شيخ احمد احسايي (به روايت عبداللّه نعمه )
حيات پرمناقشه
1-1- شيخ احمد بن زين الدين بن ابراهيم احسايي در سال 1166 هجري به دنيا آمد. او از بزرگان و چهرههاي تابناك شيعه و كساني است كه در راه معرفت و فلسفه و علم كلام و فقه و عرفان كوششها كرده و نيز در طب و رياضيات و نجوم و كيميا (صنعت) و علم اعداد و كلمات و حديث و اصول مجاهدتها نموده و در اين علوم ممارست و نيز تسلط كامل داشته است . زندگاني او نوعي مخصوص به خودش بود و تمام عمر خود را در تحصيل علم و نوشتن آثار علمي گذراند.شخصيت او، در اوايل قرن 13 هجري، شخصيتي پيچيده بود كه بيان آن در اينجا ميسر نيست و دربارهي شخصيت او گمانها و حدسهايي زدهاند و مردم دربارهي او در دو سوي افراط و تفريط قرار گرفتهاند: برخي او را به سختي قدح كرده و عدهي ديگر راه غلو را پيموده و در مدحش كوشيدهاند و چه بسا برخي او را كافر و خارج از دين نيز قلمداد كردهاند و نسبت غلو و اعتقاد به تفويض امور به علي(ع) و اينكه مرگ و زندگي و رزق و آفرينش همه به دست اوست، بدو دادهاند. از سوي ديگر گروهي سخت از او تمجيد كرده و عقيده و تقوايش را ستودهاند، دستهي ديگري منكر فهم و مدارج علم و كمال او شده و گفتهاند كه او كتابهاي صدرالمتألهين را پيش خود خوانده و مطالعه كرده است و از محضر استاد استفاده نكرده و از اين رو برخي از آراء او را نفهميده پذيرفته است . يكي از كساني كه به شدت از او انتقاد كرده حكيم الاهي نوري است. ولي پسر بزرگ همين حكيم يعني ، محمد نوري به شدت منكرنظر و عقيدهي پدرش بود؛ و در مقابل، كساني هم بودند كه او را ستودهاند كه يكي از آنها محدث نيشابوري است، كه در كتاب رجال خود از او ستايش كرده است و صاحب الروضات به شدت از او دفاع كرده است . همچنان كه شاگردش سيد كاظم گيلاني (رشتي) از او به دفاع برخاسته است . شكي نيست كه اختلاف مردم دربارهي او دليل بر رفعت مقام و شخصيت اوست و ميرساند كه او مرد بزرگي بوده است . به طوري كه گفتيم او را به غلو و تفويض نيز متهم كردهاند و گروهي از پيروان او به نام شيخيه معروفند . عقيدهي او در نسبت دادن زندگي و مرگ و خلقت و روزي به علي(ع) شايع است ولي ما در قبال افكاري كه به او نسبت داده و ميدهند در تاريكي هستيم و حقيقت را نميدانيم و نميتوانيم بگوييم تا چه درجه اين نسبتها صحيح است به ويژه از آن جهت كه اين مرد مقام و شخصيت بارز و مهمي داشت و در محيطهاي آن دوره مردي صاحب شأن و مقام به شمار ميرفت و شايد كساني كه بر او حسد ميبرند و رقيب او محسوب ميشدند اين نسبتها را به او داده باشند تا بدين وسيله مردم را نسبت به او بدگمان سازند . در هر صورت اوضاع و احوال روزگاري كه او در آن زندگي ميكرد به طور تحقيق بر ما معلوم نشده است، ولي دو چيز هست كه انسان را وادار به سؤال ميكند : يكي آنكه آيا ممكن است تمامي فقهاي عراق بر ضد شيخ احمد احسايي قيام كنند و اين كار سبب معقولي نداشته باشد؟ و چگونه ممكن است فقهاي عراق بيجهت به همهي شهرهاي عراق نامه بنويسند و از احسايي بدگويي كنند، تا جايي كه ناچار از عراق فرار كند، با وجود اين حتي قسمتي از آنچه به او نسبت دادهاند درست نباشد؟ دوم اينكه گروهي كه به نام شيخيه از آراءِ او پيروي ميكردند وجهه نظرهاي مخصوصي داشته و تاكنون نيز دارند. آيا همين مطلب بر صحت انتساب برخي از عقايد منسوب به او دلالت نميكند؟ به هر صورت اين مرد يكي از اعلام و سرشناساني بود كه در قرن سيزدهم هجري جلوه گري كرد و شهرتش بر مبناي فلسفه و كلام بود و در بسياري از معارف از قبيل علم حروف، طب، رياضيات، نجوم، كيمياگري و علم اصول و عرفان وارد بود . به شدت بر طريقهي صوفيان اعتراض ميكرد و از صدرالمتألهين و ملامحسن فيض كاشاني هم به علت اعتقاد به وحدت وجود انتقاد كرده است، گرچه از عناوين بعضي از كتابهاي وي به جنبهي اشراقي او ميتوان پي برد. (1 ) آثار شيخ احمد احسايي
1-2- احسايي در موضوعات متعدد تأليفاتي دارد و مشهورترين تأليفهاي او عبارتنداز : * كتاب الفوايد و شرح آن در حكمت و كلام . * شرح الحكمة العرشية صدرالمتألهين . * رسالهاي در تحقيق جواهر پنجگانه و چهارگانه در نظر حكما و متكلمان و اجسام سه گانه و اعراض بيست و چهارگانه و مادهي حوادث . * رسالة في معني الامكان و العلم و المشيئة . * رسالة في البدا و احكام اللوحين، لوح المحو و الاثبات . * رسالة حديث النفس الي حضرة القدس في المعارف الخمس . * رسالة في علم الصنعة و الفلسفة و اطوارها و احوالها . * رسالة في شرح ابيات «الشيخ علي عبداللّه بن فارسي» في علم الصنعة . دو رساله در بيان علم حروف جفر و انواع بسط و تكسير و معرفت ميزان حروف . * رساله در كيفيت سير و سلوك كه انسان را به درجات بالا ميرساند . * جواب مسائل «توبليه» كه شيخ عبدعلي توبلي آنها را پرسيده است و بسياري از مراتب عرفان و رد بر بعضي از فرقههاي باطل صوفيه و بيان طريقهي حقه و كشف از عوالم پنج گانه و تفسير حروف مقطعه در سرآغاز بعضي از سورهها و مطالب ديگر قرآن مجيد . * رسالة في شرح سورة التوحيد . * كتاب الجنة و النار و تفاصيل احكامهما . * رسالة في بيان حقيقة العقل و الروح و النفس بمراتبها . * احسايي در فقه و اصول و حديث هم كتابهايي دارد از جملهي آنها شرح تبصرهي علامهي حلي است در فقه . * رسالهاي در مباحث الفاظ ، در اصول . * رسالهاي در نفي قطعي الصدور و بودن احاديثي كه در كتب اربعهي شيعه: كافي، استبصار، من لايحضره الفقيه و تهذيب آمده است اين رساله در مقام رد بر اخباريها است كه معتقدند احاديث مذكور در اين چهار كتاب قطعي الصدور از امام است . * از مشهورترين كتابهاي او شرح زيارت جامعه است كه در نظر پيروان او اهميت به سزايي دارد . احسايي در حدود يك صد رساله در فقه و اصول و علوم ديگر نيز نوشته است. (2 ) 1. احمدبن زين الدين بن ابراهيم احسايي بحريني در سال 1241 هجري در حدود نود سالگي در مدينهي منوره وفات كرد و در بقيع دفن شد . 2. شيخ عبدالله نعمه، فلاسفه شيعه ، تهران، علمي و فرهنگي، 1367، صص 345-333 .