غزل 138 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 138




  • ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد
    آن جوان بخت که مي‌زد رقم خير و قبول
    کاغذين جامه به خوناب بشويم که فلک
    دل به اميد صدايي که مگر در تو رسد
    سايه تا بازگرفتي ز چمن مرغ سحر
    شايد ار پيک صبا از تو بياموزد کار
    کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد
    مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق
    غزليات عراقيست سرود حافظ
    که شنيد اين ره دلسوز که فرياد نکرد



  • به وداعي دل غمديده ما شاد نکرد
    بنده پير ندانم ز چه آزاد نکرد
    رهنمونيم به پاي علم داد نکرد
    ناله‌ها کرد در اين کوه که فرهاد نکرد
    آشيان در شکن طره شمشاد نکرد
    زان که چالاکتر از اين حرکت باد نکرد
    هر که اقرار بدين حسن خداداد نکرد
    که بدين راه بشد يار و ز ما ياد نکرد
    که شنيد اين ره دلسوز که فرياد نکرد
    که شنيد اين ره دلسوز که فرياد نکرد



غزل 139




  • رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
    سيل سرشک ما ز دلش کين به درنبرد
    يا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار
    ماهي و مرغ دوش ز افغان من نخفت
    مي‌خواستم که ميرمش اندر قدم چو شمع
    جانا کدام سنگ‌دل بي‌کفايتيست
    کلک زبان بريده حافظ در انجمن
    با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد



  • صد لطف چشم داشتم و يک نظر نکرد
    در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد
    کز تير آه گوشه نشينان حذر نکرد
    وان شوخ ديده بين که سر از خواب برنکرد
    او خود گذر به ما چو نسيم سحر نکرد
    کو پيش زخم تيغ تو جان را سپر نکرد
    با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد
    با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد



/ 519