سابقه‌ تاریخی مکتب جاودان خرد (سنت‌گرایی) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سابقه‌ تاریخی مکتب جاودان خرد (سنت‌گرایی) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سابقه‌ي‌ تاريخي‌ مكتب‌ جاودان‌ خرد (سنت‌گرايي)

معاني‌ سنت‌ گرايي‌

1-1- به‌ يك‌ معنا، سابقه‌ي‌ قائلان‌ به‌ جاويدان‌ خرد يا آن‌ گونه‌ كه‌ بيشتر به‌ آن‌ اشتهار دارند، «سنّت‌گرايان‌»، به‌ سابقه‌ي‌ تاريخ‌ بشري‌ است‌، چون‌، بر طبق‌ ادعاي‌ خودِ سنّت‌گرايان‌، مدّعيات‌ اصلي‌ سنّت‌گرايي‌ مجموعه‌ي‌ حقايقي‌ است‌ كه‌ شمول‌ تاريخي‌ و جغرافيايي‌ همه‌گير دارد، يعني‌ همه‌ي‌ انسانها در همه‌ي‌ مقاطع‌ تاريخي‌ و همه‌ي‌ مناطق‌ جغرافيايي‌ بدانها باور داشته‌اند، دارند، و خواهند داشت‌. سنّت‌گرايي‌ را مي‌توان‌ در علوم‌ و معارف‌ سنّتي‌ اقوام‌ بدوي‌ نيز، در هر ناحيه‌ از جهان‌، يافت‌ و اشكال‌ و صورِ متكامل‌تر آن‌ را در هر يك‌ از اديان‌ بزرگ‌ جهاني‌ مي‌توان‌ سراغ‌ كرد.

اما، به‌ معنايي‌ ديگر، يعني‌ اگر مراد از «سنّت‌گرايي‌» گرايش‌ آگاهانه‌اي‌ باشد به‌ پاره‌اي‌ از آراء و عقايد كه‌ درست‌ در برابر آراء و عقايد انسان‌ متجدد قرار مي‌گيرد، بايد گفت‌ كه‌ اين‌ مسلك‌ فكري‌

و معنوي‌ به‌ دست‌ رنه‌گنون‌ (1) ، عالم‌، حكيم‌، و عارف‌ فرانسوي‌ (1951-1886)، كه‌ پس‌ از مسلمان‌ شدنش‌ عبدالواحد يحيي‌ نام‌ گرفت‌، احياء شد و، بنابراين‌ سابقه‌اش‌ از يك‌ قرن‌ كمتر است‌. اين‌ مسلك‌ با مساعي‌ رنه‌گنون‌ و آننده‌ كنتيش‌ كوماراسوامي‌ (2) ، عالم‌، هنرشناس‌، و حكيم‌ سيلاني‌ (1947-1877)، كه‌ ضمنا بزرگ‌ترين‌ تاريخ‌نگارِ هنرِ هندي‌ است‌، هويّت‌ و موجوديّت‌ مستقلي‌ يافت‌ و انديشمندان‌ بسياري‌ را به‌ خود متوجه‌ ساخت‌. ما در ادامه‌ تفصيل‌ بيشتري‌ از نگرشهاي‌ اين‌ مكتب‌ به‌ روايت‌ استاد مصطفي‌ ملكيان‌ ارائه‌ مي‌ نماييم‌.

مكتب‌ جاودان‌ خرد در منازعه‌ سنت‌ و مدرنيسم‌

1-2- شك‌ نيست‌ كه‌ اين‌ گرايش‌ يا نهضت‌ يا مكتب‌ ميان‌ سنّت‌ و تجدّد و پساتجدّد جانب‌ سنّت‌ را مي‌گيرد و از آن‌ در برابر مناقشات‌ و تحدّيهاي‌ تجدّد و پساتجدّد دفاع‌ مي‌كند. البته‌، دفاع‌ سنّت‌گراياني‌ مانند سيد حسين‌نصر ، (3) گنون‌ ، كوماراسومي‌ ، فريتيوف‌ شووان‌ (4) ، تيتوس‌ بوركهارت‌ (5) ، مارتين‌ لينگز (6) ، ماركوپاليس‌ (7) ، آلدوس‌ هاكسلي‌ ، نرث‌ بورن‌ (8) ، و جيكوب‌ نيدلمن‌ (9) را از سنّت‌ و حكمت‌ خالده‌ و دين‌ نبايد چيزي‌ نظير دفاعهايي‌ كه‌ در ايران‌ از سنّت‌ و دين‌ مي‌شود تصوّر كرد. دفاعيه‌هايي‌ كه‌ ما در محيط‌ خودمان‌ با آنها مواجهيم‌ دفاعيه‌هايي‌ است‌ بسيار سطحي‌، شتابزده‌، و غفلت‌آميز كه‌ نه‌ سنّت‌ را چنان‌ كه‌ بايد و شايد مي‌شناسد و نه‌ تجدّد را و به‌ همين‌ جهت‌ در حق‌ هر دو ظلم‌ مي‌كند و جانب‌ انصاف‌ و تحقّق‌ را در هيچ‌ مورد رعايت‌ نمي‌كند، از اين‌رو، نه‌ سنّت‌گراي‌ عميق‌النظر را راضي‌ مي‌دارد و نه‌ تجدّدگراي‌ ژرف‌نگر را قانع‌ مي‌كند.

/ 1