساتيد شيخدر قرائت نيز زيادند شيخ و حجت ما حاج
ميرزا حسين نوري در «مستدرک وسائل الشيعة»
ج 3 ص 509 هفتاد و سه نفر را يادداشت نموده که
از «الاجازة الکبيرة» علامه حلي اعلي الله
مقامه و از مؤلفات خود شيخ استخراج نموده
است. جز اينکه مشايخي که اغلب از آنان
روايت ميکند و مکرر در «فهرست» و «تهذيب»
و «استبصار» از آنان نام ميبرد پنج نفرند.
1ـ شيخ ابوعبدالله احمد بن عبدالواحد بن
احمد بزاز معروف به «ابن حاشر» و «ابن
عبدون» متوفي 423 ه ق.
2ـ ابوعبدالله حسين بن عبدالله بن غضائري
متوفي 411 ه ق.
3ـ ابوالحسين علي بن احمد بن محمدبن ابي
حيد متوفي بعد از سال 408 ه ق.
4ـ شيخ امت و معلم مسلمانان ابوعبدالله
محمد بن محمدبن نعمان مشهور به «شيخ مفيد»
5ـ احمد بن محمد بن موسي معروف به «ابن
الصلت اهوازي» متوفي 408 ه ق.
اينان پنج نفرند که شيخ الطائفه در کتب
مهم خود از ايشان زياد روايت نموده است و
از باقي مشايخ نيز روايت کرده است و اينک
اسامي آنان.
1ـ ابوالحسين الصفار (ابن الصفار خ ل )
2ـ ابوالحسين بن سوار مغربي، علامه حلي در
«اجازة الکبير» ويرا جزو مشايخ (عام?) شيخ
شمرده است.
3ـ شيخ ابوطالب بن غرور.
4ـ قاضي ابوالطيب طبري حويري متوفي بعد
سال 408 ه ق.
5ـ ابوعبدالله اخوسروه.
6 ـ ابوعبدالله بن الفارسي.
7ـ ابوعلي بن شاذان متکلم، علامه حلي وي را
هم از مشايخ «عامه» شمردهاند.
8ـ ابومنصور سکري، صاحب «الرياض» گويد
محتمل است که وي از عامه يا زيديه باشد،
اما شيخ ما نوري (ره) اين نظر را دور
پنداشته به دليل روايات بسياري که وي
روايت کرده و «عامه» روايت نميکنند جز
اينکه بگوئيم وي از زيديه است.
9ـ احمدبن ابراهيم قزويني متوفي سال 408 ه
ق.
10ـ ابوالحسين احمدبن علي نجاشي صاحب کتاب
(الرجال) معروف متوفي به سال 450 ه ق.
11ـ جعفربن حسين بن حسکا قمي متوفي به سال
408 ه ق.
12ـ شريف ابومحمد حسن بن قاسم محمدي متوفي
سال 408
13ـ ابوعلي حسن بن محمدبن اسماعيل بن
محمدبن اشناس معروف به «ابن الحمامي»
بزاز» وي راوي (صحيفه) ايست که غير از
«صحيف? کامل? سجاديه» است که فعلا در دست
است، اختلاف در عبارات، ترتيب، عدد ادعيه
است.
14ـ ابومحمد حسن بن محمد بن يحيي بن داود
فحام معروف به «ابن الفحام» سامرائي متوفي
سال 408 ه
15ـ ابوالحسين حسنبش مقري متوفي بعد از سال
408 ه
16ـ ابوعبدالله حسين بن ابراهيم قزويني
متوفي پس از سال 408 ه ق
17ـ ابوعبدالله حسين بن ابراهيم بن علي قمي
معروف به «ابن الخياط»
18ـ حسين بن ابومحمد هارون بن موسي تلعکبري
متوفي سال 408 ه ق
19ـ ابومحمد عبدالحميد بن محمد مقري
نيشابوري.
20ـ ابوعمرو عبدالواحدبن محمد بن عبدالله
بن محمدبن مهدي متوفي سال 410 ه ق
21ـ ابوالحسن علي بن احمدبن عمر بن حفص
مقري معروف به (ابن الحمامي مقري) متوفي
سال 408 وي غير از ابن اشناس گذشته است.
22ـ سيد مرتضي علم الهدي ابوالقاسم علي بن
الحسين بن موسي بن محمد بن ابراهيم بن
الامام موسي الکاظم (ع) متوفي سال 436 ه ق
(وي از اجداد مترجم است. م)
23ـ ابوالقاسم علي بن شبل بن اسد وکيل
متوفي سال 410 ه
24 ـ قاضي ابوالقاسم علي تنوخي، علامه حلي
وي را هم جزو مشايخ عام? شيخ الطائفه شمرده
است.
25 ـ ابوالحسين علي بن محمدبن عبدالله بن
بشران (معدل) متوفي پس از سال 411 ه
26ـ محمدبن احمدبن ابي الفوارس حافظ متوفي
سال 411.
27 ـ ابوزکر يا محمدبن سليمان حراني
(الحمداني) طوسي.
28ـ محمدبن سنان، علامه حلي وي را از مشايخ
عامه آورده است.
29ـ ابوعبدالله محمدبن علي بن حموي بصري
متوفي سال 413 ه ق
30ـ محمدبن علي خشيش بن نضربن جعفر متوفي 408
ه ق
31ـ ابوالحسن محمدبن محمدبن محمد بن مخلد
متوفي 417 ه
32ـ سيد ابوالفتح هلال بن محمدبن جعفر حفار
مولود سال 322 متوفي 414 ه
اين سي و دو نفر از مشايخ اجاز? شيخ طوسي
بودند با پنج نفر اوليه که جمعاً سي و هفت
نفر ميشوند ما فقط همين بزرگان را
شناختيم اما استاد ما نوري در «مستدرک» سي
و هشت نفر را نام بردهاند ترتيب ذکر نام
مشايخ را به حسب حروف «هجا» ذکر کرديم.
شاگردان شيخ الطائفه
تعداد شاگردان شيخ را مجلسي در«بحارالانوار» و ششتري در «مقابس» و
خوانساري در «الروضات» و مدرس در
«الريحانه» از شيعيان سيصد نفر و از عامه
بيشمار نوشتهاند: اسفا که از اين تعداد
بسيار شمار? اندکي نام و نشانشان باقي است
ما هم بنابر آنچه علماي رجال نوشتهاند
اکتفا کرديم.
1ـ فقيه ثقه عادل آدم بن يونس بن ابي مهاجر
نسيفي
2ـ مؤلف جليل نبيل ابوبکر احمدبن حسين بن
احمد خزاعي نيشابوري.
3ـ شيخ ثقه ابوطالب اسحاق بن محمدبن حسن بن
حسين بن محمدبن علي بن حسين بابويه قمي.
4ـ ثق? بزرگوار ابو ابراهيم اسماعيل شقيق
5ـ شيخ ثقه ابوالخير برکة بن محمدبن برکت
اسدي
6ـ مصنف ثقة بزرگوار ابو الصلاح تقي بن نجم
الدين حلبي.
7 ـ سيد، محدث ثقه ابوابراهيم جعفربن علي
بن جعفر حسيني.
8ـ الشيخ الامام، مصنف شمس الاسلام حسن بن
حسين بن بابويه قمي معروف به «حسکا»
9ـ فقيه بزرگوار ثقه ابومحمد حسن بن
عبدالعزيز بن حسن جبهاني.
10ـ شيخ جليل ثقه، ابوعلي حسن بن شيخ
الطائفه محمدبن حسن طوسي (فرزند شيخ
طوسي)
11ـ الشيخ الامام موفق الدين فقيه ثقه حسين
بن فتح واعظ گرگاني.
12ـ ثقه فقيه، الامام محيالدين
ابوعبدالله حسين بن مظفر بن عليبن
الحسين حمداني مقيم قزوين.
13ـ سيد عماد الدين ابوالصمصام ذوالفقاربن
محمدبن معبد حسيني مروي.
14ـ السيد الفقيه ابومحمد زيدبن علي بن
حسين حسيني.
15ـ عالم فاضل زين بن الداعي حسيني.
16ـ فقيه مشهور سعدالدين بن براج
17ـ فقيه ثقه ابوالحسن سليمان بن حسن بن
سلمان صهرشتي
18ـ شيخ فاضل محدث شهرآشوب سروي مازندراني
جد شيخ محمدبن علي مؤلف (معالم العلماء) و
(مناقب)
19ـ فقيه ثقه صاعدبن ربيعة بن ابي غانم
20ـ عبدالجباربن عبدالله علي رازي معروف
به «مفيد» مقري.
21ـ ابوعبدالله عبدالرحمن بن احمد حسيني
خزاعي نيشابوري معروف به «مفيد» نيز.
22 ـ فقيه ثقه علي بن عبدالصمد تميمي
سبزواري.
23ـ امير زاهد فاضل پارساي فقيه غازي بن
احمدبن ابي منصور سلماني
24ـ فقيه ثقه موفق الدين ابوالقاسم
عبدالله بن حسن بن حسين بن بابويه
25ـ فقيه مورد اعتماد صالح، کردي بن عکبربن
کردي فارسي مقيم حلب
26 ـ الامام جمال الدين محمدبن ابي القاسم
طبري آملي
27 ـ الشيخ الامين الصالح الفقيه
ابوعبدالله محمدبن احمدبن شهريار الخازن
الغروي.
28ـ فاضل سعيد شيخ شهير محمدبن حسن بن علي
(فتال) صاحب «روضة الواعظين»
29ـ شيخ فقيه صالح، ابوالصلت محمدبن
عبدالقادر بن محمد.
30ـ ثقه عالم مؤلف فقيه اصحاب ابوالفتح
محمدبن علي کراچکي.
31 ـ ابوجعفر محمد بن علي بن حسن حلبي.
32 ـ فقيه ثقه ابوعبدالله محمد بن هبة الله
طرابلسي.
33 ـ سيد صدرالاشراف، که منصب نقابت و
رياست در عصرش بوي منتهي شد سيد مرتضي
ابوالحسن مطهربن ابي القاسم علي بن ابي
الفضل محمد حسيني ديباجي.
34 ـ سيد عالم فقيه المنتهي بن ابي زيد بن
کيابکي حسيني گرگاني.
35 ـ عالم، فاضل فقيه وزير سعيد،
ذوالمعالي، ابوسعيد منصوربن حسين آبي
36 ـ فقيه ثقه محدث ابو ابراهيم ناصربن
رضابن محمدبن عبدالله علوي حسيني اينان سي
و شش نفر دانشمند همه از شاگردان معروف شيخ
طوسي بودهاند علامه سيد مهدي بحرالعلوم
و شيخ اسدالله دزفولي چند تن افزودهاند
که محل تأمل است.
وفات و قبر شيخ طوسي
شيخ طوسي پس از هجرت از بغداد در نجف اشرفشب و روز به تدريس و تأليف و هدايت و ارشاد
و سائر وظايف شرع شريف به مدت دوازده سال
اشتغال داشت تا اينکه شب دوشنبه بيست و دوم
محرم سال 460 ه ق به سن هفتاد و پنج سالگي
وفات يافت.
سه تن از شاگردان وي به نام شيخ حسن سليقي،
حسن بن عبدالواحد عين زربي شيخ ابوالحسن
لؤلؤي غسلش دادند و طبق وصيت شيخ در
خانهاش دفن شد.
حول مرقد پاکش اکنون مسجدي است که بر
ديوار آن اشعار آبداري که حاکي از شخصيت و
عظمت و تاريخ وفات شيخ است مسطور گشته اينک
چند بيت آن:
يامر قدالطوسي فيک قدانطوي?
اودي بشهر محرم فاضافه
بک شيخ طائفة الدعاة الي الهدي
و بکي له الشرع الشريف مورخا
ابکي الهدي والدين فقد محمد
محي العلوم فکنت اطيب مرقد
حزناً بفاجع رزئه المتجدد
و مجمع الاحکام بعد تبدد
ابکي الهدي والدين فقد محمد
ابکي الهدي والدين فقد محمد
متبرکي است که عوام وخواص بدان تبرک
ميجويند و از زمان تأسيس تا کنون دهها
حوز? درس در آن تشکيل يافته که بزرگترين
فقهاء و اعاظم مدرسين با استمداد از برکات
قبر شيخ جهت کشف غوامض مسائل و مشکلات علوم
به تدريس و بحث مباني دين تا کنون مشغول
بوده و ميباشند.
اولاد شيخ
خلف شيخ الطائفه فرزند بزرگوارش که در علمو عمل جانشين پدر گشت: ابا علي حسن بن ابي
جعفر محمدالطوسي است که از مشاهير رجال
علم و از بزرگان رواه حديث است وي به خدمت
پدر بزرگوارش تلمذ کرد و پنج سال قبل از
وفات شيخ از پدر خود موفق به دريافت اجازه
گرديد. (455 ه ق).
1 . الشيخ ابي علي الحسن بن الشيخ الطوسي.
2 . نويسنده گرامي اين ترجمه را براي مقدمه
چاپ تفسير «التبيان» نوشتهاند، و به
هنگام تشرف مشاراليه بزيارت مرقد مطهر
حضرت علي بن موسيالرضا (ع) ضمن اعطاء
اجاز? روايتي به حقير نمونه ترجمه را
مطالعه و تأکيد فرمودند که به مناسبت
موضوعات مطالبي بعنوان پاورقي اضافه شود و
اطاعت شد. (مترجم).
3 . مطلب بر بحاث مرحوم حاج کاتب چلپي
اشتباه شده است: «کشف الظنون ج 1 ص 312 و ج 2 ص
385» که تفسير مجمع البيان را به شيخ طوسي
نسبت داده است، وي گفته است: «شيخ طوسي به
سال 561 ه وفات يافت شيخ طوسي کشاف را
تلخيص کرد و «جوامع الجامع» ناميد. آغاز
تأليف سال 562 ه بوده است گويا مشاراليه
بين شيخ طوسي متوفي سال 460 ه و شيخ طبرسي
متوفي 548 ه امتياز نداده است «جوامع
الجامع» از آن شيخ طبرسي است، اين کتابرا
پس از (مجمع البيان) تأليف کرد و به سال 543
ه از تأليف آن فراغت يافت، تفصيل در
الذريعه ج 5 ص 248ـ249.
4 . به خاتمه المستدرک شيخ نوري رجوع شود.
5 . همان کسي است که پدرش به «کال ـ يا ـ
کيال» معروف است.
6 . مجلسي اين کتاب را جزو مآخذ
«بحارالانوار» شمرده است.
7 . در زمان حيات آيةالله بروجردي قدس سره
نوشته شده است ـ م.
8 . آقاي منزوي از افاضل معاصر در کار تصحيح
و تحشيه و فهرست نويسي کتب چاپي دانشگاه
تهران زحمتي بسزا کشيدهاند و خود نيز
تعدادي آثار چاپي و خطي دارند فرزند ارشد
علامه شهير حاج آقا بزرگ تهراني مدظله ـ م.
9 . سيد عبدالرسول روغني تاجر اصفهاني که
از مردان خير و اهل ايثار است و برخي
خيراتش وسيل? مادر نجف جاري است.
10 . شيخ العراقين.
11 . طالب تفصيل به ج 4 الذريعه ص 266 رجوع کند.
12 . شيخ مفيد: سه نفر به نام «مفيد» مشهورند
که دو نفر از شاگردان شيخ و يکنفر از
اساتيد شيخ الطائفه محسوب است به فهرست
اسامي در همين مقال رجوع کنيد.
13 . قاضي عبدالعزيز نحريربن عبدالعزيز
قاضي طرابلس متوفي 481 ه .
14 . اينجا علامه طهراني، شش نسخه خطي را نام
بردهاند که در کتابخانههاي عراق و
ايران موجود است و قديميترين نسخه، نسخ?
کتابخانه سيد حسن صدر است که به تاريخ 688
ه ق نوشته شده است و ما براي اختصار ترجمه
نکرديم. ـ م.
15 . در بمبئي و ايران به طبع رسيده است.
16 . به سال 1324 ه ق با حاشيه از علامه شيخ
فضلالله ايرواني متوفي سال 1331 ه ق و
علام? شهيد ميرزا عليآقا تبريزي (ثقة
الاسلام) به نفق? شيخ محمد صادق قاضي به
طبع رسيده است.
17 . طبع دوم در کلکته هندوستان به سال 1271 ه
ق طي 373 صفحه و در پاورقيها (نضد الايضاح)
علامه حلي و طبع سوم در نجف اشرف وسيل?
دوست ما علامه محقق سيد محمد صادق آل
بحرالعلوم با مقدمهاي مفصل و رسا از
زندگاني شيخ و حواشي و ملحقات مفيدي که
قصور طبع اول و دوم را جبران کرده است.
18 . شيخ منتجب الدين از نوادههاي شيخ صدوق
است.بدينوسيله پاورقي ص24شماره14نامه
آستان قدس تصحيح ميشود ـ م.
19 . شيخ نجم الدين ابوالقاسم جعفربن حسن بن
يحيي بن سيعد هزلي متوفي 676 ه ق..
20 . منظور نسخ? خطي است ـ م.
21 . نويسنده محترم از هر يک کتب شيخ به
تفصيل سخن گفته است چون براي خوانندگان ما
که اکثر فارسي زبانند خيلي مفيد نبود، ما
فقط به نام کتب و تعداد اساتيد و شاگردان
شيخ اکتفا کرديم طالب تفصيل به «حياة
الشيخ» رجوع کند. م.
22 . مولا عناية الله قهپايي اين کتاب را در
«مجمع الرجال» جزو مؤلفات شيخ آورده و
نسخ? خطي مؤلف به نزد ما موجود است.
23 . هيچ دين و مسلک و مرام در جهان به انداز?
دين مقدس اسلام بشر را به تحصيل و تعليم و
تعلم علوم تشويق نکرده لهذا دانشمندان
مسلمين، علوم مختلف و فنون گوناگون را فرا
ميگرفتند روش گذشتگان مانند زمان ما
نبوده است: که علوم علماء ديني به فقه و
اصول تنها انحصار يابد. م.
24 . مولا حيدر علي شيرواني معروف به مجلسي،
سيد عبدالله شبر، و نظام الدين علي بن محمد
هريک کتابي به نام «مختصر المصباح» دارند.
25 . به خط ابي المحاسن بن ابراهيم بن حسين
بن بابويه سه شنبه 15 ربيع دوم سال 517 هـ ق
نوشته شده.