بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مرزها عبور مى كردند و به اروپا مى رفتند. گاهى اوقات نيز براى طىّ بـرخـى دوره هـاى آمـوزشـى بـه شـوروى مـى رفـتـنـد. جـعـل شـنـاسـنـامـه ، گـواهـيـنـامـه ، اوراق دولتـى و سـوء اسـتـفـاده از آنـهـا، يـك كـار عـادى بود. (110)
7 - انفجار:
حمله به مراكز مختلف حكومتى و ايجاد انفجار در آنها از ديگر عملكردهاى سچفخا بوده است .بـه عـنـوان مثال ، آنها با استفاده از نارنجك ، در ساعت 45/13 روز 30/4/1360 انفجارى را در دادگاه مبارزه با منكرات تهران به وجود آوردند. (111) چرا؟
1 - سـاده نگرى :
اعضاى سچفخا به طور عموم جوانان احساساتى و كم اطّلاعى بودند كه تحت تـاءثـيـر قـيـام (كـاسـترو) در (كوبا) و (ارنستو چه گوارا) (112) قرار گرفته بـودنـد. آنـان حـوصـله بـازيـهاى سياسى جبهه ملّى يا حزب توده را نداشتند و فكر مى كردند اولين و آخرين راه پيروزى ، استفاده از اسلحه است .اعـضاى سچفخا نه تنها از شناخت درست اسلام محروم بودند، بلكه مرام ماركسيسم ـ لنينيسم خود را نـيز درست نمى شناختند. ماركس و لنين هر دو توصيه مى كردند در جوامع كاملاً مذهبى ، بايد بـا تـظـاهـر بـه مـذهـب ـ كـارى كـه مـنـافـقـيـن مـى كـردنـد ـ و بـا رعـايـت اصـل تدريج ـ كارى كه حزب توده مى كرد ـ به مبارزه با مذهب پرداخت ، نه اينكه از ابتدا خود را يـك كـمـونـيـسـت مـعـرفـى كـرد، آنـهـم در جـامـعـه اى كـه قتل مرتدّ را واجب مى دانند.مـقـايسه كتابهاى سچفخا با كتب حزب توده و يا حتى سازمان منافقين ، نشان از ضعف فراوان در آگـاهـيـهـاى سـياسى رهبران سچفخا دارد. به طور كلى ، كتابهاى سچفخا، بيشتر از كتاب ، به انشاى دوره دبيرستان شباهت دارند. (113)
2 - خـود بـزرگ بـيـنـى :
سچفخا با همه ساده نگرى و ضعف آگاهيهاى سياسى ، بسيار متكبّر و خود بزرگ بين بود. (114)
3 - نفوذ جاسوسان بيگانه :
با آنكه سچفخا بسيار وا نمود مى كرد كه از خارج كمك نمى گيرد و براى تاءمين مخارج خود متوسّل به دزدى از بانكها مى شود، دلايلى وجود دارد كه جاسوسان روسـى و آمـريـكـايى سعى مى كرده اند سچفخا را به سمت اهداف خود سوق دهند، آنها در اين امر توفيق قابل توجّهى نيز پيدا كردند. (115) 71 73 75 77
جبهه ملّى ايران
( ... مـلت مـسـلمـان را [ جـبـهـه مـلّى ] دعـوت مـى كـنـنـد كـه در مـقـابـل لايـحـه قـصـاص راهـپـيـمـايـى كـنـد، يـعـنـى چـه ؟ يـعـنـى در مـقـابـل نـصّ قـرآن كـريـم راهـپـيـمـايـى كـند ... آنهايى كه از بعضى جبهه ها هستند [ جبهه ملى ] تـكـليـفـشـان مـعـلوم اسـت . آنـها از اوّل هم ، از آن وقتى كه تاءسيس شده ، مساءله اسلام پيششان مطرح نبوده است و آنچه مطرح بوده است اگر راست بگويند همان ملى گرايى بوده است و من در ايـن هـم شـك دارم ؛ بـراى ايـنـكـه افـرادى كه سر دسته اينها بودند و به ملى گرايى معروف بـودنـد مـا ديـديم كه بر ضد ملت آنها قيام كردند. الان هم كه در خارج هستند دعوت مى كنند كه بـر ضـد ايـن مـلت ، قدرتها فعاليت كنند ... باز من كار ندارم به جبهه ملى ، با اينكه بعضى افـرادش شـايـد افـرادى باشند كه مسلمان باشند ... اين اعلاميه جبهه ملّى كه مخالف نص قرآن مجيد است ... به طور صريح مردم را دعوت كردند به اينكه اى مسلمانها، بياييد و حكم قرآن را، حـكـم غـيـر انسانى قرآن را ! ( و لا حول و لا قوة الا بالله )؛ در يك كشور اسلامى اين طور سب بر قرآن و سب بر اسلام به مرئى و منظر مسلمين بشود... . ما با اينهايى كه اظهار دوستى مى كنند و تيشه بر داشته اند و به ريشه اسلام مى زنند بايد چه بكنيم ؟ ) (116) ( امام خمينى 26/3/1360 . ) جبهه ملّى يكى از بزرگترين احزاب تاريخ سياسى اخير ايران است . جبهه ملّى خود از چند حزب كـوچـكـتـر تشكيل شده بود. وجه مشترك اين احزاب در ترجيح ايرانى بودن بر اسلامى بودن ، جـدا دانـستن دين از