هـيـاءتهاى مؤ تلفه از سازماندهى كار آمدى برخوردار بود. اركان آن در دو بخش تنظيم شده بود:
الف ـ كـمـيـتـه مـركـزى :
از دوازده نفر انسان فعال و مسلمان تركيب شده بود. بعضى از آنها از اعـضـاى بـا سـابـقـه فـدائيان اسلام بودند و همه آنها در راه حفظ مكتب و آرمان ، جان بركف آماده فداكارى و ايثار بودند. شهيد حاج مهدى عراقى ، شهيد صادق امانى ، شهيد محمد صادق اسلامى و آقـايـان حـبـيـب الله عـسـگراولادى و حاج مهدى شفيق و سيد اسدالله لاجوردى شش نفر از اعضاى كـمـيـتـه مركزى بودند.در ميان اعضاى غير اصلى مؤ تلفه نيز چهره كسانى نظير شهيد صفار هرندى و شهيد محمد بخارائى و شهيد مرتضى نيك نژاد و آقايان هاشم امانى و ... مى درخشد.
ب ـ شـوراى روحـانـيـت :
از تـعـدادى روحـانـى آگـاه بـه انـتـخـاب امـام (ره ) تـشـكـيـل شـده بـود.آنـهـا بـا تـوجـه بـه گـزارشـهـايـى كـه از كـمـيته مركزى در ارتباط با مـسـائل مـخـتلف دريافت كرده بودند، وظيفه سياستگذارى را بر عهده داشتند. شوراى روحانيت در بـرخـى مـوارد، از امـام خـمـيـنـى (ره ) و پـس از ايـشـان ، از آيـة الله مـيـلانـى بـراى حـل نـهـايـى مـشكلات نظر مى خواست . از وظايف ديگر شوراى روحانيت ، تهيه مواد تعليماتى و آمـوزشـى بـه صـورت جـزوه بـود. تعليمات لازم در قالب حوزه هاى پنج نفره و يا جلسات ده نـفره به اعضا داده مى شد. (201) مباحث عقيدتى ، تفسير سياسى نسبت به امور داخلى و مـسـائل بين المللى ، مطالعه جنبشهاى آزاديبخش و ... از مباحثى بود كه در اينگونه جلسات مورد تدريس قرار مى گرفت . (202)
2 - رسـانـدن سـريـع پـيـامـهـاى امـام :
ايـن امـر از وظـايـف عـمـده هـيـاءتـهـا محسوب مى شد. آقاى عسگراولادى از اعضاى كميته مركزى مى گويد:( پس از سخنرانى چهارم آبان 43 عليه كاپيتولاسيون ، نظر امام اين بود كه رژيم ، يورشى در قم خواهد داشت و براى اينكه اين يورش اثر منفى در حركت اسلامى نداشته باشد بايد مردم آگـاه شـونـد و هـيـاءتـهـاى مـؤ تـلفـه مـتـعهد شدند در يك فرصت 48 ساعته اعلاميه امام را كه خـلاصـه اى از هـمان سخنرانى بود در تهران و همه شهرهاى ايران پخش نمايند و چون تاءكيد امـام تاءكيدى بود كه همه نيروهاى اسلامى آن روز در خط امام را وادار مى ساخت كه با دقيقترين ابتكارات ، اعلاميه را پخش كنند به طور بى سابقه اى انجام گرفت و با وجود كوشش رژيم ، سـخـنـان امـام سـراسـر كـشـور را فـرا گـرفت و ملت مى رفت براى يك بسيج عمومى و يك عكس العمل جدى در مقابل نفوذ آمريكا مهيا شود كه سازمان امنيت با تمام توان بكار خود سرعت داد و با تدارك وسيعى تبعيد امام را انجام داد. ) (203)
3 - اعـدام انـقـلابى :
هياءتهاى مؤ تلفه ، براى انتقاد از عملكرد خائنانه رژيم در جهت تصويب لايـحـه كـاپـيـتـولاسـيـون و تـبـعـيد امام خمينى ، تصميم به ترور شاه ، منصور (نخست وزير)، نـصـيـرى ، ايـادى (پـزشـك بـهـايـى شـاه )، اقـبـال و پـانـزده نـفـر ديـگـر از عـوامـل خـائن حـكـومـت جـلّاد پـهـلوى گـرفـت . ليـكـن تـنـهـا مـوفـّق بـه اعـدام انـقـلابـى مـنـصور شدند. (204) شـهـيـد مـحـمـد بـخـارايـى در دادگـاه نـظـامـى در پـاسـخ بـه سـؤ ال رئيـس [بـيـدادگـاه ] كـه پـرسـيـد: (چـرا بـر خـلاف قـرارتـان كـه بـايـد تـيـر اوّل را به شكم و تير دوّم را به مغزش بزنيد به حنجره اش زديد؟) گفت :( من تير اوّل را به شكم او زدم در مغزم خطور كرد كه حنجره اى كه به آية الله العظمى خمينى توهين كرده بايد دريده شود. اين بود كه [تير دوم را به حنجره و] تير سوّم را به مغزش زدم . ) (205)
4 - ساير فعاليتهاى مهم (مؤ تلفه ) قبل و بعد از ترور منصور:
الف ـ بـهـمـن 1341:
تدارك و شركت در رهبرى اعتصابات عليه (رفراندم ) شاهانه در ششم بهمن 1341.
ب ـ خرداد 1342:
تلاش در سازمان بخشيدن به تظاهرات و راهپيمايى هاى اين ماه .
ج ـ فـرورديـن 1343:
بـرگـزارى مـجـالس جـشـن بـه دليـل آزادى امـام خـمـيـنـى از زنـدانـهـاى رژيـم در تـهـران و قـم كـه تبديل به مجالس افشاگرى جنايات رژيم گرديد.
د ـ فروردين 1343:
برگزارى مجلس ختم براى شهداى مدرسه فيضيه در مسجد جامع تهران .
ه ـ 1343:
رهبرى اعتصابات تاكسيرانان تهران به مناسبت گران شدن بنزين .