شوكاني و كتاب إتحاف الأكابرباسنادالدفاتر
کتاب ماه دين سال 7 , ش 9 , تير 83 / ش مسلسل 81 محمد بن علي شوکاني تحقيق : خليل بن عثمان الجبور السبيعي دارابن حزم , بيروت , 1420 اشاره : به تازگي انتشارات دارابن حزم , کتابي از عالم پر اثر زيدي , محمد بن علي شوکاني ( متوفي 1250 ق ) به چاپ رسانده است . هر چند اين کتاب سال ها قبل در حيدر آباد ( 1328 ق ) نيز به چاپ رسيده بود , ولي به دليل ناياب بودن آن و عدم طبع انتقادي مي توان چاپ فعلي را طبع نخست کتاب به شمار آورد . اگر چه محقق سعي کرده تا ابهام هاي موجود در کتاب را بزدايد , اما به دلايلي در اين کار توفيق نيافته و حتي برخي از اسامي افراد و سلسله اسناد موجود در کتاب به صورتي که آمده , تصحيف شده است . نوشته حاضر ضمن اشاره اي کوتاه به حيات شوکاني , تأملي درباره برخي از مسائل ذکر شده است . يکي از حوزه هايي که محققان و پژوهشگران در تحقيقات اسلامي به آن کمتر توجه کرده اند , کتاب هاي مَشيَخه ( ثبت , برنامج ) است که مؤلفان در اين گونه آثار , به ذکر مشايخ و طريق خود در نقل آثار گذشتگان پرداخته اند . از اين گونه آثار , مي توان به تداول کتاب ما درمدارس آن زمان , شيوخ مؤلف , تعداد طرق روايت آثار ( که خود دليلي بر اصالت آنها نيز هست ) آگاهي يافت . آثار فراواني از اين دست تا به حال به چاپ رسيده , اما هنوز نسخه هاي خطي چاپ نشده فراواني در کتابخانه هاي مختلف جهان اسلام باقي مانده است . (1) يکي از اين آثار , کتاب اتحاف الأکابر باسناد الدفاتر از عالم زيدي , محمد بن علي شوکاني ( متوفي 1250 ق ) است (منسوب به قبيله شوکان از تيره هاي قبيله خولان ). شوکاني در روز دوشنبه , بيست و ششم ذيقعده 1173 ق ), اسماعيل بن حسن ( متوفي 1206 ق ), عبدالقادر بن احمد کوکباني ( متوفي 1207 ق ), مهم ترين استاد شوکاني , عبدالرحمن بن حسن أکوع ( متوفي 1206 ق )؛ و گروه ديگري از عالمان به تحصيل و کسب دانش پرداخت . شوکاني هر چند عالمي زيدي است , اما به گرايشي از زيديه که متمايل به اهل سنت است , تعلق دارد . شوکاني از عالمان پر اثري است که آثار فراواني از خود بر جا نهاده است .از آثار چاپ شده وي به إرشاد الفحول الي تحقيق الحق في علم الاصول ( مصر , 1356 ) در علم اصول فقه ؛ البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع در شرح حال عالمان و رجالي که پس از قرن هفتم تا زمان شوکاني زيسته اند ؛ الدرر البهية في المسائل الفقهية ( دارالعاصمة , 1417 ) در مسائل فروع فقه ؛ أدب الطلب و منتهي الادب ( 1415 )؛ تحفة الذاکرين بعدة الحصن الحصين ( 1386 ق )؛ الفوائد المجموعة في الاحاديث الوضوعة ( 1380 )؛ الاجوبة الشوکانية عن الاسئلة الحفظيه (دارالأخلاء , 1415 )؛ رفع الريبة عما يجوز و ما لا يجوز عن الغيبة ( 1343 )؛ در السحابة في مناقب القرابة و الصحابة ( دارالفکر , 1404 )؛ نيل الأوطار ؛ شرح منتقي الاخبار ( 1347 ) و فتح القدير در شرح صحيح بخاري ( 1383 ) مي توان اشاره کرد .
تمايل شوکاني به اهل سنت , موجب توجه , آثار وي از سوي اهل سنت بوده است . برخي حتي از زيدي نبودن و سني بودن شوکاني سخن گفته اند . تفصيل شرح حال و حيات شوکاني را غماري در الشوکاني مفسراً ؛ ابراهيم هلال در مقدمه کتاب قطر الولي ؛ شرجي در الشوکاني , حياته و فکره و سبيعي در النفس اليماني في سيرة الامام الشوکاني آورده اند . از ميان آثار فراوان شوکاني , کتاب اتحاف الاکابر سال ها قبل در حيدر آباد ( 1328 ) به چاپ رسيده , ولي نسخه هاي اين چاپ ناياب است , به همين دليل آقاي سبيعي با بهره گيري از دو نسخه خطي ( نسخه اي به خط شوکاني و ديگري به تحرير شيخ عبدالحق محمدي هندي , شاگرد شاگرد شوکاني ) و متن چاپ شده در حيدر آباد مجدداً اين کتاب را بر شمرده است . مصحح در حاشيه و پاورقي , نکات سودمندي درباره مؤلفان و آثار روايت شده آورده است . البته اين توضيحات درباره کتاب هاي متداول اهل سنت کامل تر است . در حالي که در معرفي يا شرح حال عالمان زيدي , اغلب توضيحات لازم نيامده است که ظاهراً به دليل آشنا نبودن محقق با اين متون و اسامي مؤلفان آنها است .محقق سعي کرده تا در صورت چاپ شدن کتاب ها به چاپ هاي آن و در صورت خطي بودن به برخي از نسخه هاي آن اشاره کند , اما برخي از موارد از قلم افتاده ( که تماماً به آثار زيديه مربوط مي شود ) چنين است :( اين آثار جملگي به چاپ رسيده اند ) الاربعين بسلسلة الابريز ( ص 69 )؛ تحفة الازهار في مناقب الائمة الاطهار ( ص 73 )؛ اعلام الرواية علي نهج البلاغة , مصحح در ذيل اين کتاب به وجود نسخه هاي اين کتاب و چاپ آن اشاره اي نکرده است . نکته اي که بايد در اينجا به آن اشاره کنم . تصحيفي است که در سلسله روايت اين کتاب در اتحاف الاکابر رخ داده است . مي دانيم که المنصور بالله عبدالله بن حمزه ( متوفي 614 ق ), کتاب اعلام الرواية را از طريق احمد بن محمد أکوع مشهور به شعله ( متوفي 640 ق ) از راوي زيدي ـ ايراني , يعني فقيه مهاجر بيهقي به يمن , احمد بن حسن بيهقي بروقني , از مؤلف آن علي بن ناصر سرخسي سماع کرده است .اين مطلب مورد توجه مصحح قرار نگرفته و بخشي از سلسله روايت را نادرست تصحيح کرده که صحيح آن چنين است : «... عن الامام المنصور بالله عبدالله بن حمزه عن احمد بن محمد [ المشهور بالأکوع ] عن احمد بن الحسن البيهقي القادم الي اليمن قال سمعته عن مؤلفه رحمه الله ». ( ص 78 )؛ تيسير المطالب ( ص 112 )؛ الثلاثون مسألة تأليف رصاص , يکي از مواردي که در اغلب تحقيقات ممکن است رخ دهد , اشتباه گرفتن فردي با فردي هم نام است . مصحح کتاب اتحاف الاکابر نيز در معرفي و تحقيق خود در معرفي کتاب الثلاثون مسألة مرتکب چنين خطايي شده است . احمد بن حسن بن محمد مشهور به رصاص ( متوفي 621 ق ) از عالمان نامدار زيدي است که دانش کلام را از ابن ابي القاسم مؤلف کتاب الاکليل و حسن رصاص فرا گرفته و استاد عالمان نامدار زيدي چون حميد بن احمد محلي ( متوفي 654 ق ) و محمد بن يحيي قاسمي بوده است . وي کتاب مختصر و مهمي در اعتقادات زيديه به نام مصباح العلوم في معرفة الحي القيوم مشهور به الثلاثين مسألة دارد . اين کتاب را محمد عبدالسلام کفافي ( بيروت : جامعة بيروت العربية , 1971 ) بر اساس چندين نسخه خطي ( جملگي در کتابخانه Br . Mus ) به چاپ رسانده است . کفافي به دليل نبود مطالبي درباره شرح حال رصاص , تنها به اختلاف در تاريخ وفات او اشاره کرده است . مصحح نيز به خطا اين کتاب را به استاد اين عالم زيدي , حسن بن محمد رصاص نسبت داده و شرح حال وي را ذکر کرده است ( ص 113 , پي نوشت 1 )؛ الذرية الطاهرة ( ص 132 ), يکي از آثار کهن در باب اهل بيت کتاب الذرية الطاهرة , تأليف ابوبشر محمد بن احمد دولابي ( متوفي 310 ق يا 320 ق ) است . راوي اصلي اين کتاب ابو طاهر محمد بن احمد انباري ( متوفي 473 ق ) است . شوکاني نيز اين کتاب را به طريق خود از انباري به سلسله سند وي از مؤلف آن روايت کرده است . اين کتاب چندين بار به چاپ رسيده است . مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبائي در کتاب ارزشمند اهل البيت في المکتبة العربيه ( ص 179 ـ 187 ) به تفصيل درباره اين کتاب و نسخه هاي آن سخن گفته است ؛ الذکر ( ص 132 )؛ سياسة المريدين ( ص 145 ).
نمونه هايي از اشکالات در سلسله سند و اسامي افراد
آشنايي اندک مصحح با اسامي و آثار عالمان زيدي باعث شده است تا در مواردي صورت ضبط شده , نادرست باشد (2)از اين موارد مي توان به تصحيف نام مرتضي بن سراهنگ مرعشي ( ص 250 ) به المرتضي بن شراهيک ؛ المرشد بالله حسين شجري ( ص 83 ) به الشحري ؛ حاکم حسکاني به حاکم الحسکاني ( ص 204 )؛ احمد بن ابراهيم فاروثي ( متوفي 694 ق ) به احمد بن ابراهيم الفاروقي ( ص 226 ـ 227 )؛ علي بن آموج جيلي به ابي علي بن أموج ( ص 58 , 136 )؛ و علي بن أموج ( ص 78 , 206 ) اشاره کرد . در مواردي نيز سلسله سند روايت برخي از آثارافتادگي داشته , ولي به اين مطلب اشاره نشده است . از اين موارد مي توان به روايت با واسطه جارالله زمخشري ( متوفي 538 ق ) از عالم و مفسر زيدي محسن بن کرامة جشمي ( متوفي 494 ق ) اشاره کرد که شوکاني اغلب آثار وي را ثبت کرده است . طريق شوکاني در نقل و روايت کتاب السفينة في علم التاريخ حاکم جشمي به خطا چينن آمده است :«... عن الفقيه عبدالله بن علي الاکوع عن أبيه علي بن أحمد عن القاضي جعفر بن علي بن عيسي بن حمزه عن الزمخشري عن المؤلف رحمه الله » ( ص 138 ـ 139 ). دو نکته در اين جا شايان ذکر است : اول تصحيف رخ داده در سلسله سند و دوم افتادگي , قاضي جعفر بن احمد بن عبدالسلام مسوري ( متوفي 573 ق ) برخي از آثار حاکم جشمي را از علي بن عيسي بن حمزه مشهور به ابن وهاس از وي به روايت زمخشري که او نيز به روايت شاگرد جشمي از وي روايت کرده است ( نک : شهاري , طبقات الزيدية الکبري , ج 2 , ص 774 ـ 776 ) که اين مطلب در سلسله سند فوق تصحيف شده است , در اينکه زمخشري بي واسطه از جشمي , آثارش را روايت کرده باشد , نيز ترديد جدي است . ظاهراً زمخشري آثار جشمي را از طريق فرزند وي , احمد بن محمد از پدرش روايت کرده است , همان گونه که در طريق روايت کتاب عيون المسائل مي توان اين مطلب را ديد ( ص 183 ). بنابراين صورت درست سلسله سند چنين است : «... عن الفقيه عبدالله بن علي الأکوع ( درباره وي ر . ک : شهاري , ج 2 , ص 618 ـ 619 ) عن أبيه علي بن احمد عن القاضي جعفر [ بن احمد المسوري ] عن علي بن عيسي بن حمزه [ المشهور به ابن هاوس ] عن الزمخشري عن [ احمد بن محمد الجشمي عن ] المؤلف رحمه الله ». مواردي نيز وجود دارد که مصحح مؤلف کتاب را نشناخته يا از و جود نسخه اي از کتاب آگاه نبوده است . از مورد اول بايد به کتاب نظام الفوائد که امالي قاضي القضاة عبدالجبارين احمد معتزلي ( متوفي 415 ق ) است که به ترتيب و روايت قاضي جعفر بن عبدالسلام در چند نسخه باقي مانده است ( ص 248 )؛ و مورد دوم بايد به کتاب جلاء الابصار في متون الاخبار تأليف حاکم جشمي ( متوفي 494 ق ) اشاره کرد که خوشبختانه نسخه هايي از آن باقي مانده است (3)علي رغم اين کاستي ها , که اميد است در چاپ بعدي اصلاح شود , اين کتاب براي محققان زيديه , خاصه پژوهشگران در تاريخ و حديث زيديه اهميت فراواني دارد .
منابع
براي فهرست برخي از آثار چاپ شده از اين حوزه بنگريد به : محيي الدين عطيه , صلاح الدين عطيه و محمد خير رمضان يوسف , دليل مؤلفات الحديث الشريف المطبوعة القديمة و الحديثة ( بيروت , 1416 ), ج 1 , ص 206 ـ 207 .علاوه بر مواردي که در متن مقاله آمده است , از موارد ديگر تصحيف در اسناد و اسامي افراد مي توان مورد زير ر ا بر شمرد .يکي از مهم ترين آثار حديثي زيديه , کتاب الجامع الکافي تأليف فقيه نامدار زيدي ابو عبدالله محمد بن علي علوي ( متوفي 445 ق ) است . کتاب وي در حقيقت تلفيق چهار سنت حديثي زيديه است . نخستين مکتب حديثي زيديه , حاصل تلاش هاي حديثي نخستين عالمان زيدي کوفه چون ابوالجارود زياد بن منذر نهدي است که برخي از آراي خود را بر اساس تعاليم امام باقر ( ع ) بنا کرده است . دستاورد مکتب زيدي کوفه , کتاب امالي احمد بن عيسي بن زيد ( متوفي 247 ق ) است که محمد بن منصور مرادي ( متوفي حدود 292 ق ) آنها را گرد آوري کرده است . دومين مکتب حديثي ـ فقهي زيديه را قاسم بن ابراهيم رسي بيان نهاده است . آراي فقهي وي را امامان زيدي يمن بسط داده اند . سومين مکتب فقهي ـ حديثي را محمد بن منصور مرادي تدوين کرده است که در حقيقت تلفيق دو مکتب قبلي است . چهارمين مکتب زيديه از آ ن حسن بن يحيي است . ما حصل و تدوين اين چهار مکتب را ابو عبدالله علوي در کتاب الجامع الکافي آورده است . سلسله روايت اين کتاب مشحون از تصحيف در اسامي افراد است . صورت صحيح اين اسامي چنين است : «... عن الفقيه العفيف ابن حسن الصراري ( درمتن الفراوي ] عن أبي القاسم بن محمد [ بن حسين ] الشقيف ( در متن النصيف ) عن [ شمس الدين بن ] محمد بن عبدالله الغزال المصري عن صالح بن منصور الخطيب عن احمد بن أبي الفضل السقر طي [ در متن السقطي ] عن أبي الغنائم ( در متن أبي الصائم ] بن احمد بن أبي الفتوح السروي (در متن البدري)... عن[ نصرالله بن ]منصور بن محمد بن المدلل ...» ( ص 115). براي تداول روايت اين کتاب نزد زيديه به بنگريد به : الشهاري , طبقات الزيديه الکبري , ج 2 , ص 683 ـ 684 , 713 , 717 ـ 718 , 1048 , 1067 , 1147 . براي معرفي نسخه خطي کتاب جلاء الابصار بنگريد به : محمد کاظم رحمتي,معرفي جلاء الابصار في متون الاخبار(متني حديثي از ميراث معتزله),علوم حديث,شماره 21(پاييز1380),ص 103ـ 136 .براي فهرستي از آثار حديثي چاپ شده زيديه نيز بنگريد به :سيد علي موسوي نژاد , کتاب هاي حديثي منتشر نشده از زيديه ( 1 ), علوم حديث , شماره
25 ( پاييز 1381 ), ص 156 ـ 186 . تعليقاتي که مصحح اتحاف الاکابر در معرفي نهج البلاغه ( ص 249 ـ 250 ) آورده , نمونه اي از رويکرد عالمان سلفي به اين کتاب است . براي پاسخي به اين گونه اظهار نظرها بنگريد به : سيد محمد حسين حسيني جلالي , دراسة حول نهج البلاغه ( بيروت : موسسة الأعمي للمطبوعات , 1421 ق ).
1- اول صفحه2- اول صفحه3- اول صفحه