3 - اعـضـا:
حـزب دمـكـرات بـه طـور كـلى در مـيـان هـمـه اقـشـار جـامـعـه كـردسـتـان از فئودال و خان گرفته تا كشاورز و دامدار ساده و بى سواد به عضويت پذيرفته بود. شرط عـضـويـت فـقـط داشتن نژاد كردى و يا پوشيدن لباس كردى بود. در ميان اعضاى حزب دمكرات بـرخـى از اعضاى فرارى ساواك و يا ارتش رژيم شاه به چشم مى خوردند. جو كلّى حزب ، جوّ بى سوادى بود.4 - انشعابها:
مهمترين انشعاب در حزب توسط غنى بلوريان (نفر دوّم حزب ) صورت پذيرفت . ايـن انـشـعـاب كـه در 17/2/1359 بـه وقـوع پيوست ، از گروه هفت نفره زير كه همگى عضو كميته مركزى بودند، تشكيل مى شد:الف ـ غنى بلوريان ( عضو كميته مركزى حزب دمكرات و دفتر سياسى )ب ـ احمد عزيزى ( عضو كميته مركزى و مسؤ ول تشكيلات سنندج )
ج ـ فـاروق كـيـخـسـروى ( عـضـو كـمـيـتـه مـركـزى و مـسـؤ ول تشكيلات سقز )
د ـ فـوزيـه قـاضـى ( عـضـو كـمـيـتـه مـركـزى و مـسـؤ ول سازمان زنان حزب )
ه ـ دكتر رحيم سيف قاضى ( عضو كميته مركزى )
و ـ نويد معين ( عضو كميته مركزى )
ز ـ هيمن (معروف به شاعر ملى كرد) ( عضو افتخارى كميته مركزى )
آنها نخستين انشعاب را در حزب دمكرات ايجاد كردند. اينان گر چه نسبت به انقلاب اسلامى نظر مثبتى نداشتند، دلايل انشعاب خود را اين گونه بيان كردند:( شكى نيست كه وجود جنگ در كردستان بهترين زمينه را براى نفوذ حزب بعث در ايران و ايجاد دسـتجات مزدور مسلح در كردستان فراهم مى آورد. اكنون بيم آن مى رود كه كردستان ايران به طـور كـامـل بـه پـايـگـاه عـوامـل بـعـث عـراق و امـپـريـاليـسـم آمـريـكـا تبديل و توطئه هاى گسترده ترى تدارك ديده شود.از طـرفـى افـسـران تـعـليـم يـافته در آمريكا و كشورهاى اروپاى غربى ، وابسته به شاه و بـخـتـيـار در خـاك عراق و نزديك مرزهاى ايران متمركز شده واز طرفى ديگر عده اى مزدور مانند سـردار جـاف و شـيـخ مـحـمـد كـربـچـنـد، حـامـد بـيـك و غـيـره كـه بـه اسـلحه بعث عراق مجهزند مشغول عمليات مسلحانه هستند و افسران ارتش به اصطلاح آزاد ايران وابسته به شاه و بختيار بـه كردستان سرازير شده ، جاى خود را در ميان پيشمرگان حزب دمكرات كردستان ايران باز كـرده مـورد اسـتـقـبـال قـرار مـى گـيـرنـد...مـسـبـّب اصـلى ايـن انـحـرافـات دبـيـر كل عبدالرحمن قاسملو و چند نفر از همفكران وى در كادر رهبرى حزب مى باشند. ) (152) چگونه ؟