احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران - نسخه متنی

ل‍طفع‍ل‍ی‌ ل‍طی‍ف‍ی‌‌ پاکده؛ ت‍ه‍ی‍ه‌‌ ک‍ن‍ن‍ده‌: پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه در درگيرى با پليس در 11/11/1350 كشته شد. بهمن بازرگان كه از سال 1348 كمونيست بوده ، به دستور رجوى نماز تاكتيكى مى خوانده و امام جماعت منافقين در زنـدان بـوده اسـت . عـلى مـيـهـن دوسـت و عـسـگـرى زاده كـه هـر دو قـبـل از اعـدام ـ پـيـش از انـقـلاب اسـلامـى ـ مـاركـسـيست بودن خود را افشا كردند. تقى شهرام از عـوامـل اصـلى مـاركـسـيست شدن سازمان در سال 1352 كه پس از انقلاب اسلامى دستگير و اعدام شـد. حـسـيـن روحـانـى مـفـسـّر مـنـافـق قـرآن در سـمـخـا، از عـوامـل اصـلى تـشـكـيـل دهـنـده سـازمـان پـيـكـار و گـرداننده اصلى آن كه پس از انقلاب دستگير شد. (162) اوليـن رهـبر سمخا را مى توان على اصغر بديع زادگان دانست . (مسعود رجوى ) زمانى كه در سال 1350 بازداشت شد، او را به ساواك چنين معرفى كرد (لو داد):

( اصـغر را هم در كوه شناختم . فردى بود در سطح بالا، بعداً در اثر اشتباهى كه خودش كرد فـهـمـيدم كه هم مهندس است و هم استاديار دانشكده فنى و نام واقعى اش بديعى يا وديعى است . [اعـضـاى سـازمـان بـه دلايـل امـنـيـتـى ، اسـم واقعى خود را از يكديگر مخفى نگه مى داشتند.] او بـتـازگـى از خـارج به ايران بازگشت . مدت زيادى هم در اروپا بود و مكاتبات مابا خارج از طـريـق او بـود. اصـولاً اطـلاع اصـلى را از مـسـائل خـارج او داشـت . در منزل ما زندگى نمى كرد و در تهران خانواده و منزل شخصى داشت .

حدس مى زنم كه اصليت او بـايـد اصـفـهـانـى بـاشـد. بـعـد از بـازگـشـت ... بـه ايـران مسائل مربوط به خارج با او بود.

[او زمانى كه از خارج ـ بيروت ـ به ايران آمد، با خود] مقدارى مهمات و اسلحه آورد كه من نه آن را ديدم و نه مطلعم فقط مى دانم كه در ته يك ساك جاسازى شده بود. ... قد كوتاه سيه چرده يا سبزه ـ مو فلفل نمكى ـ چشم مشكى ـ ما فقط يك نوع جوهر نامرئى داشتيم ـ و آن را اصغر به من داد . ) (163) بـه ايـن تـرتـيب ، ساواك ، على اصغر بديع زادگان را به كمك رجوى شناسايى ، دستگير و پـس از يكماه شكنجه اعدام كرد. (164) رجوى به معرفى شخص فوق بسنده نكرد و تا آنـجـا كـه مـى دانـسـت ، بـا سـاواك هـمكارى كرد و افراد زيادى را لو داد كه بيشتر آنها دستگير واعـدام شـدنـد. رجـوى بـه عـضويّت ساواك در آمد و ساواك نيز در پاداش اين خوش خدمتى ها با ارسـال چـنـد نـامـه به دادستانى ارتش ـ كه بيشتر آنها به امضاى شخص نصيرى رئيس ساواك بود ـ رجوى را به عنوان همكار خود معرفى و وى را از مجازات مرگ نجات داد. (165) رجـوى ، رهـبر فعلى سمخا، از دانشجويان رشته فنى در يكى از دانشگاههاى تهران بود. او در ابتداى همكارى خود با سازمان در جهت تدوين جزوات ايدئولوژيك با حنيف نژاد همكارى مى كرد و ضمن فعاليت در گروه سياسى ، مسؤ وليت بخش ‍ تبليغات را نيز بر عهده داشت .

رجـوى پـس از پـيـروزى انـقلاب مدعى شد كه شكنجه ها ديده و از ميان دود و آتش و خون ، سالم بـيـرون آمـده و بـه قـدرى مـقـاومـت كرده كه بازجوها از شنيدن نامش به خود مى لرزيده اند. اين ادعـاهـا براى كسانى كه سالها او را در زندان ديده و از امتيازات ويژه پليس مخفى شاه براى او مطّلع بودند خنده آور بود. رجوى در پى آن بود كه در انتخابات رياست جمهورى ايران شركت نـمـايـد، لكن به دليل آنكه به قانون اساسى (166) راءى نداده بود، در توطئه خود موفق نشد.

رجـوى نـاامـيـد نـشـد و خـود را به بنى صدر نزديك كرد و با غرور احمقانه خود در تظاهر به دفـاع از بـنـى صـدر، به نظام جمهورى اسلامى اعلام جنگ مسلحانه داد و پس از ارتكاب جنايات فـراوان ، هـمـراه بـنـى صـدر كـه با لباس زنانه استتار شده بود، توسط معزّى خلبان شاه معدوم از ايران فرار كرده ، به فرانسه رفت .

رجـوى در فـرانـسـه بـه طـور مـرتـب بـه خـبـرنـگـاران قـول مـى داد كـه رژيـم ايـران ظـرف دو يا سه ماه آينده سرنگون خواهد شد. ولى در فرانسه ، اخـتـلافـاتـش با بنى صدر بالا گرفت و جنگ لفظى شديدى را عليه هم در نشريات وابسته بـه خـود راه انـداخـتـند؛ روز به روز فاصله سياسى آنها بيشتر شد و بنابراين دليلى براى ادامه ازدواج سياسى هم باقى نماند و رجوى دختر بنى صدر را طلاق داد.

مـنـافـقـيـن در نـهـايـت بـه اين نتيجه رسيدند كه براى ايجاد فشار مضاعف بر انقلاب اسلامى و سـقوط آن راهى جز همكارى علنى و رسمى آنها با صدام نيست . بر اين اساس ، رجوى به عراق رفت . تلويزيون عراق ،

/ 68