آزادى يك مساءله اى نيست كه تعريف داشته باشد. مردم عقيده شان آزاد است ، كسى الزامشان نمى كـنـد كـه شـما بايد حتماً اين عقيده را داشته باشيد، كسى الزام به شما نمى كند كه حتماً بايد ايـن راه را بـرويـد، كـسـى الزام بـه شما نمى كند كه بايد اين را انتخاب كنى ، كسى الزامتان نـمـى كـنـد كـه در كـجا مسكن داشته باشى يا در آن جا چه شغلى را انتخاب كنى . آزادى يك چيز واضحى است .(1)
ارزش حيات
مـا بـراى حـيـات زيـر سـلطـه غـيـر، ارزش قـائل نـيـسـتـيـم ، مـا ارزش حـيـات را بـه آزادى و استقلال مى دانيم . دستورات مذهبى را كه مترقى ترين دستورات است ، راه ما را معين فرموده است . مـا بـا آن دسـتـورات و تـحـت رهـبرى بزرگ مرد دنيا، محمد9، با تمام قدرتهائى كه بخواهند تـجـاوز كـنـنـد بـه مـمـلكـت مـا مـبـارزه خـواهـيـم كـرد. امـروز مـثـل روزهـاى سـابق نيست كه يك نفر بر يك امت سلطه داشته باشد و اين يك نفر هم دست نشانده اجانب باشد و بخواهند به مملكت ما با دست او خيانت و تجاوز كند.(2)
نعمت الهى
امـروز كـشـور مـا احـتـيـاج بـه خـيـلى مـسـائل دارد و ديـگـران مـسـائل شـمـا را ابـداً حـل نـمـى كـنـنـد، بـلكـه بـرخـلافـش مـى كـنـنـد. مـسـائل خـودتـان را خودتان بايد حل بكنيد. اين نعمتى كه براى شما پيش آمده است ، نعمت آزادى كـه پـيـش آمـده اسـت ، نـعـمـتى كه نمى تواند يك قدرتى الا ن به شما بگويد كه بالاى چشمت ابرو است .ايـن را حـفـظش كنيد، اين يك نعمت الهى است ، ديگران ندارند اين را، ديگران يا تحت سلطه شرق انـد يـا تـحت سلطه غرب اند. شما اينطور نيست برايتان الا ن ، اين را بايد حفظش بكنيد، حفظش به دست خود شما بايد بشود.(3)