باب سوم : در حق مسلمان ، خويشان ، همسايگان و بردگان و كيفيت معاشرت
باب سوم در حق مسلمان ، خويشان ، همسايگان و بردگان و كيفيت معاشرت با كسانى كه چنين ارتباطهايى باانسان دارند.بدان كه انسان يا با ديگران است و يا تنهاست و از آن جا كه زندگى انسان به تنهايى مشكل است و جز با
معاشرت با همنوعان ميسر نيست ، ناگزير بايد آداب معاشرت را بياموزد و براى هر معاشرى در معاشرتش
آدابى است و اين آداب نيز به قدر حق اوست و حقش نيز به مقدار رابطه اى است كه بر اساس آن معاشرت برقرار
شده است .رابطه يا رابطه خويشاوندى است كه خصوصى ترين رابطه است و يا رابطه اخوت اسلامى است كه عمومى
ترين نوع روابط مى باشد و يا رابطه همسايگى و يا همسفرى و يا هم مكتبى و هم درسى است و يا دوستى و
برادرى است هر كدام از اين روابط چندين درجه دارد، بنابراين خويشاوندى داراى حقى است و ليكن حق
خويشاوند محرم مهمتر است .محرم حقى دارد اما حق پدر و مادر مهمتر است . همچنين حق همسايه بر حسب دورى
و نزديكى به منزل تو متفاوت است و تفاوت برحسب ميزان نسبت مشخص مى شود تا آن جا كه همشهرى در ديار
غربت به منزله يك فرد نزديك در وطن است ، به دليل اختصاص وى به حق همسايگى در شهر، و همچنين حق مسلمان
با آشنايى بيشتر، بالا مى رود و آشناييها نيز مراتبى دارد.بنابراين حق كسى كه از طريق ديدار با وى
آشنايى حاصل شده با حق كسى كه از طريق شنيدن اوصاف وى آشنايى حاصل شده يكسان نيست بلكه حق اولى مهمتر
از دومى است . شناخت پس از عمل ، به وسيله معاشرت اهميت پيدا مى كند.