وقتي علوم اجتماعي نتوانسته باشد انگيزه مهمي در كشورهاي آلماني زبان براي تحقيقات دانشگاهي درباره ايران باشد، وضع جغرافيا به خصوص جغرافياي فرهنگي خود معلوم است. بخش معتنا بهي از آثاري كه در ديگر كشورها به همت متخصصان انسان شناسي اجتماعي فراهم مي آيد در آلمان غربي و اتريش در ذيل عناوين جغرافيا و جغرافياي فرهنگي طبقه بندي مي شود. ذكر فهرست تفصيلي آثار الرس درباره ايران در حوصله اين مقاله نيست. وانگهي او خود با نشر يك كتاب شناسي توصيفي كامل از آثار و تحقيقات جغرافيايي آلماني درباره ايران (1980، آلماني و انگليسي) كه طبعا در بردارنده فهرست و مشخصات آثار خود او نيز هست، ما را از اين وظيفه فارغ ساخته است. با اين حال يكي از مهمترين آثار الرس كه نمي توان بدون ذكر آن از اين مرحله گذشت، كتاب مهمترين وجوه و جنبه هاي جغرافياي ايران(1980) اوست.اين كتاب بي ترديد جامعترين بررسي جغرافيايي درباره ايران است وطبعا همه كساني كه درباره جهات و جوانب جغرافيايي ايران تحقيق مي كنند بايد اين كتاب را از جمله مراجع ومنابع مهم خود بدانند. مطالعات و تحقيقات الرس اساسا درباره روابط شهر و روستا و شبكه ها و ارتباطات محلي و منطقه اي در ايران است . بسياري از دانشجويان او نيز به تحقيق و مطالعه درباره همين موضوعات علاقه يافته اند.