اهل سنت و مسئله زكات
سجاد چوبينه مقدمه
فقه اهل سنت از اقوال فقهى بعضى صحابه پس از رحلت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)شروع مى شود و با فتاواى تابعين كه بنا به قولى، آغاز آن سال 41 هـ. است، امتداد يافته و سرانجام با ظهور پيشوايان مذاهب فقهى ـ پايان قرن اول و اوائل قرن دوم هـ. ـ كه درخشان ترين دوره فقه اهل سنت مى باشد، پايان مى پذيرد. در عصر پيشوايان مذاهب اهل تسنن كه تا نيمه قرن چهارم ادامه مى يابد، فقه عامه شكل گرفته و تدوين مى يابد. در اين دوران چهار مذهب فقهى حنفى، مالكى، شافعى و حنبلى بروز و ظهور كرده و در ميان جماعت عامه جهان اسلام انتشار مى يابد. از اين به بعد است كه امور مذهبى و مسائل شرعى آنان از طريق تقليد از ائمه اربعه جريان يافته و ديگر تقريباً طريقه اجتهاد مسدود مى شود و آنچه كه تا به امروز به عنوان فقه اهل سنت مطرح است، همان فتاواى پيشوايان و رؤساى اين چهار مذهب فقهى مى باشد. شايسته است كه قبل از ورود به بحث اصلى با اين پيشوايان آشنايى مختصرى پيدا كرده و به شناسنامه آنان نگاهى اجمالى بيندازيم. 1 ـ ابوحنيفه: نام وى نعمان بن ثابت است. در سال 80 هجرى در كوفه به دنيا آمد و در سال 150 هجرى از دنيا رفت. او فقيه اهل عراق و بنيان گذار مذهب حنفى است. 2 ـ مالك: مالك بن انس در سال 93 هجرى در شمال مدينه، موسوم به ذولمره به دنيا آمد و در سال 179 هجرى در همان جا وفات كرد. 3 ـ شافعى: محمد بن ادريس شافعى در سال 150 هجرى در غزه به دنيا آمد. از مالك بن انس علم آموخت. در سال 200 هجرى به مصر رفت و در سال 204 هجرى در همانجا وفات كرد. 4 ـ ابن حنبل: احمد بن حنبل در سال 164 هجرى در بغداد متولد شد. در همانجا از شافعى فقه آموخت. مسافرتهايى به كوفه، بصره، مكه، مدينه، يمن، شام و الجزيره كرد. جنبه محدث بودن او بر جنبه فقيه بودنش برترى دارد. وى هم خودش را محدّث مى شمرد و از روى حديث فتوا مى داد و اگر در مسئله اى حديثى پيدا نمى كرد به استنباط اجتهادى و احياناً قياس متوسل مى شد. او در سال 241 هجرى در بغداد وفات كرد. يادآورى مى شود، آنچه در اين نوشتار از مسائل زكات اهل سنت آورده ايم، بر اساس اقوال مشهور در اين مذاهب چهارگانه است. بديهى است مباحث، به صورت مختصر است و بيان تفصيلى مطالب با مراجعه به منابع مذكور در مقاله، ممكن خواهد شد. زكات واجب و انواع آن
در كتب فقهى عموماً زكات به دو نوع زكات اموال و زكات ابدان تقسيم و به عنوان يك واجب عبادى ذكر و همراه احكام مربوط و مسائل خاص خود آمده است. زكات مال: زكات اموال و اجناس مشخص با نصاب معين و مقدر است. زكات بدن: مقدار معينى از مال است كه به ازاى اشخاص در وقت معينى (پايان ماه مبارك رمضان) بايد پرداخت. از اين زكات به زكات فطره نيز تعبير مى شود. زكات، واجب است و منكر وجوب آن كافر محسوب شده و مرتد است. سه بار توبه داده مى شود. اگر توبه نكرد كشته مى شود.(1) كسى كه منكر وجوب زكات نيست، اما مانع اخذ زكات مى باشد، اگر نيرو و توانى ندارد كه براى اين اقدام خود، اعمال قدرت كند، حاكم زكاتش را به زور گرفته و او را تعزير مى كند; ولى اگر اقدام به جنگ كند و از خود مقاومت نشان دهد، با او جنگ كرده تا تسليم گردد و زكات دهد يا آنكه كشته شود. شافعى و حنبلى گفته اند: اگر طلا و نقره به چيز ديگرى مانند مس يا نيكل مخلوط بود، زكاتى در آن نيست; مگر آنكه خالص آن به حد نصاب برسد. اما حنفيه مى گويند: به غالب نگاه مى كنيم اگر غالب طلا يا نقره بود، در صورتى كه به حد نصاب برسد، حكم همان غالب بر او بار مى شود شرايط وجوب زكات
1 ـ بلوغ و عقل: پس بر طفل و ديوانه زكات واجب نيست; گرچه در مال آنان واجب است و به عهده ولى آنهاست كه زكات آنان را بپردازد. فقه حنفيه، در مال آنان نيز زكات را واجب نمى داند.(2) 2 ـ اسلام: حنفيه، شافعيه و حنابله مسلمان بودن را شرط وجوب زكات مى دانند و مى گويند: بر غير مسلمان زكات واجب نيست. مالكيه مى گويند: بر كافر نيز زكات واجب است، گرچه از او صحيح نيست; زيرا زكات عبادت است و نياز به قصد قربت دارد و صدور قصد قربت از كافر ممكن نمى باشد.(3) 3 ـ تماميت ملك: منظور آن است كه مالك بر مال خويش مسلط بوده و مال در 1 ـ فقه العبادات، حسن ايوب، ص 346. 2 ـ الفقه على المذاهب الاربعه، الجزايرى، ص 604. 3 ـ همان.