بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
معمول يا تحصيلات دانشگاهى داشتند و يا در دانشگاهها درس مى خواندند. گرايشهاى فـكـرى اعـضـا گـونـاگـون بـود؛ اقـليّتى مذهبى و اكثريّتى غير مذهبى ، بعضى هم ضدّ مذهب بـودنـد. بـه لحـاظ وابـسـتـگـى هاى اعضا از همه طيف آدم مى شد در آن ديد. جاسوسان ساواك يا كـشـورهـاى مـختلف غربى و افرادى كه در حال خيانت فكر مى كردند دارند به وطن خود خدمت مى كنند در ميان اعضاى جبهه ملّى مشاهده مى شدند.
4 - انـشـعـابـهـا:
جـبـهه ملّى انشعابهاى متعدّدى را به خود ديده است . از مهمترين آنها مى توان از خـروج مـظـفـر بـقـائى در راءس حـزب زحـمـتـكـشـان از جـبـهـه مـلّى بـه سـال 1331، در مـخـالفـت شـديـد بـا مـصـدق نـام بـرد. (130) انشعاب مهمتر ديگر كه صـورت پـذيـرفـت ، خـروج اعـضـاى مـذهـبـى تـر جـبـهـه مـلّى در سال 1340 و تشكيل نهضت آزادى ايران بود. (131) چگونه ؟
1 - تـوسل به قدرتهاى بيگانه به خصوص آمريكا:
جبهه ملّى در جهت رسيدن به خواسته هاى خـود و يـا آگـاهـى از خـواسـتـه هـاى اربـاب ، بـه طـور مـداوم با سفارتخانه هاى بيگانه به خصوص سفارت آمريكا در تماس بود. بخشى از اسناد لانه جاسوسى آمريكا در ايران نشانگر اين امر است . به سخنان برخى از رهبران جبهه ملّى در اين رابطه توجه كنيد:( آمـريكا بايد ايران را راهنمايى كرده و كمك كند كه به طرف دمكراسى غربى برود تا مردم بتوانند آزاد باشند. ) (كشاورز صدر) ( مـا در مـورد جبهه ملى احساس مى كنيم كه در چنين زمانى مهم است به ايالات متحده نشان دهيم كه اشخاص معتدلى هستيم و ضد بيگانگان بى بند و بار نيستيم و راديكالهاى كله شق نمى باشيم . ) (داريوش فروهر) ( از سـوى ديـگـر ايـران بـه تـنـهـايـى نـمـى تـوانـد در مقابل شوروى كارى از پيش برد، تنها از طريق حفظ روابط حسنه و شايسته با غرب و تنها با كمك و تفاهم غرب ما مى توانيم روابط حسنه و مطمئن با آنها داشته باشيم . ) (كريم سنجابى ) (132)
2 - مبارزه در چهار چوب قانون :
جبهه ملّى در طول حيات خويش ، سعى كرده است تا در چهار چوب قـوانـيـن مـوجـود كـشـور به مبارزه مسالمت آميز عليه حكومت بپردازد. اين مبارزه در زمان شاه عليه شـخـص شـاه يـا نـظـام شـاهنشاهى نبود، زيرا قانون اساسى آن زمان حكومت شاه را تاءئيد كرده بـود، بـلكـه در جـهـت ظـاهـرى دريـافـت آزادى هـاى سـيـاسـى و در حـقـيـقـت وصول به قدرت سياسى بود.
3 - ائتـلاف :
جـبـهـه مـلّى سعى مى كرد احزاب مختلف را تحت پوشش خود قرار دهد. در اين راستا دگـرگـونـيهاى متعدّدى را به خود پذيرفت . احزابى كه از اعضاى اصلى جبهه ملى بشمار مى رفتند، عبارت بودند از:
الف ـ حـزب ايـران :
سـازمـان يـافـتـه تـريـن گـروه مـوجـود در جـبـهـه ملّى بود و معتقد بودكه اصـول سـوسـيـاليـسـم را بـايـد بـه تـدريـج وارد ايـران ساخت . اعضاى آن را معمولاً كارمندان تـحـصـيـل كـرده دولت تـشـكـيـل مـى دادنـد و هـمـيـن مـسـاءله ، قـدرت قـابـل تـوجـّهى را براى حزب فراهم كرده بود. رهبر آن در زمان سقوط مصدق ، اللّهيار صالح نـام داشـت . اوبـه خـاطـر روابـط دوسـتـانه اش با (پيشه ورى ) كه مى خواست در آذربايجان حكومت مستقل كمونيستى بر پا كند، مورد انتقادات متعدّدى قرار گرفت .
ب ـ نـيـروى سـوّم :
نيروى سوّم در ابتداى امر، بخشى از حزب زحمتكشان مظفر بقايى بود، كه بدنبال خروج بقايى از جبهه ملّى در اواخر سال 1331 و خصومت شديد وى با مصدق ، از آن جدا شـد. نـيـروى سـوّم بـيـشـتـر در دانـشـگـاهـهـا نـفـوذ داشـت و رهـبـرى آن بـر عـهـده خليل ملكى بود. خليل ملكى از مرتدين حزب توده ايران محسوب مى شد.
ج ـ حزب پان ايران :
سومين حزب نيرومند در جبهه ملّى بود. داراى ايدئولوژى فاشيستى بود. تمايلات شديد ضدّ كمونيستى و ضدّ يهودى داشت ؛ تمايلات ضدّ اسلامى نيز از خود نشان مى داد و از كـاربـرد كـلمـات عـربى در زبان فارسى بشدّت انتقاد مى كرد. داريوش فروهر رئيس هيتلر گونه اين حزب بود.اين حزب بسيار سر سخت بود و در نشريات خود نقشه (ايران بزرگ ) ى را چاپ مى كرد كه حـاوى بـخـشـهـاى