همانطور كه گفته شد قانونگذار در قانون الهي كسي جز خداوند نمي تواند باشد. چرا كه «قانونگذار بايد كسي باشد كه از نفع بردن و شهوت راني و هواهاي نفساني و ستمكاري بر كنار باشد و درباره او احتمال اين گونه چيزها ندهيم و آن غير از خداي عادي نيست. پس قانونگذار غيرخدا نبايد باشد.»43 لذا صالح ترين مرجع قانونگذاري خداوند است. چرا كه تنها خيرخواه واقعي انسان مي باشد، «خداي جهان است كه عالم به همه مصالح است و هم مهربان به همه افراد است و هم دستخوش عوامل [گوناگون] نيست و تحت تأثير كسي واقع نمي شود و منافع كشوري را فداي كشور ديگر نمي كند.»44 به صورت كلي وجود قانون الهي و انحصار اين قانون به خداوند مفروض مي باشد براي همين امام در صدد نتيجه گيري سياسي از اين مسأله مي باشد: «فرق اساسي حكومت اسلامي با حكومت هاي مشروطه سلطنتي و جمهوري در همين است؛ در اين كه نمايندگان مردم و پادشاه در اين گونه رژيمها به قانونگذاري مي پردازند، در صورتي كه قدرت مقننه و اختيار تشريع در اسلام به خداوند متعال اختصاص يافته است. شارع مقدس اسلام، يگانه قدرت مقننه است، هيچ كس حق قانونگذاري ندارد، و هيچ قانوني جز حكم شارع را نمي توان به مورد اجرا گذاشت.»45همان طور كه گفته شد از نگاه امام، عالم بر پايه اراده خداوند و قوانين الهي شكل گرفته است. لذا اثبات اين مسأله با توجه به اصل اساسي «توحيد» اينچنين مي باشد:«از اين اصل ما نيز معتقديم كه قانونگذاري بر اين پيشرفتها در اختيار خداي تعالي است. همچنان كه قوانين هستي و خلقت را نيز، خداوند مقرر فرموده است و جوامع، تنها در گرو اطاعت از قوانين الهي است كه توسط انبيا به بشر ابلاغ شده است.»46 بنابر نظر امام، از تدبير خداوند به دور است كه براي سعادت ابدي انسان، قانونگذاري نكرده باشد چرا كه در اين صورت خداوند به ربوبيت تشريعي خود عمل نكرده است. «عقل حكم [مي كند] كه قانونگذاري، وظيفه خداست و هيچ كس چنين وظيفه اي ندارد [از اينرو] بايد [بگوييم] به اين كه خداي عادل وظيفه خود را انجام داده است.»47از خصوصيات بسيار مهم قانون الهي، جامعيت آن مي باشد. چرا كه همه اشياي عالم، تحت تدبير الهي هستند. امام معتقد است:«اين قانون كه از جنبه هاي عمومي ممالك جهان گرفته تا خصوصيات عامه اشخاص و از زندگاني اجتماعي تمام بشر تا زندگاني شخصي انسان كه تنها در يك غار زندگي مي كند [جاري مي باشد] و از قبل از قرار نطفه آدمي در رحم تا پس از رفتن در تنگناي قبر، هزارها قانون گذاشته است.»48اين امتيازات نمي تواند امري بشري باشد. چرا كه بسياري از اين قوانين اصول ثابتي هستند كه قبل از به دنيا آمدن وي نيز وجود دارند و براي همين «دين، قانون بزرگ خدايي است كه براي اداره كشورهاي جهان و چرخانيدن چرخهاي زندگي آمده است و هر كس به آن عمل كند، به سعادت دو جهان مي رسد.»49 اين دين همان قانون الهي اسلام مي باشد كه شامل «قرآن كريم و سنت رسول اكرم است.»50ويژگي ديگر قانون الهي، استحكام اين قانون است كه به وسيله خرد و عدل ايجاد مي شود به عبارت ديگر قانون الهي «قانوني است كه از روي عدالت الهي پيدا شده است.»51از ويژگيهاي ديگر قانون الهي، ابدي بودن آن مي باشد. چرا كه خداوند وجودي ازلي دارد. لذا امام مي گويد:«چون آن كه قانون اسلام را آورده است، خداست [پس اوست كه] محيط بر همه چيزهاست، بر همه اعصار است.»52بنابراين، قوانين الهي ابدي و براي همه زمانهاست.