سنگ اوّل چون نهد معمار كج تا ثريّا مى رود ديوار كج
تا ثريّا مى رود ديوار كج تا ثريّا مى رود ديوار كج
تـنـهـا اگـر بـخـواهـيـم فـهـرسـت بـسـيـار مـخـتـصـرى از سـوء اسـتـفـاده هـاى سـران نـفـاق را نـقـل كـنـيـم ، مـى تـوانـيـم بـه مـوارد زيـر كـه بـه طـور كامل مربوط به پيش از پيروزى انقلاب اسلامى است ، اشاره داشته باشيم :
1 - دزدى :
سرقت اموال واسناد اقوام ، ادارات ، مغازه هاى مردم و كيف خانمها از موارديست كه بارها قـبـل و حـتـى بـعـد از انـقـلاب اسـلامـى ، توسط اعضا و به سفارش سران نفاق انجام شده است . (218)
2 - فحشا:
سران نفاق ، علاوه بر اين كه رفتن به مراكز فساد را به اعضاى خود توصيه مى كـردند، از اعضاى مؤ نّث سازمان بهره برداريهاى پست شهوانى داشتند. آنان براى انجام چنين اعـمـال پـسـتـى ، توسّط پادوهاى خود، دختران جوان مردم را فريب مى دادند و آنها را به بهانه آموزش قرآن و تفسير قرآن ، به درون خانه هاى تيمى خود جلب مى كردند و سپس ... طورى مى شـد كـه آن دخـتـران ديـگـر روى بـازگـشـت بـه خـانـه را نـداشتند. در اين مسير، حتى به زنان شـوهـردار هـم رحـم نـمـى كـردنـد و از راه تفرقه انداختن ميان زن و شوهر، اسباب جدايى آنها را فـراهـم مـى سـاخـتند و پس از آن ، با جذب زنان مزبور به سازمان ، به ارضاى مطامع پست و پـليـد نـفـسـانى خود مى پرداختند. حال اگر دختر يا زنى تسليم مطامع پست آنها نمى شد، به شـيـوه هـاى مـخـتـلف مورد آزار و اذيت قرار مى گرفت ؛ ارتقاء رتبه نمى يافت ؛ از خانه تيمى اخراج مى شد؛ موجبات لو رفتن او فراهم مى گشت و ... . (219)
3 - دسـتـور بـه كـفـر:
هـمـان طـور كـه مـى دانـيـد سـازمـان مـنـافـقـيـن ، يـك بـار در سـال 1354 تـصـميم گرفت نقاب از چهره كنار زند و واقعيّت خويش را بروز دهد. اين بود كه بـه طـور رسمى ، (تغيير ايدئولوژى ) خود را از اسلام به ماركسيسم اعلام كرد و آيه بالاى آرم خود را حذف كرد و به جاى آن يك ستاره گذاشت . سازمان منافقين ، در اين رهگذر به كسانى كـه هـنـوز اندك ايمانى در وجودشان باقى بود، دستور داد كه ماركسيسم را بپذيرند و نماز را كنار گذارند. يكى از اعضاى قديمى منافقين ، در اعترافاتى كه پس از پيروزى انقلاب نوشته و آن را مـنتشر ساخته است ، بيان مى كند كه وى را به خاطر خواندن نماز تهديد به مرگ كرده بـودنـد. آنـهـا بـه صـراحـت از وى خـواسـتـه بـودند دست از اسلام بردارد و به مكتب پوشالى ماركسيسم كه در آن روزها آب و رنگى داشت ، بپيوندد. (220) كشف وابستگيهاى احزاب سياسى به قدرتهاى خارجى جـاسوسى براى بيگانگان از پست ترين و رذيلانه ترين اعمالى است كه يك حزب مى تواند مـرتـكـب شود.اداره يك حزب ، محتاج بودجه است . يك حزب داراى ساختمان است . بايد اجاره دهد. پـول آب ، بـرق ، گـاز و تـلفـن پـرداخـت كند. هزينه رفت و آمدهاى سران و اعضاى مهم خود را تـاءمـيـن كند. هزينه تبليغات كانديداهاى خود براى مجلس يا رياست جمهورى را تاءمين كند. اين از يـك سـو، از سـوى ديـگـر، طـمـع انـسـان در جـمـع آورى مـال و ثـروت ، سـبـب وابـسـتـگـى بـسـيـارى از احـزاب كشورمان به قدرتهاى بيگانه گرديد. بـيـگـانـگـان ، مـخـارج احـزاب وابـسـتـه بـه خـود را تـاءمـيـن مـى كـردنـد و در مقابل اطلاعات مورد نياز خود را دريافت مى كردند.مواردى از اين دست ، به شدت بغض و تنفّر مردم ايران را عليه احزاب سياسى تحريك مى كرد. مردم حق داشتند.آنها ضربات بسيارى را از ناحيه اين گونه جاسوسيها خورده بودند. آنها به درسـتـى يـقـيـن داشتند كه بيگانگان اطلاعات محرمانه كشور ما را براى كمك به اين جامعه نياز نـدارنـد. آنـهـا از راه دريـافـت ايـن اطلاعات ، مى خواهند كشور را در مسير اهداف و منافع خودشان سـوق دهـند. بيگانگان پول خرج نمى كردند تا رضاى خدا را جلب كنند! هيچ گربه اى براى رضاى خدا موش نمى گيرد! واقعيّت اين است كه اگر خيانت عدّه اى جاسوس بيگانه در كشور ما نـمى بود، وضعيّت كشور ما در حال حاضر به مراتب بهتر از اين چيزى مى شد كه اكنون هست . مـردم مـى دانـستند و مى ديدند كه سهم احزاب در اين خيانتها كم نيست . اين بود كه به سختى از احـزاب سـياسى ، بويژه در سبك غربى آن ، متنفّر شدند و معلوم است كه اگر مردم يك جامعه از احزاب سياسى بيزار شوند، شكست احزاب قطعى است .حـزب تـوده از جـمـله احـزاب سـيـاسـى وابـسـتـه ايران بود. حزب توده توانسته بود از طريق فعاليت