بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
همچنين رفاقت مراتب مختلفى دارد؛ به اين ترتيب كه حق رفاقت در درس و مكتب مهمتر از رفاقت در سفر است . همچنين دوستى متفاوت است به طورى كه هرگاه قوت بگيرد، اخوت و اگر افزون شود، محبت مى شود؛ و اگر بيشتر شود به خلت مى رسد، و خليل از حبيب نزديكتر است . محبت چيزى است كه از هسته دل سرچشمه مى گيرد و خلت چيزى است كه در راز دل نفوذ دارد و هر خليلى ، حبيب است ، اما هر حبيبى خليل نيست و تفاوت مراتب دوستى به حكم مشاهده و تجربه پوشيده نيست .اما خلت بالاتر از برادرى و اخوت است ؛ به اين معنى كه لفظ خلت عبارت از حالتى است كه كاملتر از اخوت است ، زيرا خليل كسى است كه محبت به تمام اجزاى قلبش ، به ظاهر و باطن آن سرايت كرده و آن را فرا گرفته است و پيامبر ما (ص ) هم حبيب خدا بود و هم خليل خدا؛ و روايت شده است كه آن حضرت روزى با شادى و خوشحالى بالاى منبر رفت و فرمود:((خداوند مرا خليل خود گرفت ، همان طورى كه ابراهيم را خليل خود قرار داد. پس من هم حبيب خدايم و هم خليل خدا.))(954)بنابراين هيچ رابطه اى مانند معرفت نيست و بالاتر از خلت درجه اى وجود ندارد و درجات ديگر همه پايين تر از آن است ، و ما حق رفاقت و اخوت را بيان كرديم و سواى محبت و خلت بقيه حقوق جزء رفاقت و اخوت است . البته چنان كه گذشت تفاوت مراتب در اين حقوق بر حسب تفاوت مراتب محبت و اخوت است تا آن جا كه به آخرين مرتبه برسد و باعث ايثار به نفس و مال شود.اكنون حق اخوت اسلامى و حق خويشاوندى و حق پدر و مادر و حق همسايه و حق برده را بيان مى كنيم ؛ همسرى را در كتاب آداب نكاح قبلا بيان كرده ايم .