نـهـضـت آزادى اعـلامـيه هاى خود را تنها در ميان مردم توزيع نمى كند، بلكه گـاهـى قـبـل از انـتـشـار آنها در داخل كشور نسخه هايى از آنها را به راديوهاى مختلف بيگانه ، بويژه راديو آمريكا و راديو انگليس ، مى سپارد تا آنها در برنامه هاى فارسى خود به پخش اين نظرات بپردازند.
د ـ سـوء اسـتـفـاده :
نـهـضـت آزادى در اطـلاعـيـه هـاى مـخـتـلف خـود بـه طـور مـعـمـول از نـام بـرخـى اعـضـاى خـود كـه مـحـبـوب امـت اسـلامـى هـسـتـنـد، مـثل شهيد دكتر مصطفى چمران (143) بهره بردارى مى كند و وانمود مى كند كه گوئى همه اعضاى نهضت آزادى در حال حاضر نيز همچون ايشان هستند.
2 - سـازشـكـارى :
نـهـضـت آزادى بـه هـمـه خـوشـبـيـن اسـت . (بـه جـز عـلمـاى ديـن ) بـه طـور مـثـال بـازرگـان طـى مـصـاحبه اى در سوّم بهمن 1357 در مورد بختيار اظهار نظر كرد كه (او مردى وطن پرست ، بسيار منطقى و داراى تشخيص درست است .) و اين در حالى بود كه مردم او را نوكر بى اختيار مى خواندند. پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز در دوران نخست وزيرى خود از خائن شمردن بختيار خوددارى كرد ولى امام ، بختيار را (ته مانده استعمار)، (خائن )، (ذخيره اسـتعمار و نوكر و ماءمور و آدمكش )، (به تباهى كشاننده مملكت ) و (جانى كه اگر او را پيدا كردند بگيرند و به ما تحويل بدهند) معرفى مى كرد. (144) بـه طـور كلّى منافقين ، صدام ، آمريكا، جبهه ملّى و هر مرتدّ و منافق و كافرى از ديدگاه نهضت آزادى قابليّت دوست شدن و برخورد خوب را دارند.چرا؟
1 - عـلم زدگـى :
در ايـن كـه عـلم [تـجـربـى ] مى تواند بسيارى از پديده هاى دينى را تبيين و تـاءيـيـد كـنـد شكى وجود ندارد، لكن بايد به محدوديت هاى آن توجه كرد. معلومات امروز بشر نـسـبـت بـه آنچه مى تواند باشد قطره در برابر درياست . بسيارى از نظرات علمى به طور مـرتـّب دگـرگـون مـى شـونـد و نـظـريـاتـى جـديـدتـر جاى آنها را مى گيرند. بهره گيرى انحصارى از چنين علوم اندك و در حال تغيير براى تبيين معارف دينى مى تواند علت بسيارى از اشتباهات نهضت باشد.
2 - وابـسـتـگـى بـه اسـتـكبار جهانى :
اگر به نهضت آزادى خيلى خوشبينانه نگاه كنيم و اسناد جـاسـوسـى بـرخـى از سـران نـهـضـت نـظـيـر امـيـر انـتـظـام ، مـيـنـاچـى و ... را كـه در جـريـان اشـغـال لانه جاسوسى آمريكابه دست امت اسلامى ايران افتاد، و ... ناديده بگيريم ، همصدايى عـمـلى آنـهـا بـا راديـوهـاى بـيگانه ، به ويژه راديوى استعمارى انگليس (بى . بى . سى ) و وابـسـتـگـى فـكـرى آنـهـا بـه غـرب ، بـخـصـوص آمـريـكـا، قـابـل انـكـار نـيـست . اين وابستگى سبب بسيارى از اشتباهات نهضت در برخورد با خواسته هاى مردم و فرامين ولايت فقيه گرديده است .
3 - فـقدان شمّ سياسى :
امام خمينى در اين ارتباط، خطاب به نهضت آزادى فرمودند: (... من به شما عرض كردم كه يك مطلبى كه بر خلاف ضرورت اسلام است و بر خلاف نصّ قرآن است و از يـك گـروهـى [جبهه ملى ] صادر شده است با اسم و رسم ، من دعوت كردم از اينها حسابتان را جدا كنيد، چرا شما نكرديد؟ ... من بايد بگويم كه شماها با اينكه در سياست بزرگ شديد شمّ سياسى نداريد، چنانچه آقاى بنى صدر نداشت .) (145)
حزب دمكرات كردستان ايران
( افـسـران ، درجـه داران و سـربـازان رشـيـد اسلام ، شما خوب مى دانيد كه ... امروز منافقين و جـبهه ملى و حزب دموكرات و تمامى ضدّ انقلابيون ، دست در دست يكديگر گذاشته اند تا شما و انقلاب پاك ملّت را نابود كنند. مگر نمى بينيد كه هر روز در گوشه اى جمع مى شوند و دست به خرابكارى مى زنند؟ مگر نبود كه اگر حضور شما [ رزمندگان اسلام ] نبود آبروى انقلاب شما را در جهان ريخته بودند؟ ... بـدانـيـد كـه گـنـاهـى بـزرگـتـر از ايـن نـيـسـت كـه خـداى نـاكـرده در مـقـابـل ضـد خـدا و ضـد مـردم سـاكـت بـاشـيـد و پـاداشـى بـالاتـر از حـضـورتـان در مقابل ضدّ انقلاب نمى باشد. ) (146) ( امام خمينى ) حـزب دمـكـرات كـردسـتـان ايران يكى از احزاب باسابقه در منطقه كردستان ايران است كه به مـنـظـور كـسـب خـود مـخـتـارى قوم كرد به جنگ با حكومت مركزى برخاسته بود. اين حزب را طى پاسخ به چهار سؤ ال چه زمانى ؟ چه كسانى ؟ چگونه ؟ و چرا؟ بررسى خواهيم كرد.چه زمانى ؟